English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
bunkcombe نطق وکیل در مجلس برای خودنمایی در پیش وکیل کنندگان
Other Matches
brief خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefed خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefest خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
disbar سلب صلاحیت از وکیل کردن ممنوع الوکاله کردن وکیل اخراج وکیل از کانون وکلاء
Member of Parliament وکیل مجلس
Members of Parliament وکیل مجلس
practitioners وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
practitioner وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
deputy of the parliament وکیل مجلس شورای ملی
boroughs شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
borough شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
barristers وکیل مشاور وکیل دعاوی
barrister وکیل مشاور وکیل دعاوی
retainer حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
retainers حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
lawyers and laymen وکیل و غیر وکیل
summing up evidence نطق اختتامیه وکیل در انتهای دادرسی که ضمن ان ادله ومدافعات خود را برای هیات منصفه شرح میدهد
counseled وکیل
counsel وکیل
proxy وکیل
lieutenant وکیل
solicitor وکیل
deligate وکیل
surrogates وکیل
factor وکیل
factors وکیل
counsels وکیل
counselling وکیل
counselled وکیل
gentleman of the long robe وکیل
solicitors وکیل
attorney وکیل
attorneys وکیل
counselors وکیل
counsellors وکیل
counsellor وکیل
lawyers وکیل
surrogate وکیل
procurators وکیل
lieutenants وکیل
deputy وکیل
representative وکیل
lawyer وکیل
representatives وکیل
procurator وکیل
deputies وکیل
proctor وکیل
assignee وکیل
agent وکیل
syndic وکیل
mandatary وکیل
delegating وکیل
delegated وکیل
delegate وکیل
delegates وکیل
agents وکیل
letter of attorney وکیل
advocating وکیل مدافع
public defender [American E] وکیل تسخیری
court-appointed attorney for the defense [American E] وکیل تسخیری
court-appointed defending counsel وکیل تسخیری
counsel وکیل دعاوی
barrister وکیل مدافع
trial attorney وکیل محاکمه
counselled وکیل دعاوی
defending attorney وکیل مدافع
defensor وکیل مدافع
surrogate وکیل شدن
barrister at law وکیل مرافعه
barristers وکیل مدافع
deputy وکیل نماینده
advocate وکیل مدافع
advocated وکیل مدافع
advocates وکیل مدافع
attorney with right of substitution وکیل با حق توکیل
lieutenants نایب وکیل
depute وکیل کردن
counseled وکیل دعاوی
stewards وکیل خرج
steward وکیل خرج
man of business وکیل گماشته
attorney وکیل دعاوی
agents گماشته وکیل
attorneys وکیل دعاوی
appoint as one counsel وکیل کردن
proctor وکیل مدافع
attorneys وکیل دادگستری
counsellor at law وکیل مشاور
attorney وکیل دادگستری
lawyers وکیل دادگستری
barrister at law وکیل قانونی
public a وکیل عمومی
barristers وکیل دادگستری
lawyer وکیل دادگستری
appoint as one's council وکیل کردن
to go to the bar وکیل شدن
elect for the parliament وکیل کردن
barristers وکیل دعاوی
deputies وکیل نماینده
proctor وکیل قانونی
chamber counsel وکیل مشاور
counselling وکیل دعاوی
attorney at low وکیل دعاوی
prosecture وکیل عمومی
barrister وکیل دعاوی
counsels وکیل دعاوی
attorney with right of substitution وکیل در توکیل
lieutenant نایب وکیل
counsel for the crown وکیل عمومی
public defender وکیل تسخیری
counsel briefedby the government وکیل تسخیری
counsel briefed by the government وکیل تسخیری
agent گماشته وکیل
attorney at law وکیل دعاوی
surrogates وکیل شدن
attorney with right of subtitution وکیل در توکیل
barrister وکیل دادگستری
office attorney وکیل دفتر
judge advocate وکیل مدافع
to run in وکیل کردن
petifogger وکیل مغالطه کن
serjeant at law وکیل درجه یک دادگستری
special agent وکیل یا نماینده مقیدالوکاله
