English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
subscapular واقع در زیر استخوان شانه
Search result with all words
subsapular واقع در زیر استخوان شانه زیر کتفی
Other Matches
scaular استخوان شانه
shoulder blades استخوان شانه
shoulder blade استخوان شانه
daisy ham قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
periosteal واقع در اطراف ضریع استخوان
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
prefrontal واقع در جلو استخوان پیشانی جلو مغزی
green stick شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
intercostal واقع در میان دنده ها واقع در بین رگبرگها
zygoma استخوان قوس وجنه استخوان گونه
astragalus استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
syynostosis ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
hackle شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
reed شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
ischium استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
periosteum پوشش استخوان ضریع استخوان
condyle مهره استخوان- برامدگی استخوان
head to head رقابت شانه به شانه
occiput استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
to lie east and west واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
omoplate شانه
shouldering شانه
epaule شانه
combings دم شانه
boek bou شانه
scapulas شانه
pitchforks شانه
scapula شانه
combing شانه
iekke شانه ها
combed شانه
beater شانه
pitchfork شانه
master slave manipulator یک شانه
shouldered شانه
shoulder شانه
shoulders شانه
harrower شانه زن
comb شانه
honey comb شانه عسل
ctenophore شانه داران
hoopoe شانه بسر
epauliere شانه پوش
flax comb شانه کتان
epauliere زره شانه
flush shoulder شانه همکف
fly comb شانه ارهای
hatchel شانه کتان
hackle شانه کردن
honeycombs شانه عسل
flush shoulder شانه همسطح
ctenophora شانه داران
shouldering شانه راه
shouldered شانه راه
shoulder شانه راه
verges شانه نااستوار
verges شانه راه
verge شانه نااستوار
verge شانه راه
bough شانه حیوان
heckling شانه کردن
heckles شانه کردن
heckled شانه کردن
heckle شانه کردن
honeycomb شانه عسل
shoulders شانه راه
unkempt شانه نکرده
ctenoid شانه مانند
cop-outs شانه خالی
comb case شانه دان
curries شانه یا قشوکردن
curry شانه یا قشوکردن
clip laten شانه گیر
clip ejector شانه پران
broad shouldered شانه پهن
clip شانه فشنگ
clipped شانه فشنگ
clippings شانه فشنگ
clips شانه فشنگ
arch spring line شانه طاق
boughs شانه حیوان
teazles شانه چوپان
rack type cutter شانه رنده
raised shoulder شانه سکویی
raised shoulder شانه برجسته
teasel شانه چوپان
teazle شانه زدن
teazle شانه چوپان
teazel شانه زدن
shoulder balance بالانس شانه
shoulder brace شانه بند
teazels شانه چوپان
Afro pick شانه مخصوص فر
harnessing بند شانه
harnessed بند شانه
harness بند شانه
shoulder of road شانه راه
soft shoulder شانه هموار
pectinated شانه دار
hard shoulder شانه استوار
lapwings شانه بسر
hard shouder شانه راست
lapwing شانه بسر
Comb ( brush ) your hair . موهایت را شانه کن
cop-out شانه خالی
brushed شانه خورده
rake comb شانه شیاری
neck and neck شانه بشانه
teasels شانه چوپان
verge شانه تحکیم نشده
verge شانه تثبیت نشده
teazles خارزدن شانه زدن
verge شانه خاکی جاده
verges شانه تحکیم نشده
evade شانه خالی کردن
shouldered هرچیزی شبیه شانه
verges شانه تثبیت نشده
shoulder هرچیزی شبیه شانه
verges شانه خاکی جاده
weasels شانه خالی کردن
shirked شانه خالی کردن از
shirking شانه خالی کردن از
shrugged شانه را بالا انداختن
shirks شانه خالی کردن از
teeth of the comb دندانه های شانه
repudiate شانه خالی کردن
shirk شانه خالی کردن
beat شانه خالی کردن
shirk شانه خالی کردن از
shrugging شانه را بالا انداختن
weasel شانه خالی کردن
shrinks شانه خالی کردن از
shrinking شانه خالی کردن از
shrink شانه خالی کردن از
teazels خارزدن شانه زدن
teasels خارزدن شانه زدن
shrug شانه را بالا انداختن
teasel خارزدن شانه زدن
cop-out شانه خالی کردن
shouldering هرچیزی شبیه شانه
winnowwing fan جام پنجه شانه
teaser شانه کننده پشم
flinching شانه خالی کردن
teasers شانه کننده پشم
hard shoulder شانه تثبیت شده
bleneh شانه خالی کردن
hard shoulder شانه تحکیم شده
square shouldered دارای شانه پهن
camail زره شانه وگردن
scapulo humeral وابسته به شانه وبازو
shoulder roll چرخیدن روی شانه ها
comber ماشین شانه زنی
pectinate شانهای شانه دار
flinches شانه خالی کردن
flinched شانه خالی کردن
teazel خارخسک شانه چوپان
horned grebe مرغابی شانه بسر
quail شانه خالی کردن
quails شانه خالی کردن
acromial متعلق بنوک شانه
flinch شانه خالی کردن
shoulders هرچیزی شبیه شانه
dabchick اسفرود بی دم یامرغابی شانه بسر
ravel شانه مخصوص جداکردن تارهای نخ
heckle بباد طعنه گرفتن شانه
to c. ata difficulty ازسختی شانه خالی کردن
heckled بباد طعنه گرفتن شانه
hatchel کتان پاک کن شانه زدن
heckles بباد طعنه گرفتن شانه
heckling بباد طعنه گرفتن شانه
carding شانه کردن پشم یاپنبه
clippings شانه فشنگ گیره کاغذ
clipped شانه فشنگ گیره کاغذ
clips شانه فشنگ گیره کاغذ
He shrugged his shoulders. او [مرد] شانه اش را بالا انداخت.
shoulder block سد کردن حریف با ضربه شانه
back-comb شانه کردن مو به سمت فرق سر
clip شانه فشنگ گیره کاغذ
You cannot put old heads on young shoulders . <proverb> سر پیر نتوان بر شانه جوان بگذاشت .
She had let her hair down . موهایش را ریخته بود روی شانه اش
to overrun one's duty از انجام وفیفه شانه خالی کردن
To shirk ones responsibility . اززیر با رمسئولیت شانه خالی کردن
overarm بالا اوردن بازو تا بالای شانه
to reject something with a shrug [of the shoulders] با شانه بالا انداختن چیزی را رد کردن
shrink one's duty از انجام وظیفه شانه خالی کردن
shrug بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
d. muscle ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
shrugged بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
shrugging بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
lie down از زیرکار شانه خالی کردن درازکشیدن
lie-down از زیرکار شانه خالی کردن درازکشیدن
shoulder knot روبان یاحمایل زینتی روی شانه
narani seogi ایستادن موازی پاها همعرض شانه
candlesticks بالانس بایک شانه روی چوب موازنه
he felt a t. on his shoulder احساس دست بخوردگی روی شانه خودکرد
lateral raise تمرین تقویت عضلههای پشت و شانه با دنبل
noil خرده پشمی که هنگام شانه کردن میریزد
slackers کسی که از انجام وفیفه شانه تهی کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com