Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
binary system	نظام دو نمادی
Other Matches
marxist economics	نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
logistic	منطق نمادی مربوط به منطق نمادی
dress left	از چپ نظام یا از راست نظام
symbolic code	کد نمادی
symbolically	نمادی
symbolic	نمادی
symbolic processes	فرایندهای نمادی
symbolic coding	کدگذاری نمادی
symbolic notation	نشانگذاری نمادی
symbolization	نمادی کردن
symbolic representation	بازنمایی نمادی
asemia	ناتوانی نمادی
symbolic language	زبان نمادی
symbolic code	رمز نمادی
symbolic address	آدرس نمادی
symbolic logic	منطق نمادی
asemasia	ناتوانی نمادی
symbolic address	نشانی نمادی
symbolic parameter	پارامتر نمادی
symbol stringe	رشته نمادی
symbolic interpretation	تفسیر نمادی
vicarious trial and error	کوشش و خطای نمادی
symbolic coding	برنامه نویسی نمادی
symbolic programing	برنامه نویسی نمادی
Ouroboros	نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
Elibilinde	[طرحی ترکی در گلیم بافی که نمادی از یک انسان و حالت دست به کمر وی را نشان می دهد.]
yin yang	مرد و زن [نمادی که در فرش های چینی بکار رفته و مفهوم از دو چیز متضاد را نشان میدهد.]
sainak	سایناک [نوعی نگاره در فرش های ترکمن که نمادی از شاخ قوچ را نشان میدهد و در حواشی بافته می شود.]
fasces	[نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
snobol	Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
systems	نظام
military	نظام
system	نظام
trends	نظام
trend	نظام
chuck	سه نظام
chucked	سه نظام
left d.	نظام به چپ
chucks	سه نظام
conversational system	نظام محاورهای
caste system	نظام کاستی
centralized system	نظام متمرکز
credit system	نظام اعتباری
cutter chuck	سه نظام فرز
communist system	نظام کمونیستی
mixed system	نظام مختلط
chuck wrench	اچار سه نظام
filing system	نظام بایگانی
class system	نظام طبقاتی
closed system	نظام بسته
cognitive system	نظام شناختی
collectivism	نظام اشتراکی
colonial system	نظام استعماری
communication system	نظام ارتباطی
delusional system	نظام هذیانی
social system	نظام اجتماعی
household system	نظام خانوادگی
household system	نظام تولیدخانوادگی
open system	نظام باز
incentive system	نظام تشویقی
musculature	نظام عضلانی
modern system	نظام جدید
jaw chuck	سه نظام فک دار
modern system	نظام نوین
mnemonic system	نظام یادیار
landlordism	نظام اربابی
miniature system	خرده نظام
man power	مشمولین نظام
market system	نظام بازار
hand operated chuck	سه نظام دستی
price system	نظام قیمت
foot infantry	پیاده نظام
price system	نظام قیمتی
drill chuck	سه نظام مته
dual price system	نظام دو قیمتی
dynamic system	نظام پویا
educational system	نظام اموزشی
skirmisher	پیاده نظام
serfdom system	نظام سرفی
serfdom system	نظام رعیتی
factory system	نظام کارخانهای
serfdom	نظام رعیتی
serfdom	نظام دهقانی
sensorium	نظام حسی
economic system	نظام اقتصادی
capitalist system	نظام کاپیتالیسم
chucked	صفحه نظام
chucks	دستگاه نظام
chucks	صفحه نظام
horseman	سواره نظام
dragoon	سواره نظام
dragoons	سواره نظام
mechanism of the organ	نظام تشکیلات
yeomanry	سواره نظام
welfare system	نظام رفاهی
double standard	نظام دو معیاری
communism	نظام اشتراکی
chucked	دستگاه نظام
serviced	نظام وفیفه
