Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
prebubertal
وابسته بدوره قبل از بلوغ
prepuberal
وابسته بدوره قبل از بلوغ
Other Matches
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
pliocene
وابسته بدوره پلیوسن
postglacial
وابسته بدوره بعد از عصریخ بندان
permian
وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
mesozoic
وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
mesolithic
وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
puberal
وابسته به بلوغ
pubertal
وابسته به بلوغ
preschool
وابسته بدوره پیش کودکستان کودکستان
triassic
مربوط بدوره تریاسه
to hand down
بدوره بعدانتقال دادن
ci devant
متعلق بدوره سابق
Elizabethan
مربوط به بدوره ملکه الیزابت
prescientific
مربوط بدوره قبل از علوم جدید
Jacobean
مربوط بدوره سلطنت جیمزاول و دوم در انگلیس
kame
تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
puberty
بلوغ
puberty
سن بلوغ
nubility
بلوغ
pubetry
بلوغ
age
سن بلوغ
maturation
بلوغ
pubescence
سن بلوغ
ages
سن بلوغ
pubescence
بلوغ
adultness
بلوغ
adult age
سن بلوغ
of age
<idiom>
بلوغ
growths
بلوغ
growth
بلوغ
adolescence
بلوغ
maturity
بلوغ
minorities
عدم بلوغ
mental maturity
بلوغ ذهنی
social maturity
بلوغ اجتماعی
grow up
به سن بلوغ رسیدن
economic maturity
بلوغ اقتصادی
lack of sufficient age
عدم بلوغ
pubertas praecox
بلوغ زودرس
nonage
عدم بلوغ
minority
عدم بلوغ
emotional maturity
بلوغ هیجانی
impuberty
عدم بلوغ
puberty
بلوغ جنسی
sexual maturity
بلوغ جنسی
To attain puberty.
بسن بلوغ رسیدن
drive to maturity
حرکت بسوی بلوغ
prepuberty
دوره قبل از بلوغ
immaturity
عدم بلوغ و رشد
preadolescent
شخصیکه هنوز به بلوغ نرسیده
vineland social maturity scale
مقیاس بلوغ اجتماعی واینلند
preadolescence
دوره قبل از بلوغ انسان
over a
گذشته ازسن بلوغ یا12سال
california tests of mental maturity
ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
gonogenesis
کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
imfancy
عدم بلوغ نخستین دوره رشد
columbia mental maturity scale
مقیاس کلمبیا برای بلوغ ذهنی
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
pronucleus
هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
stagnation thesis
فرضیه رکود .فرضیهای که بر اساس ان بعلت بلوغ کامل اقتصادی یک کشور و امکان عدم جذب پس اندازها
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
related
وابسته
thereof=of that
وابسته به ان
dependant
وابسته
hanger on
وابسته
dependants
وابسته
levitical
وابسته به
akin
وابسته
attendant
وابسته
attendants
وابسته
pyrexic
وابسته به تب
syncop
وابسته به غش
interdependent
وابسته
riverrine
وابسته به
elfin
وابسته به جن
congenerous
وابسته
comprador
وابسته
pyretic
وابسته به تب
cephalic
وابسته به سر
pertianing
وابسته
elysian
وابسته به
pertaining
وابسته
pertinent
وابسته
cantabrigian
وابسته به
carpal
وابسته به مچ
adjectives
وابسته
adjective
وابسته
israelitish
وابسته به
commissarial
وابسته به
febile
وابسته به تب
federate
وابسته
relevant
وابسته
thereof
وابسته به ان
affiliated
وابسته
correspondent
وابسته
correspondents
وابسته
of kin
وابسته
sexual organs
وابسته به
wedded
وابسته
diphtheric
وابسته به
contingent
وابسته
contingents
وابسته
monitorial
وابسته به
attributable
وابسته به
federated
وابسته
plantar
وابسته به کف پا
belonging
وابسته ها
affiliating
وابسته
affiliates
وابسته
germane
وابسته
dependent
وابسته
federating
وابسته
messianic
وابسته به
tuitionary
وابسته به
federates
وابسته
relative
وابسته
attache
وابسته
attached
وابسته
affiliate
وابسته
appurtenant
وابسته
aquatic
وابسته به اب
pyrexial
وابسته به تب
subordinates
وابسته
subordinate
وابسته
subordinating
وابسته
subordinated
وابسته
deltaic
وابسته به دلتا
congestive
وابسته به تراکم
dermatic
وابسته به زیرپوست
supererogatory
وابسته به بس پردازی
deathy
وابسته بمردن
sudanese
وابسته به سودان
diphtheritic
وابسته به خناق
dependant variable
متغیر وابسته
hypochondriacal
وابسته به تهیگاه
specie
وابسته بسکه
eleemosinary
وابسته به صدقه
cuttural attache
وابسته فرهنگی
dependent variable
متغیر وابسته
dioecious
وابسته به مگ س گیران
compunctious
وابسته به پشیمانی
soudanese
وابسته به soudan
device dependent
وابسته به دستگاه
trophic
وابسته بتغذیه
eleemosynary
وابسته به صدقه
diaconal
وابسته بشماس
dominical
وابسته بخداوند
cuticular
وابسته به پوست
dramaturgic
وابسته به فن نمایش
stomatic
وابسته بدهان
cufic
وابسته به کوفه
stomatal
وابسته به دهان
diametral
وابسته بقطر
stimulus bound
محرک- وابسته
dipteran
وابسته به دوبالان
corneal
وابسته به قرنیه
subordinate class
طبقه وابسته
subunits
یکانهای وابسته
darky
وابسته به نژادسیاه
cycloidal
وابسته به دایره
analphabetic
وابسته به بیسوادی
emotive
وابسته به احساسات
landed
وابسته بزمین
generic
وابسته به تیره
trigonometric
وابسته به مثلثات
paralytics
وابسته به فلج
paralytic
وابسته به فلج
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com