Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
mosaic
وابسته به موسی
Other Matches
moses
موسی
tora
شریعت موسی
the rod of moses
عصای موسی
mosic law
شریعت موسی
jet
سنگ موسی
jets
سنگ موسی
jetted
سنگ موسی
jetting
سنگ موسی
aaron
برادر موسی
torah
شریعت موسی
moses
حضرت موسی
the mosaic law
شریعت موسی
ten commandments
ده فرمان موسی
decalogue
احکام دهگانه موسی
law of moses
احکام دهگانه موسی
mosaic d.
وضع احکام دینی درزمان موسی
moses antedates zoroastes
موسی ازحیث سال تاریخی پیش از زردتشت بوده است
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
federating
وابسته
pertinent
وابسته
monitorial
وابسته به
affiliated
وابسته
hanger on
وابسته
attache
وابسته
affiliates
وابسته
contingent
وابسته
related
وابسته
affiliate
وابسته
contingents
وابسته
pertianing
وابسته
pyretic
وابسته به تب
appurtenant
وابسته
plantar
وابسته به کف پا
dependant
وابسته
diphtheric
وابسته به
attached
وابسته
syncop
وابسته به غش
thereof
وابسته به ان
subordinates
وابسته
dependants
وابسته
pyrexial
وابسته به تب
pyrexic
وابسته به تب
subordinate
وابسته
subordinated
وابسته
federated
وابسته
subordinating
وابسته
federates
وابسته
federate
وابسته
affiliating
وابسته
comprador
وابسته
pertaining
وابسته
elysian
وابسته به
attributable
وابسته به
wedded
وابسته
levitical
وابسته به
carpal
وابسته به مچ
febile
وابسته به تب
cephalic
وابسته به سر
thereof=of that
وابسته به ان
akin
وابسته
elfin
وابسته به جن
germane
وابسته
commissarial
وابسته به
congenerous
وابسته
sexual organs
وابسته به
adjective
وابسته
adjectives
وابسته
of kin
وابسته
israelitish
وابسته به
relative
وابسته
cantabrigian
وابسته به
riverrine
وابسته به
messianic
وابسته به
tuitionary
وابسته به
interdependent
وابسته
belonging
وابسته ها
relevant
وابسته
dependent
وابسته
aquatic
وابسته به اب
attendants
وابسته
attendant
وابسته
correspondent
وابسته
correspondents
وابسته
ethnical
وابسته به نژادشناسی
puberal
وابسته به بلوغ
focal
وابسته بکانون
meteorologic
وابسته به هواشناسی
menopausal
وابسته به یائسگی
oratorical
وابسته به سخنرانی
metatarsal
وابسته بمشط پا
planetary
وابسته به سیاره
seminal
وابسته به منی
structurally
وابسته به ساختمان
promethean
وابسته به پرومیتوس
ethnicity
وابسته به نژادشناسی
ethnic
وابسته به نژادشناسی
ethnologic
وابسته به نژادشناسی
structurally
وابسته به بنا
mensal
وابسته به میز
eponymic
وابسته به سرخاندان
provencal
وابسته بشهر
subversion
وابسته به خرابکاری
social
وابسته بجامعه
memory dependent
وابسته حافظه
humans
وابسته بانسان
structural
وابسته به بنا
human
وابسته بانسان
psychologic
وابسته به روانشناسی
programmatic
وابسته به پروگرام
municipal
وابسته بشهرداری
slavishly
وابسته بتقلیدکورکورانه
scientail
وابسته به علم
malic
وابسته به سیب
scansorial
وابسته بصعود
fetal
وابسته به جنین
microscopic
وابسته به میکروسکپ
saturnian
وابسته بزحل
satellitory
وابسته به اقمارسیارات
aesthetic
وابسته به زیبایی
aesthetically
وابسته به زیبایی
cosmic
وابسته بگیتی
faunistic
وابسته به جانوران
mantic
وابسته به پیشگویی
manurial
وابسته بکود
marian
وابسته به مریم
scolopendrine
وابسته به هزارپاها
viral
وابسته به ویروس
macaronic
وابسته به ماکارونی
incident
حتمی وابسته
incidents
حتمی وابسته
flexional
وابسته به صرف
pulmonary
وابسته به ریه
machine dependent
وابسته ماشین
neural
وابسته بعصب
machine dependent
وابسته به ماشین
cardiac
وابسته بدل
sculptural
وابسته به هنرپیکرتراشی
anatomic
وابسته به کالبدشناسی
anatomical
وابسته به کالبدشناسی
toxicological
وابسته به زهرشناسی
malarial
وابسته به مالاریا
scribal
وابسته به کتابت
jugular
وابسته بوریدوداجی
jugulars
وابسته بوریدوداجی
maximal
وابسته به حداکثر
psychiatric
وابسته به روانپزشکی
porcine
وابسته بخوک
exegetic
وابسته به تفسیر
mayoral
وابسته به شهردار
menstrual
وابسته به قاعده گی
vital
وابسته بزندگی
vital
وابسته به زندگی
investigatory
وابسته به رسیدگی
pygmean
وابسته به پیگمی ها
scientific
وابسته بعلم
pygmaean
وابسته به پیگمی ها
pythian
وابسته به "اپولو"
pyrrhic
وابسته به " پیروس "
eugenic
وابسته به به نژادی
slavish
وابسته بتقلیدکورکورانه
matricidal
وابسته بمادرکشی
matrimonial
وابسته به عروسی
far eastern
وابسته بخاوردور
oracular
وابسته به وحی
surgical
وابسته به جراحی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com