Dictiornary-Farsi | نمونه برداشتن نمونه نشان دادن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (6 milliseconds)

English	Persian
sample	نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled	نمونه برداشتن نمونه نشان دادن


Other Matches

showdowns	نمونه نشان دادن
showdown	نمونه نشان دادن
example is better than precept	نمونه اخلاق از خود نشان دادن بهترازدستوراخلاقی دادن است
polls	نمونه برداشتن
poll	نمونه برداشتن
polled	نمونه برداشتن
modules	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling	نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sampling	نمونه گیری برداشت نمونه
typified	نمونه دادن
typifies	نمونه دادن
typifying	نمونه دادن
typify	نمونه دادن
undisturbed sample	نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes	رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
modeled	نمونه قرار دادن
models	نمونه قرار دادن
model	نمونه قرار دادن
modelled	نمونه قرار دادن
example	نمونه
schemata	نمونه
schema	نمونه
forme	نمونه
foretype	نمونه
precedent	نمونه
precedents	نمونه
exemplars	نمونه
exemplar	نمونه
strickle	نمونه
copied	نمونه
copies	نمونه
breadboard	نمونه
modules	نمونه
examples	نمونه
format	نمونه
module	نمونه
formats	نمونه
types	نمونه
typed	نمونه
type	نمونه
copying	نمونه
copy	نمونه
calligraph	نمونه
representative	نمونه
representatives	نمونه
progenitors	نمونه
progenitor	نمونه
copyslip	نمونه
sample	نمونه
paradigm	نمونه
paradigms	نمونه
instances	نمونه
instance	نمونه
typicalness	نمونه
ensample	نمونه
sampled	نمونه
patterns	نمونه
sampling	نمونه
specimens	نمونه
modelled	نمونه
modeled	نمونه
model	نمونه
specimen	نمونه
pattern	نمونه
models	نمونه
paragon	نمونه
paragons	نمونه
tokenism	نمونه کاری
emulation	نمونه سازی
exemplum	مثال نمونه
modeled	نمونه اصلی
test specimen	نمونه ازمایش
pieces	سکه نمونه
test piece	نمونه ازمایش
sample	واحد نمونه
sample	نمونه گرفتن
piece	سکه نمونه
emulator	نمونه ساز
pilot model	نمونه ازمایشی
exemplarily	بطور نمونه
modelled	نمونه اصلی
samplers	نمونه بردار
pilot plant	کارگاه نمونه
sampler	نمونه بردار
pilot plant	کارخانه نمونه
phony	مدل یا نمونه
test model	نمونه ی ازمایش
test piece	نمونه ازمایشی
exemplification	نمونه اوری
tokenism	نمونه نمایی
test specimen	نمونه ازمایشی
patterning	نمونه سازی
typicality	نمونه علامت
typical sample	نمونه نوعی
typical galaxy	کهکشان نمونه
typal	شبیه نمونه
ladle samble	نمونه پاتیل
by the square	مطابق نمونه
work sample	نمونه کار
portfolio	نمونه محصول
typification	تعیین نمونه
surveys	نمونه گیری
standards	نمونه قانونی
survey	نمونه گیری
standard	نمونه قانونی
breadboard	نمونه تابلویی
surveyed	نمونه گیری
unknown sample	نمونه مجهول
sampled	نمونه کالا
sample	نمونه کالا
sample	نمونه قراردادن
core sample	نمونه استوانهای
coring	نمونه گیری
pattern making	نمونه سازی
model	نمونه اصلی
parables	قیاس نمونه
parable	قیاس نمونه
gauge	سنجیدن نمونه
demo	نمونه نمایشی
vial	شیشه نمونه
sampled	نمونه قراردادن
sample size	بزرگی نمونه
sampled	نمونه گرفتن
sampled	واحد نمونه
gauges	سنجیدن نمونه
gauged	سنجیدن نمونه
biased sample	نمونه سودار
pilot production	تولید نمونه
probability sample	نمونه احتمالاتی
copying	نمونه ساختن
type of use	نمونه کاربرد
g	نمونه معیار
prototyping	ساخت یک نمونه
copy	نمونه ساختن
test specimen	نمونه ی ازمایش
cells	فرف نمونه
copied	نمونه ساختن
screamer	نمونه بسیارخوب
cell	فرف نمونه
protoplast	نمونه اصل
copies	نمونه ساختن
archetypes	نمونه اولیه
archetype	نمونه اولیه
typify	نمونه بودن
sampling	نمونه گیری
representative sample	نمونه معرف
random sample	نمونه تصادفی
reference pilot	نمونه مرجع
typifying	نمونه بودن
typifies	نمونه بودن
sample cell	فرف نمونه
sampling	نمونه برداری
typified	نمونه بودن
samplery	نمونه گیری
samplery	نمونه برداری
quota sample	نمونه سهمیه
sample size	حجم نمونه
sample distribution	توزیع نمونه
sample data	داده نمونه
free sample	نمونه مجانی
per sample	طبق نمونه
prototype	نمونه ازمایشی
prototype	نمونه نخستین
prototype	نمونه اولیه
typical	نمونه نوعی
typical	یک نمونه بارز
specimen signature	نمونه امضاء
samples	نمونه کالا
prototypes	نمونه اولیه
holotype	نمونه شاخص
foretype	نمونه قبلی
sight form	نمونه رصد
prototypes	نمونه ازمایشی
modeling	نمونه سازی
models	نمونه اصلی
for example	برای نمونه
prototypes	نمونه نخستین
module	مدلهای نمونه ساختمانی
ideal	مطابق نمونه واقعی
proofread	نمونه خوانی کردن
bed load sampling	نمونه برداری از بار کف
sample	نمونه برداری کردن
reconstruction	نمونه مطابق اصل
ideals	نمونه کامل فرضی
behavior sampling	نمونه گیری از رفتار
modules	مدلهای نمونه ساختمانی
blood sample	واحد نمونه خون
ideals	مطابق نمونه واقعی
biased sampling	نمونه برداری غیرتصادفی
ideal	نمونه کامل فرضی
area sampling	نمونه گیری منطقهای
area sampling	نمونه گیری منطقه یی
activity sampling	نمونه گیری از فعالیت
antitype	نمونه یا مصداق چیزی
reconstructions	نمونه مطابق اصل
auger	مته نمونه برداری
exemplary	ستوده نمونه وسرمشق
proofreading	نمونه خوانی کردن
proofreads	نمونه خوانی کردن