regulations	نظام نامه
exemption	معافی نظام
code	نظام نامه
socialism	نظام اشتراکی
order	نظام معماری
system	نظام سیستم
systems	نظام سیستم
chuck	دستگاه نظام
chuck	صفحه نظام
feudalism	نظام زمینداری
conscription	نظام وفیفه
tax system	نظام مالیاتی
military service	نظام وفیفه
cavalry	سواره نظام
systems analysis	نظام شناسی
service	نظام وفیفه
systematization	نظام دهی
agrarian system	نظام ارضی
action system	نظام عمل
accounting system	نظام حسابداری
horse	سواره نظام
phonology	نظام صوتی
military	مربوط به نظام
infantry	پیاده نظام
banking system	نظام بانکداری
system dynamics	پویائی نظام
value system	نظام ارزشها
underdetermined system	نظام نامعین
boring chuck	سه نظام مته
barter system	نظام پایاپای
biosystem	نظام زیستی
the military profession	کار نظام
biological system	نظام زیستی
barter system	نظام تهاتری
taylorism	نظام تیلور
symbol table	جدول نمادها جدول نمادی
planning system	نظام برنامه ریزی
normal interval	فرمان از جلو نظام
merit system	نظام شایستگی نگر
to bear arms	خدمت نظام کردن
wage system	نظام پرداخت دستمزد
phylarch	فرمانده سواره نظام
selective service	خدمت داوطلبانه نظام
voting system	نظام رای گیری
to enter the military	داخل نظام شدن
monarchical	هواداری نظام شاهی
simultaneous equation system	نظام معادلات همزمانی
social security system	نظام تامین اجتماعی
national service	خدمت نظام وظیفه
systems approach	رویکرد نظام نگر
systematized delusions	هذیانهای نظام یافته
right shoulder arms	فرمان ازراست نظام
regressive tax system	نظام مالیاتی نزولی
regressive tax system	نظام مالیاتی کاهنده
rationing system	نظام سهمیه بندی
rationing system	نظام جیره بندی
quota system	نظام سهمیه بندی
proportional tax system	نظام مالیات تناسبی
progressive tax system	نظام مالیات تصاعدی
voluntaryist	مخالف نظام وفیفه
cosmologies	نظام عالم وجود
army regulation	نظام نامه ارتشی
bimetallism	نظام پولی دو فلزی
capitalist system	نظام سرمایه داری
caste system	نظام طبقهای منفصل
cavalry unit	یکان سوار نظام
chuck lathe	سه نظام ماشین تراش
closed system	نظام اقتصادی بسته
commercial banking system	نظام بانکداری تجارتی
conscription law	قانون نظام وفیفه
desert from military service	فراری از خدمت نظام
dogface	سرباز پیاده نظام
dough boy	سرباز پیاده نظام
foot soldier	سرباز پیاده نظام
doughboy	سرباز پیاده نظام
dragonnades	بوسیله سواره نظام
drill socket	[مخروطی سه نظام مته]
infantry	رسته پیاده نظام
constitutions	نظام نامه مزاج
cosmology	نظام عالم وجود
slacker	فراری ازخدمت نظام
slackers	فراری ازخدمت نظام
infantryman	سرباز پیاده نظام
infantryman	جمعی پیاده نظام
infantrymen	سرباز پیاده نظام
infantrymen	جمعی پیاده نظام
cosmos	نظام عالم وجود
societies	نظام اجتماعی گروه
society	نظام اجتماعی گروه
conscript	مشمول نظام کردن
conscripted	مشمول نظام کردن
conscripting	مشمول نظام کردن
conscripts	مشمول نظام کردن
military service	خدمت نظام وفیفه
constitution	نظام نامه مزاج
effective tax system	نظام موثر مالیاتی
electrically operated chuck	سه نظام با عملکرد الکتریکی
gold backing system	نظام پایه طلا
gold backing system	نظام پشتوانه طلا
light infantry	پیاده نظام سبک
free market system	نظام بازار ازاد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com