English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
bronchial وابسته به نایژه یا نایژک
Other Matches
bronchus نایژه
bronchitis اماس نایژه
bronchial tubes برنشهای متوسط نایژه و مجراهای کوچکی که از آن منشعب میشود
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associates وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
correspondent وابسته
dependants وابسته
affiliates وابسته
contingents وابسته
dependant وابسته
related وابسته
correspondents وابسته
contingent وابسته
affiliating وابسته
germane وابسته
federates وابسته
pertinent وابسته
affiliated وابسته
federating وابسته
congenerous وابسته
attributable وابسته به
dependent وابسته
elysian وابسته به
comprador وابسته
monitorial وابسته به
diphtheric وابسته به
thereof وابسته به ان
subordinating وابسته
subordinates وابسته
thereof=of that وابسته به ان
aquatic وابسته به اب
plantar وابسته به کف پا
commissarial وابسته به
subordinate وابسته
subordinated وابسته
belonging وابسته ها
federated وابسته
interdependent وابسته
adjectives وابسته
cantabrigian وابسته به
carpal وابسته به مچ
israelitish وابسته به
wedded وابسته
elfin وابسته به جن
sexual organs وابسته به
appurtenant وابسته
adjective وابسته
attache وابسته
pyrexic وابسته به تب
affiliate وابسته
pyrexial وابسته به تب
pyretic وابسته به تب
hanger on وابسته
relative وابسته
attached وابسته
federate وابسته
febile وابسته به تب
pertaining وابسته
messianic وابسته به
of kin وابسته
attendants وابسته
pertianing وابسته
relevant وابسته
tuitionary وابسته به
attendant وابسته
levitical وابسته به
cephalic وابسته به سر
riverrine وابسته به
akin وابسته
syncop وابسته به غش
associated company شرکت وابسته
army attache وابسته نظامی
perigean وابسته به حضیضی
army attache وابسته زمینی
piscatory وابسته به صیدماهی
aesculapian وابسته به دارگونه طب
periclean وابسته به پریکلس
astronautical وابسته به فضانوردان
pancreatic وابسته به لوزالمعده
air attache وابسته هوایی
perigeal وابسته به حضیضی
degenerative وابسته به انحطاط
pistillary وابسته به مادگی گل
piscatory وابسته به ماهیگیری
pharisaic وابسته به فریسی
pharmacologic وابسته بداروشناسی
cuttural attache وابسته فرهنگی
pharyngal وابسته به گلوگاه
altitudinal وابسته به اوج
aortal وابسته بشاهرگ
aortic وابسته بشاهرگ
antichristian وابسته به دجال
anginal وابسته به گلودرد
photic وابسته به نوروروشنایی
petrologic وابسته به سنگ
affiliated company شرکت وابسته
acoustical وابسته به شنوایی
piscatorial وابسته به صیدماهی
adipic وابسته به چربی
piscatorial وابسته به ماهیگیری
perlitic وابسته به مروارید
aerological وابسته بهواشناسی
archimedean وابسته به ارشمیدس
photic وابسته به تولیدنور
peruvian وابسته به پرو
petiolar وابسته به برگدم
analphabetic وابسته به بیسوادی
emotive وابسته به احساسات
aesthetic وابسته به زیبایی
menstrual وابسته به قاعده گی
vital وابسته بزندگی
vital وابسته به زندگی
investigatory وابسته به رسیدگی
pythian وابسته به "اپولو"
pyrrhic وابسته به " پیروس "
scientific وابسته بعلم
pubertal وابسته به بلوغ
puberal وابسته به بلوغ
psychologic وابسته به روانشناسی
municipal وابسته بشهرداری
seminal وابسته به منی
provencal وابسته بشهر
ethnic وابسته به نژادشناسی
ethnicity وابسته به نژادشناسی
macaronic وابسته به ماکارونی
promethean وابسته به پرومیتوس
pygmaean وابسته به پیگمی ها
pygmean وابسته به پیگمی ها
aesthetically وابسته به زیبایی
cosmic وابسته بگیتی
rhinal وابسته به بینی
jugular وابسته بوریدوداجی
jugulars وابسته بوریدوداجی
matrimonial وابسته به عروسی
oracular وابسته به وحی
surgical وابسته به جراحی
rectorial وابسته به rector
rectal وابسته به مقعد
photographic وابسته به عکاسی
solar وابسته بخورشید
ranine وابسته به وزغ
radio ulnar وابسته به زندبالاوزندپائین
radio carpal وابسته به زندبالاومچ
homicidal وابسته به ادمکشی
psychiatric وابسته به روانپزشکی
human وابسته بانسان
isthmic وابسته به باریکه
humans وابسته بانسان
predial or prae وابسته به زمین
potamic وابسته به رودها
naval وابسته به کشتی
porcine وابسته بخوک
maritime وابسته بدریانوردی
marine وابسته به دریانوردی
marines وابسته به دریانوردی
connubial وابسته به زناشویی
materialistic وابسته به مادیات
paralytic وابسته به فلج
paralytics وابسته به فلج
pocky وابسته به ابله
plumbous وابسته به سرب
generic وابسته به تیره
press attache وابسته مطبوعاتی
pleural وابسته به شامه شش
platinic وابسته به پلاتین
preemptive وابسته به حق شفعه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com