Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
heat conduction
هدایت حرارتی
heat conductivity
هدایت حرارتی
Other Matches
spark printer
چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
guidance
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
guidance
هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
mace
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
maces
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
terminal guidance
هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
beamrider
موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
homing guidance
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
fighter direction
هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
stellar guidance
سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
inertial guidance
سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
conductance
ضریب هدایت قدرت هدایت
gyro pilot
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
celestial guidance
سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
thermal
حرارتی
thermal expansion
انبساط حرارتی
thermal devices
ابزارهای حرارتی
thermal efficiency
راندمان حرارتی
thermal effects
اثرات حرارتی
ablating material
سپر حرارتی
thermal fatigue
خستگی حرارتی
thermal instability
ناپایداری حرارتی
thermal radiation
تشعشع حرارتی
thermal shadow
سایههای حرارتی
heat treatment
عملیات حرارتی
thermal stress
تنش حرارتی
thermal printer
چاپگر حرارتی
thermal power
توان حرارتی
thermal power
مقدار حرارتی
thermal radiation
تابش حرارتی
thermal battery
باطری حرارتی
heating tape
نور حرارتی
hot-wiring
رشته حرارتی
hot-wires
رشته حرارتی
hot-wired
رشته حرارتی
hot-wire
رشته حرارتی
hot wire
رشته حرارتی
thermal emission
تابش حرارتی
heating wire
سیم حرارتی
high temperature strength
استحکام حرارتی
heating resistor
مقاومت حرارتی
heating power
توان حرارتی
thermal ammeter
امپرسنج حرارتی
thermocouple
عنصر حرارتی
thermocouple
زوج حرارتی
temperature coefficient
ضریب حرارتی
heating blower
دمنده ی حرارتی
heating furnace
کوره حرارتی
heating installation
تاسیسات حرارتی
heating jacket
ژاکت حرارتی
heating mantle
ژاکت حرارتی
hot shortness
شکنندگی حرارتی
heat exchanger
مبدل حرارتی
thermopile
پیل حرارتی
thermoswitch
سویچ حرارتی
thermoswitch
کلید حرارتی
heat pulse
پالس حرارتی
heat balance
تعادل حرارتی
heat proof quality
ثبات حرارتی
thermal protection
محافظت حرارتی
heat energy
انرژی حرارتی
heating
سیستم حرارتی
heat loss
گمگشتگی حرارتی
heat capacity
فرفیت حرارتی
calorific power
مقدار حرارتی
dilatation
انبساط حرارتی
heat supply
منبع حرارتی
evolution of heat
انبساط حرارتی
thermal switch
سویچ حرارتی
heat engine
موتور حرارتی
heat shield
حفاظ حرارتی
heat sink
انباره حرارتی
internal thermal resistance
مقاومت حرارتی داخلی
thermic
وابسته بگرما حرارتی
hot wire meter
امپر سنج حرارتی
hot working die
ابزار عملیات حرارتی
hot working steel
فولاد عملیات حرارتی
heating coil
سیم پیچ حرارتی
continous heating furnace
کوره حرارتی دائمی
heating element
المان یا عنصر حرارتی
heating zone
منطقه یا ناحیه حرارتی
convection
ارزش حرارتی همبرداری
thermonuclear
بمب هستهای حرارتی
precipitation heat treatment
عملیات حرارتی رسوبی
low heat value
مقدار حرارتی پایین
radiant
تشعشع کننده حرارتی
induction heat treatment
عملیات حرارتی القائی
solution heat treatment
عملیات حرارتی محلول
high temperature steel
فولاد با ثبات حرارتی
coefficient of thermal expansion
ضریب انبساط حرارتی
temperature stress
تنش حرارتی یا دمایی
heat resisting steels
فولادهای مقاوم حرارتی
heat treating equipment
تاسیسات عملیات حرارتی
heat treating furnace
کوره عملیات حرارتی
austemper
سخت گردانی حرارتی
heat treating property
خاصیت عملیات حرارتی
thermal shadow
سایه روشن حرارتی
thermit fusion welding
جوشکاری ذوبی حرارتی
heat treatment crack
ترک عملیات حرارتی
heat treatable
قابل عملیات حرارتی
heat treating department
دپارتمان عملیات حرارتی
thermal critical point
نقطه ی بحرانی حرارتی
thermal critical point
نقطه تبدیل حرارتی
thermal conductivity
رسانائی گرمایی یا حرارتی
thermal coefficient of expansion
ضریب انبساط حرارتی
thermo plasticity
شکل پذیری حرارتی
heat treating
تشویه حرارتی فولاد
bogie hearth furnce
کوره حرارتی گردان
heat insulation
عایق کاری حرارتی
high frequency heating equipment
تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
dewar
محفظه عایق حرارتی با دوجداره
heat treat
انجام دادن عملیات حرارتی
radiant exposure
پخش حرارت یا انرژی حرارتی
thermit pressure welding
روش جوشکاری فشاری حرارتی
critical heat flux ratio
نسبت شار حرارتی بحرانی
heat treatable steel
فولاد قابل عملیات حرارتی
hot wire instrument
دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
diathermic
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
thermojet
نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
dilatometer
دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
reactor
دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
thermal imagery
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
diathermanous
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
Is there heating?
آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
thermal crossover
تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
The heating doesn't work.
این سیستم حرارتی کار نمیکند.
reactors
دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
azimuth guidance
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
radiant exposure
وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
heat resisting quality
حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
bi fuel
موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
kapton
نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
maximum junction to case thermal impedan
مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
blanket
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanketed
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
invar
الیاژی از نیکل و اهن باضریب انبساط حرارتی نزدیک صفر
blankets
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
electrothermal printer
چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
cyaniding
عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
open cycle reactor system
سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
muffing
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
lead
هدایت
navigators
هدایت گر
navigator
هدایت گر
conductance
هدایت
conduction
هدایت
steerage
هدایت
leads
هدایت
direction
هدایت
leading
هدایت
total conductivity
هدایت کل
guidance
هدایت
transduction
هدایت
superconductivity
فوق هدایت
commutate
هدایت وتغییر
avigation
فن هدایت هواپیما
directs
هدایت کردن
directed
هدایت کردن
canalization
هدایت در مسیر
vee guideways
مسیر هدایت "وی "
bus bar line
سیم هدایت
direct
هدایت کردن
undirected
هدایت نشده
conduct of fire
هدایت تیراندازی
conductance
میزان هدایت
director
هدایت کننده
dirigible
قابل هدایت
fire direction
هدایت اتش
templates
ریل هدایت
template
ریل هدایت
managements
هدایت یا سازماندهی
electron conduction
هدایت الکترون
electrical conductivity
هدایت الکتریکی
guide way
مسیر هدایت
convect
هدایت کردن
conductibility
قابلیت هدایت
conductible
قابل هدایت
conduction velocity
سرعت هدایت
conductive
قابل هدایت
directors
هدایت کننده
conductivity
قابلیت هدایت
conductivity
ضریب هدایت
conning tower
برج هدایت
electric conduction
هدایت الکتریسیته
conduct
هدایت کردن
navigate
هدایت کردن
navigated
هدایت کردن
navigates
هدایت کردن
navigating
هدایت کردن
conducts
هدایت کردن
conducting
هدایت کردن
operating stand
اطاق هدایت
conducted
هدایت کردن
rede
هدایت کردن
directing
هدایت کردن
admittance
هدایت فاهری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com