English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
lascar نظامی وملوان هند شرقی توپچی هندشرقی
Other Matches
warsaw treaty پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
bogs توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
bog توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
Oriental rug فرش شرقی [از آنجا که امروزه فرش های شرقی در همه جا بافته می شوند، این لفظ به فرش دست باف که الهام گرفته از طرح های شرقی است اطلاق می شود.]
rhaeto romanic زبان لاتین سوئیس شرقی وایتالیای شمال شرقی
east indiams هندشرقی
indies هندشرقی
militarism روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
cannoneer توپچی
gunman توپچی
artillerist توپچی
artillery man توپچی
gunmen توپچی
gunners توپچی
gunner توپچی
bombardier توپچی
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
expert gunner توپچی ماهر
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
maneuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
gunnery توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
wings نشان دارای دو بال که بهوانورد یا توپچی و دریانورد یا دیدبان کارازموده داده میشود
levanter شرقی
eastward شرقی
oriental شرقی
levantine شرقی
eastern شرقی
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
turkish closet مستراح شرقی
south-eastern جنوب شرقی
to lie east and west شرقی غربی
turkey bath حمام شرقی
orientalizing style سبک شرقی
orientally بسبک شرقی ها
south eastern جنوب شرقی
north easterly شمال شرقی
north-easterly شمال شرقی
bagnio زندان شرقی
mongolian draw کشیدن شرقی
southeast جنوب شرقی
eastern hemisphere نیمکره شرقی
greek church کلیسای شرقی
northeastern شمال شرقی
northeastward شمال شرقی
northeaster نسیم شمال شرقی
byzantine وابسته بروم شرقی
dinghy قایق هند شرقی
greek catholic عضو کلیسای شرقی
tussore کرم ابریشم شرقی
northeastern مربوط به شمال شرقی
laura صومعه کلیسای شرقی
tusseh کرم ابریشم شرقی
east end قسمت شرقی لندن
tussah کرم ابریشم شرقی
easternmost اقصی نقطهء شرقی
easternmost شرقی ترین نقطه
eastermost شرقی ترین نقطه
dinghies قایق هند شرقی
the old world نیم کره شرقی
northeastward بطرف شمال شرقی
southeastward بطرف جنوب شرقی
orientalism عقاید یا سیاست شرقی
southeaster توفان جنوب شرقی
southeaster باد جنوب شرقی
eastermost اقصی نقطهء شرقی
Hindoo سبک شرقی [معماری]
archimandrite رئیس دیر در کلیسای شرقی
soputheasternmost در دورترین نقطه جنوب شرقی
breeze بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezing بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
southeasterner ساکن نواحی جنوب شرقی
euroclidon بادطوفانی شمال شرقی درمدیترانه
breezes بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezed بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
OCM شرکت او سی ام تولیدکننده فرش شرقی
ORIA اتحادیه واردکنندگان فرش های شرقی
neo platonism فلسفه افلاطونی امیخته با تصوف شرقی
ASEAN مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
Monaco ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
seato forces نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
Eastern design طرح های شرقی [مربوط به شرق آسیا ]
fox grape انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
eastern european mutual assisstance trea پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
razorback خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
joshua tree درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
golden horde سپاهیان مغول که در قرن سیزدهم اروپای شرقی رامورد تاخت و تاز قرار دادند
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
hand salute سلام نظامی دادن سلام نظامی
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
Ivy League نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
cross-in-square [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
Persian rug [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
south-east جنوب شرقی سوی جنوب شرق
orientalize خاوری شدن شرقی ماب شدن
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
north-east شمال شرقی در شمال شرق
north east شمال شرق شمال شرقی
northeast شمال شرقی شمال شرق
south east جنوب خاوری جنوب شرقی
north by cast میان شمال و شمال شرقی
colombo plan طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
soldier نظامی
military نظامی
fort دژ نظامی
soldiers نظامی
martial نظامی
service نظامی
martin نظامی
mil نظامی
warlike نظامی
serviced نظامی
martial spirit روح نظامی
counter military ضد عملیات نظامی
militarily از لحاظ نظامی
militarization نظامی کردن
military government دولت نظامی
military area منطقه نظامی
militarize نظامی کردن
military advisor مستشار نظامی
court martial دادگاه نظامی
court material دادگاه نظامی
court martiall شورای نظامی
military resources منابع نظامی
court martiall دادگاه نظامی
military specifications خصوصیات نظامی
military services قسمتهای نظامی
military adviser مستشار نظامی
council ofwar شورای نظامی
defense information اطلاعات نظامی
detention barrack بازداشتگاه نظامی
field colors پرچم نظامی
field colours پرچم نظامی
militias نیروی نظامی
military testament وصیتنامه نظامی
garrison state ایالت نظامی
military training تعلیم نظامی
militia نیروی نظامی
general outpatient clinic درمانگاه نظامی
maneuver تمرین نظامی
martial court دادگاه نظامی
martial rule حکومت نظامی
military specifications کدتخصصی نظامی
dressing parade مشق نظامی
paramilitaries شبه نظامی
military spending مخارج نظامی
military strategy استراتژی نظامی
military tribunal دادگاه نظامی
paramilitary شبه نظامی
invasion currency پول نظامی
saluted احترام نظامی
military funds اعتبار نظامی
military expenditure مخارج نظامی
military doctorine مقررات نظامی
military doctorine دکترین نظامی
army attache وابسته نظامی
army staff ستاد نظامی
military intelligence اطلاعات نظامی
military crest خط الراس نظامی
articles of war قانون نظامی
saluting احترام نظامی
military grid شبکه نظامی
salutes احترام نظامی
salute احترام نظامی
military government حکومت نظامی
guest houses مهمانسرای نظامی
guest house مهمانسرای نظامی
military funds بودجه نظامی
military governor فرمانداری نظامی
military governor حاکم نظامی
military courtesy شئونات نظامی
attache وابسته نظامی
military platform سکوی نظامی
military posture ارایش نظامی
military body هیئت نظامی
military posture وضعیت نظامی
councils of war شورای نظامی
council of war شورای نظامی
military psychology روانشناسی نظامی
military attache وابسته نظامی
military occupational speciality کد تخصصی نظامی
military comission هیئت نظامی
military intervention مداخله نظامی
military courtesy احترامات نظامی
military justice دادسرای نظامی
by military force با نیروی نظامی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com