Dictiornary-Farsi | وابسته به فراماسون | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
masonic	وابسته به فراماسون


Other Matches

lodge	شعبه فراماسون ها
lodged	شعبه فراماسون ها
lodges	شعبه فراماسون ها
templar	عضو جمعیت فراماسون
mason	خانه ساز عضو فراموشخانه فراماسون
masons	خانه ساز عضو فراموشخانه فراماسون
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating	وابسته وابسته کردن
associates	وابسته وابسته کردن
associated	وابسته وابسته کردن
associate	وابسته وابسته کردن
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
affiliating	وابسته
affiliates	وابسته
affiliated	وابسته
dependent	وابسته
elysian	وابسته به
subordinates	وابسته
aquatic	وابسته به اب
belonging	وابسته ها
diphtheric	وابسته به
subordinated	وابسته
subordinate	وابسته
attributable	وابسته به
monitorial	وابسته به
subordinating	وابسته
affiliate	وابسته
tuitionary	وابسته به
attendant	وابسته
attendants	وابسته
cephalic	وابسته به سر
interdependent	وابسته
cantabrigian	وابسته به
appurtenant	وابسته
pertianing	وابسته
thereof=of that	وابسته به ان
adjective	وابسته
adjectives	وابسته
attache	وابسته
of kin	وابسته
federate	وابسته
federated	وابسته
related	وابسته
dependant	وابسته
dependants	وابسته
pertinent	وابسته
plantar	وابسته به کف پا
thereof	وابسته به ان
congenerous	وابسته
comprador	وابسته
commissarial	وابسته به
syncop	وابسته به غش
federating	وابسته
federates	وابسته
akin	وابسته
germane	وابسته
riverrine	وابسته به
correspondent	وابسته
attached	وابسته
relative	وابسته
pyrexial	وابسته به تب
febile	وابسته به تب
carpal	وابسته به مچ
wedded	وابسته
sexual organs	وابسته به
pyretic	وابسته به تب
correspondents	وابسته
pyrexic	وابسته به تب
relevant	وابسته
levitical	وابسته به
israelitish	وابسته به
elfin	وابسته به جن
contingents	وابسته
contingent	وابسته
hanger on	وابسته
messianic	وابسته به
pertaining	وابسته
antichristian	وابسته به دجال
photic	وابسته به نوروروشنایی
anginal	وابسته به گلودرد
radio ulnar	وابسته به زندبالاوزندپائین
investigatory	وابسته به رسیدگی
radio carpal	وابسته به زندبالاومچ
homicidal	وابسته به ادمکشی
analphabetic	وابسته به بیسوادی
pubertal	وابسته به بلوغ
scientific	وابسته بعلم
vital	وابسته به زندگی
altitudinal	وابسته به اوج
vital	وابسته بزندگی
menstrual	وابسته به قاعده گی
photic	وابسته به تولیدنور
pythian	وابسته به "اپولو"
pygmaean	وابسته به پیگمی ها
pygmean	وابسته به پیگمی ها
porcine	وابسته بخوک
pyrrhic	وابسته به " پیروس "
puberal	وابسته به بلوغ
solar	وابسته بخورشید
army attache	وابسته نظامی
surgical	وابسته به جراحی
oracular	وابسته به وحی
army attache	وابسته زمینی
perigean	وابسته به حضیضی
perigeal	وابسته به حضیضی
associated company	شرکت وابسته
matrimonial	وابسته به عروسی
jugular	وابسته بوریدوداجی
rhinal	وابسته به بینی
cosmic	وابسته بگیتی
aesthetically	وابسته به زیبایی
periclean	وابسته به پریکلس
aesthetic	وابسته به زیبایی
perlitic	وابسته به مروارید
archimedean	وابسته به ارشمیدس
photographic	وابسته به عکاسی
jugulars	وابسته بوریدوداجی
aortal	وابسته بشاهرگ
psychiatric	وابسته به روانپزشکی
aortic	وابسته بشاهرگ
pharyngal	وابسته به گلوگاه
pharmacologic	وابسته بداروشناسی
pharisaic	وابسته به فریسی
ranine	وابسته به وزغ
petrologic	وابسته به سنگ
petiolar	وابسته به برگدم
peruvian	وابسته به پرو
rectal	وابسته به مقعد
rectorial	وابسته به rector
programmatic	وابسته به پروگرام
mission	وابسته به ماموریت
maritime	وابسته بدریانوردی
marine	وابسته به دریانوردی
marines	وابسته به دریانوردی
connubial	وابسته به زناشویی
social	وابسته بجامعه
materialistic	وابسته به مادیات
paralytic	وابسته به فلج
paralytics	وابسته به فلج
pocky	وابسته به ابله
subversion	وابسته به خرابکاری
plumbous	وابسته به سرب
generic	وابسته به تیره
structurally	وابسته به بنا
presbyterial	وابسته به کشیش ها
planetary	وابسته به سیاره
missions	وابسته به ماموریت
pessimistic	وابسته به بدبینی
preemptive	وابسته به حق شفعه
predial or prae	وابسته به زمین
nasal	وابسته به منخرین
nasal	وابسته به بینی
preemptive	وابسته به پیشدستی
prefectorial	وابسته به اداری
oratorical	وابسته به سخنرانی
press attache	وابسته مطبوعاتی
potamic	وابسته به رودها
naval	وابسته به کشتی
focal	وابسته بکانون
structurally	وابسته به ساختمان
structural	وابسته به بنا
structural	وابسته به ساختمان
piscatory	وابسته به صیدماهی
piscatory	وابسته به ماهیگیری
acoustical	وابسته به شنوایی
piscatorial	وابسته به صیدماهی
adipic	وابسته به چربی
piscatorial	وابسته به ماهیگیری
provencal	وابسته بشهر
aerological	وابسته بهواشناسی