Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
geodesical
وابسته بعلم زمین پیمایی درسطح کره
Other Matches
geodetic
وابسته به علم زمین پیمایی درسطح کره
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
scientific
وابسته بعلم
moral
وابسته بعلم اخلاق
pedagogical
وابسته بعلم اموزش
metaphsical
وابسته بعلم ماورا
outcrops
فهور چینه درسطح زمین
geogonostical
مربوط بعلم زمین شناسی
geogonostic
مربوط بعلم زمین شناسی
outcrop
فهور چینه درسطح زمین
thermodynamic
وابسته بعلم ترمودینامیک دماپویا
gastronomical
وابسته بعلم خوب خوردن
epicentres
نقطه فهوروانتشارزمین لرزه درسطح زمین
epicentre
نقطه فهوروانتشارزمین لرزه درسطح زمین
psychophysical
وابسته بعلم روابط میان تن وروان
biologic
وابسته بعلم حیات یا زندگی شناسی
rhetoric
وابسته بعلم بدیع یامعانی بیان
metaphysical
وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
ethnological
وابسته به نژادشناسی مربوط بعلم طوایف بشر
archeologic
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
perambulation
زمین پیمایی
measuring rod
گز زمین پیمایی
measurement ofland
زمین پیمایی
levelling rod
زمین پیمایی
surveying
زمین پیمایی
surveys
زمین پیمایی مساحی
survey
زمین پیمایی مساحی
surveyed
زمین پیمایی مساحی
geodetically
ازروی علم زمین پیمایی
fieldwork
کارهای صحرایی :زمین پیمایی ومانندان
predial or prae
وابسته به زمین
geomagnetic
وابسته به جاذبه زمین
geological
وابسته به زمین شناسی
geologic
وابسته به زمین شناسی
geothermic
وابسته به حرارت مرکزی زمین
geogonostical
وابسته به خارههای ویژه زمین
geothermal
وابسته به حرارت مرکزی زمین
seismic
وابسته به زمین لرزه مرتعش
goechemical
وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
permian
وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
geogonostic
وابسته به شناسایی خارههای ویژه زمین
hydrothermal
وابسته به عمل ابهای گرم درپوسته زمین
chthonian
درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
chthonic
درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
mesozoic
وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
geostrophic
وابسته به نیروی انحناء وپیچیدگی یا انقباضی که دراثرگردش زمین ایجادمیشود
neozoic
وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
paleozoic
وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
to chop out
درسطح پدیدارشدن
well
درسطح امدن وجاری شدن
wells
درسطح امدن وجاری شدن
sophisticated
مشگل وپیچیده درسطح بالا
surface dive
غوص گرفتن در حال شنای درسطح اب
serf
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serfs
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
collages
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collage
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
holocene
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
ballistic
مربوط بعلم حرکت اجسامی که درهوا پرتاپ میشوند
pteropod
نرم تنان شکم پای شناور درسطح دریا
mobile equipment pool
بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته
predials
بردگان وابسته به زمین بردگان زراعتی
marches
راه پیمایی
marched
راه پیمایی
odometry
مسافت پیمایی
march
راه پیمایی
marching
راه پیمایی
stereometry
گنج پیمایی
gunters chain
زنجیرزمین پیمایی
hypsometry
بلندی پیمایی
trudge
راه پیمایی بازحمت
fathoming
عمق پیمایی کردن
fathomed
عمق پیمایی کردن
mountaineers
کوه پیمایی کردن
mountaineer
کوه پیمایی کردن
fathom
عمق پیمایی کردن
to cast the lead
ژرف پیمایی کردن
sashay
راه پیمایی تفریحی
trudging
راه پیمایی بازحمت
trudged
راه پیمایی بازحمت
forced marching
راه پیمایی اجباری
trudges
راه پیمایی بازحمت
fathoms
عمق پیمایی کردن
fathoming
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathomed
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
funeral march
راه پیمایی درمراسم جنازه
fathom
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
stereometry
حجم پیمایی جسم سنجی
fathoms
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
marches
ماه مارس راه پیمایی کردن
marched
ماه مارس راه پیمایی کردن
march
ماه مارس راه پیمایی کردن
marching
ماه مارس راه پیمایی کردن
leagues
واحد راه پیمایی که تقریبامساوی 4/2 تا 6/4 میل است
jacob's staff
چوبی که نوک اهنی داردودرزمین پیمایی بکارمیرود
league
واحد راه پیمایی که تقریبامساوی 4/2 تا 6/4 میل است
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
laitance
حبابی که پس از بتن ریزی درسطح بتن فاهر میشود وباعث متخلخل شدن سطح بتن میگردد
minuteman
نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
موشک زمین به زمین
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
associated
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
associating
وابسته وابسته کردن
He had a nast fall.
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
earth's attraction
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface to surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
surface missile
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
extra terrestrial
زمین
tellus
زمین
floored
کف زمین
terrain
زمین
floor
کف زمین
floors
کف زمین
land
زمین
graze
زمین
cinder tracks
زمین دو
ground surface
کف زمین
geodetically
زمین
acre
زمین
grazed
زمین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com