Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
maternity
وابسته به زایمان
Other Matches
farrow
زایمان بچه خوک زایمان خوک
farrowed
زایمان بچه خوک زایمان خوک
farrows
زایمان بچه خوک زایمان خوک
farrowing
زایمان بچه خوک زایمان خوک
parturition
زایمان
childbirth
زایمان
down lying
زایمان
lying-in
زایمان
accouchement
زایمان
labored
درد زایمان
childbed
بستر زایمان
travail
درد زایمان
labour
درد زایمان
in labour
در حال زایمان
natural childbirth
زایمان طبیعی
lucina
الهه زایمان
confinement
زایمان بستری
throe
زایمان رنج
labors
درد زایمان
in child birth
درحال زایمان
labor
درد زایمان
labor pain
درد زایمان
obstetrician
متخصص زایمان قابله
litter
زایمان ریخته وپاشیده
littered
زایمان ریخته وپاشیده
obstetricians
پزشک متخصص زایمان
obstetricians
متخصص زایمان قابله
litters
زایمان ریخته وپاشیده
obstetrician
پزشک متخصص زایمان
littering
زایمان ریخته وپاشیده
lie-in
در بستر زایمان بودن ارزیدن
lie in
در بستر زایمان بودن ارزیدن
tocology
علم مامایی مبحث زایمان ومامایی
lying in
دوران استراحت ونقاهت بعداز زایمان
tokology
علم مامایی مبحث زایمان ومامایی
milk leg
ورم پای نوزاد همراه با دردبهنگام زایمان
cesarean
زایمان از راه پاره کردن شکم مادر
puerperium
مرحله بین زایمان واعاده زهدان بحال اولیه خود
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
stillbirth
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillborn
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associating
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
levitical
وابسته به
cephalic
وابسته به سر
aquatic
وابسته به اب
belonging
وابسته ها
affiliates
وابسته
affiliated
وابسته
affiliate
وابسته
related
وابسته
pertinent
وابسته
dependent
وابسته
congenerous
وابسته
comprador
وابسته
commissarial
وابسته به
dependant
وابسته
dependants
وابسته
attached
وابسته
monitorial
وابسته به
elfin
وابسته به جن
pertaining
وابسته
tuitionary
وابسته به
syncop
وابسته به غش
germane
وابسته
pyrexic
وابسته به تب
carpal
وابسته به مچ
federating
وابسته
federates
وابسته
attache
وابسته
israelitish
وابسته به
adjective
وابسته
federated
وابسته
federate
وابسته
adjectives
وابسته
akin
وابسته
interdependent
وابسته
pyrexial
وابسته به تب
pyretic
وابسته به تب
cantabrigian
وابسته به
pertianing
وابسته
attendant
وابسته
attendants
وابسته
thereof
وابسته به ان
thereof=of that
وابسته به ان
affiliating
وابسته
plantar
وابسته به کف پا
appurtenant
وابسته
messianic
وابسته به
correspondent
وابسته
contingents
وابسته
sexual organs
وابسته به
correspondents
وابسته
relevant
وابسته
diphtheric
وابسته به
attributable
وابسته به
febile
وابسته به تب
subordinating
وابسته
subordinates
وابسته
subordinate
وابسته
riverrine
وابسته به
of kin
وابسته
hanger on
وابسته
wedded
وابسته
contingent
وابسته
elysian
وابسته به
relative
وابسته
subordinated
وابسته
lenten
وابسته به چله
mission
وابسته به ماموریت
tubulifloral
وابسته به استکانیان
naval
وابسته به کشتی
tubuliferous
وابسته به استکانیان
oratorical
وابسته به سخنرانی
floricultural
وابسته به گلکاری
leninist
وابسته به لنین
facultative
وابسته به faculty
flexional
وابسته به صرف
promethean
وابسته به پرومیتوس
programmatic
وابسته به پروگرام
gerontic
وابسته به پیری
pessimistic
وابسته به بدبینی
missions
وابسته به ماموریت
shakespearian
وابسته به شکسپیر
nasal
وابسته به منخرین
trophic
وابسته بتغذیه
nasal
وابسته به بینی
shaksperian
وابسته به شکسپیر
saturnian
وابسته بزحل
satellitory
وابسته به اقمارسیارات
trigonometric
وابسته به مثلثات
gnomonic
وابسته به شاخص
troy
وابسته به تروا
maritime
وابسته بدریانوردی
marine
وابسته به دریانوردی
marines
وابسته به دریانوردی
homicidal
وابسته به ادمکشی
laryngitic
وابسته به نای
skyey
وابسته باسمان
landed
وابسته بزمین
laryngeal
وابسته بنای
emotive
وابسته به احساسات
pancreatic
وابسته به لوزالمعده
degenerative
وابسته به انحطاط
totemistic
وابسته به توتم
acoustical
وابسته به شنوایی
ethnologic
وابسته به نژادشناسی
ethnical
وابسته به نژادشناسی
adipic
وابسته به چربی
totemic
وابسته به توتم
aerological
وابسته بهواشناسی
trachean
وابسته به نای
haemic
وابسته بخون
fetal
وابسته به جنین
connubial
وابسته به زناشویی
eugenic
وابسته به به نژادی
faunistic
وابسته به جانوران
gregorian
وابسته به گریگوری
far eastern
وابسته بخاوردور
gular
وابسته به مری
sister services
خدمات وابسته
materialistic
وابسته به مادیات
paralytic
وابسته به فلج
gutturo nasal
وابسته بگلووبینی
paralytics
وابسته به فلج
generic
وابسته به تیره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com