universal agent وکیل تام الاختیار
majordomo وکیل خرج پیشکار
counsellors رایزن وکیل مدافع
prevarication خیانت وکیل به موکل
attorneys نمایندگی وکیل مدافع
take counsel with با وکیل مشورت کردن
universal agent وکیل مطلق الوکاله
practitioner وکیل دست به کار
counsellor رایزن وکیل مدافع
counselor رایزن وکیل مدافع
sergeants یوزباشی وکیل باشی
practitioners وکیل دست به کار
sergeant یوزباشی وکیل باشی
lieutenant ناوبان یکم وکیل
parliamentarians وکیل مبرز و حراف
lieutenants ناوبان یکم وکیل
i made him my proxy او را وکیل خود نمودم
parliamentarian وکیل مبرز و حراف
law officers of the crown وکیل عمومی دادیار
QC مخفف وکیل دعاوی
QCs مخفف وکیل دعاوی
attorney نمایندگی وکیل مدافع
counselors رایزن وکیل مدافع
syndic نماینده یا وکیل یک شرکت یادانشگاه
pettif ogger وکیل پست یا حیله باز
empowered وکالت دادن وکیل کردن
petifogger وکیل پست یا حیله باز
empowering وکالت دادن وکیل کردن
empower وکالت دادن وکیل کردن
empowers وکالت دادن وکیل کردن
i made him my proxy او رااز جانب خود وکیل کردم
trial lawyer وکیل دادگستری که دردادگاههای جنایی حضورمییابد
mandate قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
mandate حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی
counsel appointed وکیل مسخر یاتسخیری در امور مدنی
he voted by proxy بوسیله وکیل یا نماینده رای داد
plea deal [between Prosecution and Defense] توافق مدافعه [بین دادستان و وکیل دفاع]
barristers وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
barrister وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
proxy نماینده صاحب سهم در مجمع عمومی صاحبان سهام وکیل
prevarication ساختن وکیل با طرف موکل افهارات دو پهلو و گمراه کننده شاهد
exequy مراسم تشییع جنازه مشایعت کنندگان جنازه مجلس ترحیم
refresher حق الوکاله اضافی که هنگام جریان دعوی زمانیکه مدت دادرسی از حد معمول تجاوزکند به وکیل داده میشود
practician کسیکه دست بکار پیشه ایست وکیل دست در کار
retaining fee وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
shares IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
share IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
eisa گروه تولید کنندگان PC که یک انجمنی برای پیشبرد استاندارد باس تک بیتی تشکیل داده اند که رقیبی برای استاندار باس MAC از IBM است
privileged communication مکاتبات یا ارتباطاتی که برمبنای اطمینان صنفی با وکیل دادگستری به وجود می اید ووی مجاز به افشای انهانیست بذور کلی هر نوع نامه و مکاتبهای که به دلائل قانونی نباید گشوده و فاش شود
silicon عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
scrambles دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
prize fighting درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
scramble دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
genral election انتخابات عمومی برای مجلس
constructive notice ابلاغ اختیاری در CL ابلاغی که به وکیل شخص بشود قانونی یااعتباری نامیده میشود و درمقابل ان " ابلاغ رسمی یاواقعی " قرار دارد و ان ابلاغی است که به خود شخص بشود
artspeak یک زبان برنامه نویسی است برای کمک به استفاده کنندگان کم تجربه طراحی شده است
peers of scotland بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود
copyright عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
copyrights عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
religiosity مجلس عبادت مجلس مذهبی
producers burden of tax بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
peacockery خودنمایی
flashiness خودنمایی
self display خودنمایی
self exhibition خودنمایی
perkiness خودنمایی
exhibitionism خودنمایی
cockiness خودنمایی
foppery خودنمایی
coxcombry خودنمایی
parading خودنمایی جولان
panache خودنمایی جلوه
parades خودنمایی جولان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com