Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
intramolecular force
نیروی درون مولکولی
Other Matches
intramolecular
درون مولکولی
intramolecular rearrangement
نوارایی درون مولکولی
intramolecular hydrogen bond
پیوند هیدروژنی درون مولکولی
intermolecular attractive force
نیروی جاذبه بین مولکولی
intercoastal
رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
blue water school
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
reenforceŠetc
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
juggernaut
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernauts
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
torque
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
e.m.f
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
expeditionary
نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
electromotive force
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
in line processing
پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
molecular
مولکولی
equimolecular
هم مولکولی
molecular absorption
جذب مولکولی
molecular beam
باریکه مولکولی
intermoleculary
بین مولکولی
molecular weight
جرم مولکولی
mole fraction
کسر مولکولی
unimolecular reaction
واکنش تک مولکولی
bimolecular displacement
جابجایی دو مولکولی
molecular paramagnetism
پارامغناطیس مولکولی
effusion
نفوذ مولکولی
effusions
نفوذ مولکولی
molecular probes
ردیابهای مولکولی
cohesion
جاذبه مولکولی
cohesion
کشش مولکولی
asymmetry
بی تقارنی مولکولی
bimolecular reaction
واکنش دو مولکولی
bimolecular elimination
حذف دو مولکولی
molecular weight
وزن مولکولی
molecular volume
حجم مولکولی
intermolecular
بین مولکولی
molecular model
الگوی مولکولی
molecular orbital
اوربیتال مولکولی
molecular packing
به هم فشردگی مولکولی
molecular crystal
بلور مولکولی
molecular alignment
صف بندی مولکولی
molecular distillation
تقطیر مولکولی
molecular sieve
الک مولکولی
molecular effusion
فوران مولکولی
molecular rotation
چرخش مولکولی
molecular physics
فیزیک مولکولی
molecular mass
جرم مولکولی
molecular asymmetry
بی تقارنی مولکولی
molecular effusion
نفوذ مولکولی
molecular vibration
ارتعاش مولکولی
molecular concentration
غلظت مولکولی
molecular theory
نظریه مولکولی
molecular ion
یون مولکولی
molecular structure
ساختار مولکولی
molecular spectrum
طیف مولکولی
molecular dispersion
پاشندگی مولکولی
molecular flow
جریان مولکولی
molecular formula
فرمول مولکولی
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
attack force
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy
نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force
نیروی دشمن نیروی مخالف
polymolecular polymer
بسپار چند مولکولی
space filling molecular model
الگوی مولکولی فضا پر کن
molecular indentification number
عدد شناسایی مولکولی
molecular dipole moment
گشتاور دو قطبی مولکولی
bonding molecular orbital
اوربیتال مولکولی پیوندی
molecular polarizability
قطبش پذیری مولکولی
critical molecular mass
جرم مولکولی بحرانی
intermolecular attraction
جاذبه بین مولکولی
molecular weight determination
تعیین وزن مولکولی
molecular weight distribution
توزیع وزن مولکولی
molecular still
دستگاه تقطیر مولکولی
intermolecular reaction
واکنش بین مولکولی
average molecular speed
سرعت مولکولی متوسط
intermolecular rearrangement
نوارایی بین مولکولی
molecular spectroscopy
طیف بینی مولکولی
weight average molecular weight
میانگین وزنی وزن مولکولی
number average molecular weight
میانگین عددی وزن مولکولی
intermolecular hydrogen bond
پیوند هیدروژنی بین مولکولی
highest occupied molecular orbital
بالاترین اوربیتال مولکولی اشغال شده
subtitution nucleophilic unimolecular
واکنش استخلافی هسته دوست تک مولکولی
substitution uncleophilic biomolecular
واکنش استخلافی هسته دوست مولکولی
lowest unoccupied molecular orbital
پایینترین اوربیتال مولکولی اشغال نشده
self propulsion
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
l.u.m.o
orbital unoccupiedmolecular lowestپایینترین اوربیتال مولکولی اشغال نشده
counter force
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
homo
orbital occupiesmolecular highest بالاترین اوربیتال مولکولی اشغال شده
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
allocated manpower
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
heterosphere
قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
army aircraft
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
curing
پروسهای که درطی ان بیشترلاستیکهای مصنوعی پلاستیکها و سوختهای جامدتغییر شکل داده و به ترکیباتی با وزن مولکولی بیشتر تبدیل میشوند
lasers
هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
laser
هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
hydrogen bonding
پیوند هیدروژنی
[ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن]
[در رنگرزی]
migration
حرکت در سطح مولکولی از یک جسم جامد به جسم جامددیگر
commandant of marine corps
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
endogenous
درون زا
core
درون
cores
درون
inward
درون
interiorly
از درون
endocarp
درون بر
interior
درون
inly
از درون
insides
درون
ben
درون
inhaul line
درون کش
abintra
از درون
interiors
درون
reentrant
درون رو
in the recesses of the heart
در درون دل
inbound
به درون
internally
از درون
inside
درون
endoscope
درون بین
assimilation
درون سازی
endozoic
درون جانوری
entrancing
درون رفت
endocardium
درون شامه دل
endocrinology
درون ریزشناسی
entrances
درون رفت
entranced
درون رفت
endobiotic
درون بافتی
endothelium
درون پوش
endosmose
درون راند
endophagous
درون خوار
endomorph
درون دگرگون
introspective
درون نگرانه
underground water
اب درون زمین
endogenous variable
متغیر درون زا
endogeny
درون زایی
endolymph
درون- لنف
transcrystalline
درون بلورهای
endogenous
درون زاد
endoderm
درون پوست
endogamous
درون همسری
endogamy
درون همسری
endopsychic
درون روانی
endogen
درون زایی
endoplasm
درون مایه
on line
درون خطی
intracellular
درون یاختهای
introspective
درون نگر
introversion
درون گرایی
inland
درون کشور
interiors
درونی درون
interior
درونی درون
inborn
درون زاد
introspection
درون نگری
intravenously
درون وریدی
intravenous
درون وریدی
inwards or inward
سوی درون
retropulsion
درون ریزی
immigration
درون کوچی
ataraxia
ارامش درون
autochthonous
درون خیز
ingrowing
درون رویان
online
درون خطی
pronation
درون گرداندن
located inside
در درون قرارگرفته
subversion
درون واژگونی
throughout
از درون وبیرون
talents
درون داشت
talent
درون داشت
input
درون داد
input
درون گذاشت
introverts
درون گرا
introvert
درون گرا
introjection
درون فکنی
introflexion
سوی درون
innate
درون زاد
subjectivism
درون گرایی
inputted
درون گذاشت
inputted
درون داد
talented
درون داشت
inbreeding
درون همسری
self reflection
درون اندیشی
interpolations
درون گیری
interpolations
درون یابی
interpolation
درون گیری
interpolation
درون یابی
intrauterine
درون رحمی
intraindividual
درون فردی
idiotropic
درون نگر
feeds
درون گذاشت
interstitial
درون شبکهای
influent
درون ریز
ingression
درون روی
inlier
درون هشته
inner directed
درون وابسته
insights
درون بینی
intrastate
درون ایالتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com