Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
pugilistic
وابسته به مشت بازی مربوط به مشت زنی
Other Matches
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
gubernatorial
مربوط به حکمران وابسته به فرماندار
pyrotechnic
مربوط به استفاده ازاتش درعلم وهنر اتش بازی
pyrotechnical
وابسته به فن اتش بازی شورانگیز
pancratic
وابسته به کشتی و مشت بازی
peroneal
وابسته به نازک نی مربوط بقسمت خارجی ساق پا
ethnological
وابسته به نژادشناسی مربوط بعلم طوایف بشر
phlogistic
وابسته به اصل اتش مربوط به اماس وتب
elocutionary
وابسته بشیوه سخنوری مربوط بحسن تقریر
anthropological
وابسته بانسان شناسی مربوط بطبیعت انسانی
bathymetric
مربوط باندازه گیری عمق وابسته به ژرفاسنجی
archeologic
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
genetic
وابسته به پیدایش یا اصل هر چیز مربوط به تولید و وراثت
hygeian
وابسته به دارگونهء تندرستی مربوط به رب النوع صحت بهداشت
occasional
وابسته به فرصت یا موقعیت مربوط به بعضی از مواقع یاگاه و بیگاه
macrurous
مربوط به دسته دم درازان از سخت پوستان وابسته به خرچنگهای دریایی
bacteriologic
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
shinny
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
harlequinade
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
fire fight
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
dib
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
kiss in the ring
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
shinney
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
to make a trick
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
crampet game
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade
نمایش لال بازی ودلقک بازی
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
Bureaucracy . Red tape .
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
round robin (tournament or contest)
<idiom>
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
associating
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the game
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
pertinenet
مربوط
apposite
مربوط
eight bit system
مربوط به یک
condequent
مربوط
proper
مربوط
correspondents
مربوط به
correspondent
مربوط به
cretaceous
مربوط به گچ
as for
مربوط به
germane
مربوط
caprine
مربوط به بز
pertinent
مربوط به
coordinate
مربوط
affined
مربوط
coherent
مربوط
curatorial
مربوط به
related
مربوط
for
مربوط به
pertinent
مربوط
vespertinal
مربوط به شب
lineal
مربوط به خط
relevant
مربوط
pertaining
مربوط به
hydraulic
مربوط به اب
irrelevant
نا مربوط
textual
مربوط به متن یا نص
American
مربوط بامریکا
atomistic
مربوط به اتم
shipboard
مربوط به ناو
nasal
مربوط به بینی
adulterous
مربوط به زنا
Americans
مربوط بامریکا
astro
مربوط به نجوم
arteriovenous
مربوط به رگها
arithmeticlal
مربوط به حساب
nautical
مربوط به کشتیرانی
ovarian
مربوط به تخمدان
baronial
مربوط به بارون
pyrotechnic
مربوط به فن اتشبازی
circumstantial
مربوط به موقعیت
archival
مربوط به بایگانی
as to
عطف به مربوط به
self-
مربوط به خود
fractional
مربوط به بخشها
bardic
مربوط به رامشگری
anglian
مربوط به نژاد
ameboid
مربوط به امیب
agrologic
مربوط بخاکشناسی
aguish
مربوط به تب و لرز
materials
مربوط جسم
anent
در مشارکت با مربوط به
analitical
مربوط به تجزیه
material
مربوط جسم
aluminous
مربوط به الومینیوم
amazonian
مربوط به امازونها
ameba
مربوط به امیب
posts
مربوط به پست
posted
مربوط به پست
post
مربوط به پست
ameban
مربوط به امیب
amebic
مربوط به امیب
quadrantal
مربوط به تراز
pyric
مربوط به سوختن
fractional
مربوط به بخشهایی
achaean
مربوط به اخائیه
ghostly
مربوط به روح
sensorimotor
مربوط به حس حرکت
arbitrative
مربوط بحکمیت
concern
مربوط بودن به
concerns
مربوط بودن به
dependent
مربوط محتاج
arbitral
مربوط به حکمیت
outbound
مربوط به خارج
racing
مربوط بمسابقه
post-
مربوط به پست
fossil
مربوط بادوارگذشته
fossils
مربوط بادوارگذشته
numerical
مربوط به اعداد
acetarious
مربوط به سالاد
achaian
مربوط به اخائیه
ammino
مربوط به امونیاک
centenarian
مربوط به قرن
villatic
مربوط به دهکده
vindicative
مربوط به توجیه
thermal
مربوط به گرما
budgetary
مربوط به بودجه
electrically
مربوط به الکتریسیته
retired
مربوط به بازنشستگی
affiliating
مربوط ساختن
affiliates
مربوط ساختن
affiliated
مربوط ساختن
affiliate
مربوط ساختن
existential
مربوط به هستی
avuncular
مربوط بدایی
aeronautical
مربوط به فضانوردی
geriatric
مربوط به پیری
technologically
مربوط به فناوری
technological
مربوط به فناوری
speculative
مربوط به اندیشه
typographic
مربوط به چاپ
vermian
مربوط به کرم
acrobatic
مربوط به بندبازی
versicular
مربوط به ایات
anal
مربوط به مقعد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com