English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
ground position نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
Other Matches
imagery sortie پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
ti;me to go زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
lead aircraft هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
continuous strip imagery عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
spectrozonal photography عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
droned خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
towing به حرکت دراوردن هواپیمای بی موتور با هواپیمای موتوردار یا اتومبیل یا قرقره و طناب
droning خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drone خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
clean aircraft هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
junction محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
auto cat هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
dive bomber هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
reference point نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
bogey تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogies تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
flying crane هواپیمای اخراجات هواپیمای جراثقال
fighter هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
escort aircraft هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
notional aircraft هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
fighters هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
trimetrogon عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
air scout هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
lens distortion خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
bearing موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
hostile track تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
line of vision خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zero پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approach فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
azimuth موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
mark هدف نقطه اغاز نقطه فرود
pyramid spot نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
photogeny عکاسی
photography عکاسی
heliochrome عکاسی رنگی
dark room تاریکخانه عکاسی
photographic chemistry شیمی عکاسی
aerial photography عکاسی هوائی
film فیلم عکاسی
filmed فیلم عکاسی
flashlights لامپ عکاسی
kodak دوربین عکاسی
line of collimation خط محور عکاسی
photographic fixing ثبوت عکاسی
photographic scale مقیاس عکاسی
photographic وابسته به عکاسی
photoionization یونش عکاسی
photographic accessories لوازم عکاسی
photographic strip نوار عکاسی
photographic strip باند عکاسی
photochromy عکاسی رنگی
wirephoto عکاسی رادیویی
shutterbug عاشق عکاسی
flash فلاش عکاسی
faxed عکاسی رادیویی
phototelegraphy عکاسی رادیویی
flashlight لامپ عکاسی
faxes عکاسی رادیویی
radiophoto عکاسی رادیویی
flash photography عکاسی شب بابرق
telephotography عکاسی رادیویی
faxing عکاسی رادیویی
telephoto عکاسی رادیویی
fax عکاسی رادیویی
brownies یکجوردوربین عکاسی
imagery عکاسی هوایی
facsimiles عکاسی رادیویی
photography لوازم عکاسی
flashes فلاش عکاسی
flashed فلاش عکاسی
facsimile عکاسی رادیویی
brownie یکجوردوربین عکاسی
litter relay point نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
exposure station ایستگاه عکاسی هوایی
fan cameras دوربینهای عکاسی منظرهای
filmstrip فیلم عکاسی 53 میلمتری
isocentre خط المرکزین دوربین عکاسی
photographically از روی علم عکاسی
photoflash فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
heliocheomy عکاسی بارنگ طبیعی
thermal imagery عکاسی مادون قرمز
bombardment photography عکاسی از بمباران هوایی
image format اندازه فیلم عکاسی
iris دیافراگم [دوربین عکاسی]
safelight چراغ تاریکخانه عکاسی
(iris) diaphragm دیافراگم [دوربین عکاسی]
dicing photography عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
to print out چاپ کردن در عکاسی
image format اندازه شیشه عکاسی
camera nadir محورلولایی دوربین عکاسی
telephotography عکاسی از راه دور
vidicon لوله دوربین عکاسی
camera axis محور دوربین عکاسی
cameras دوربین یا جعبه عکاسی
flash bulb فلاش دوربین عکاسی
fixer دوای ثبوت عکاسی
Dont move . Hold it. Keep stI'll. بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
exposure scale جدول پرتوگیری [عکاسی]
camera دوربین یا جعبه عکاسی
negative photo plane افق شیشه عکاسی
flash lamp لامپ پر نور عکاسی
radar imagery عکاسی به وسیله امواج رادار
platinotype عکاسی بوسیله املاح پلاتین
photocopies رونوشت برداری بوسیله عکاسی
camera magazine جعبه محتوی فیلم عکاسی
photoengraving گراور سازی بوسیله عکاسی
photocopying رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photomap نقشه برداری بوسیله عکاسی
flashbulbs لامپ پرنور فلاش عکاسی
camera obscura اطاقک تاریک جعبه عکاسی
flashbulb لامپ پرنور فلاش عکاسی
photocopied رونوشت برداری بوسیله عکاسی
folded optics وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
imagery شبیه سازی عکاسی کردن
photocopy رونوشت برداری بوسیله عکاسی
pointillism نقاشی نقطه نقطه
point-to-point connection اتصال نقطه به نقطه
point to point network شبکه نقطه به نقطه
time exposure مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
thermal imagery عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
photoengrave بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
thermal crossover تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
telecamera دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
photogravure گراور سازی از روی شیشه عکاسی
sortie plot شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
cover search جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
zoom lens عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
panoramic دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
sonne photography روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
zoom lenses عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
canadian , grid سیستم شبکه بندی عکاسی برجسته منشوری
break up point نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
negative گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
negatives گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
coverage index کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
continuous strip photography عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
infrared resolution تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
denitometer وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
pantoscope دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
box cameras دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
tip در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
latensification تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی
image [وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
images وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
crab angle زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
tipping در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
box camera دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
light trap اسبابی که حائل نور بوده ولوازم عکاسی دران حرکت کند
panoramic camera دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
camera cycling rate نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
tailless aircraft هواپیمای بی دم
jet airplane هواپیمای جت
c a هواپیمای سی 5 ا
floatplane هواپیمای اب
attack plane هواپیمای تک
biplanes هواپیمای دوباله
seaplanes هواپیمای دریایی
naval aircraft هواپیمای ناوپایه
beeped هواپیمای بی خلبان
beeping هواپیمای بی خلبان
beeps هواپیمای بی خلبان
bomber هواپیمای بمباران
triphibious هواپیمای دریایی
battleplane هواپیمای جنگی
cargo transport هواپیمای ترابری
cargo master هواپیمای کارگوماستر
sorties یک هواپیمای تک کننده
Canberra هواپیمای تاکتیکی ب- 75
beep هواپیمای بی خلبان
starfighter هواپیمای جت استارفایتر
sortie یک هواپیمای تک کننده
aircraft defective هواپیمای معیوب
albatrose هواپیمای الباتروس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com