English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English Persian
abac scale وسیله اندازه گیری زوایای با قوس بزرگ در سیستم مرکاتور
Other Matches
transverse mercator سیستم تصویر مرکاتور سیستم قائم الزاویه مرکاتور
theodolite دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
theodolites دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
torsionmeter وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
gage اندازه وسیله اندازه گیری
meter وسیله اندازه گیری
metres وسیله اندازه گیری
metre وسیله اندازه گیری
meters وسیله اندازه گیری
double meter stick [American] متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
folding meter stick متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
carpenter's rule متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
folding rule متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
yard stick متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
dynamometer وسیله اندازه گیری توان شفت
error of measuring equipment خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
hot wire ammeter نوعی وسیله اندازه گیری جریان
error of measuring apparatus خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
yardstick متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
folding ruler متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
arbalist وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
arbalest وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
error of measuring instrument خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
instrument اپارات وسیله دستگاه اندازه گیری
metric system of measurement سیستم اندازه گیری متریک
automatic measuring system سیستم اندازه گیری خودکار
feelers وسیله اندازه گیری فواصل بسیار کوچک
feeler وسیله اندازه گیری فواصل بسیار کوچک
bathyconductograph وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
line gauge وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط
radiacmeter وسیله کشف وتشخیص رادیواکتیو و اندازه گیری ان
denitometer وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
capacitance bridge نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
sextant وسیله اندازه گیری ارتفاع ستارگان مسافت سنج دریایی
thermocouple وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت جفت گرمایی
metric system سیستم اندازه گیری که واحدهای ان برحسب متر یک باشد
universal transverse mercator سیستم تصویر جهانی مرکاتور
dosimeter وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
inductance اندازه گیری حجم انرژی وسیله که در میدان مغناطیسی میتواند ذخیره کند
warp set [تعداد تارها بر روی چله در واحدهای مشخص از سیستم اندازه گیری]
kilo واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilos واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
resolving power اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
photographic dosimetry روش اندازه گیری میزان دوزاتمی جذب شده به وسیله افراد از روی عکس بدن انها
minometer دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
crash conversion تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
throughput نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
measuring converter مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
processor ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
point voting system سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
download فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
simulates کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
larged sized اندازه بزرگ
oversize اندازه بزرگ
measurment اندازه گیری
module اندازه گیری
modules اندازه گیری
measurer اندازه گیری
dimensions اندازه گیری
measuring bridge پل اندازه گیری
gaging اندازه گیری
metering اندازه گیری
dimension اندازه گیری
gauging اندازه گیری
measurement اندازه گیری
mensuration اندازه گیری
measurements اندازه گیری
commensurateness اندازه گیری
measure اندازه گیری
handshaking سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
correlation measurement اندازه گیری همبستگی
final measurement اندازه گیری نهایی
tapeline مترمخصوص اندازه گیری
sound اندازه گیری عمق اب
sounded اندازه گیری عمق اب
soundest اندازه گیری عمق اب
unit of measurement واحد اندازه گیری
accuracy to gage دقت اندازه گیری
font metric اندازه گیری فونت
measurable قابل اندازه گیری
measuring درخور اندازه گیری
to take measures اندازه گیری کردن
sounding اندازه گیری عمق اب
frequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس
measuring sensitivity حساسیت اندازه گیری
impedance bridge پل اندازه گیری مقاومت
forescale اندازه گیری رنگ اب
sounds اندازه گیری عمق اب
compensating error خطای اندازه گیری
measurability قابلیت اندازه گیری
measure اندازه گیری کردن
measuring method طریقه اندازه گیری
absolute measurement اندازه گیری مطلق
measuring instrument دستگاه اندازه گیری
tape measure مترمخصوص اندازه گیری
tape measures مترمخصوص اندازه گیری
measuring relay رله اندازه گیری
measuring apparatus دستگاه اندازه گیری
measuring accuracy دقت اندازه گیری
maxwell bridge پل اندازه گیری ماکسول
commensurable قابل اندازه گیری
measuring well چاه اندازه گیری
measuring voltage ولتاژ اندازه گیری
chain crew متصدیان اندازه گیری
measurement of demand اندازه گیری تقاضا
engineering measurement اندازه گیری فنی
measurement ofland اندازه گیری زمین
measuring device تجهیزات اندازه گیری
depth measurement اندازه گیری عمق
dial bench gage میز اندازه گیری
precision اندازه گیری دقیق
batching plant مرکز اندازه گیری
gauging sheet ورق اندازه گیری
radar measurement اندازه گیری رادار
gauging section برش اندازه گیری
resizing اندازه گیری مجدد
units of measurment واحدهای اندازه گیری
instrument autotransformer ترانسفورماتور اندازه گیری
method of measurment طریقه اندازه گیری
size stick قالب اندازه گیری
size stick الت اندازه گیری پا
instrument transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument الات اندازه گیری
metrology علم اندازه گیری
measuring transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
method of measurment متد اندازه گیری
telemetry اندازه گیری ازدور
frequency measurement اندازه گیری فرکانس
gage میزان اندازه گیری
gad اندازه گیری طول
telemetering اندازه گیری از دور
mensurability قابلیت اندازه گیری
bathymetry اندازه گیری خصوصیات اب
measuring set دستگاه اندازه گیری
mental measurement اندازه گیری روانی
direct measurement اندازه گیری مستقیم
super بسیار خوب بزرگ اندازه
over housed ساکن در خانه بی اندازه بزرگ
biblical proportions به اندازه بسیار زیاد [بزرگ]
water staff gauge اشل اندازه گیری عمق اب
timed اندازه گیری زمان یک عملیات
SE خطای معیار اندازه گیری
acoumetry اندازه گیری قدرت حس شنوایی
telemetry اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
measuring arrangement نطم و ترتیب اندازه گیری
zoometry اندازه گیری اندامهای جانوران
sensitometry اندازه گیری حساسیت چشم
gravimetry اندازه گیری وزن یا غلظت
frequency meter دستگاه اندازه گیری فرکانس
extensometer دستگاه اندازه گیری انبساط
allometry اندازه گیری رشد موجودات
characteristically اندازه گیری مشخصات یک عنصر
characteristic اندازه گیری مشخصات یک عنصر
fluorometer دستگاه اندازه گیری فلورسانس
calorimeter دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
utile واحد اندازه گیری مطلوبیت
scantling میله اندازه گیری ذرع
indefinite غیرقابل اندازه گیری نامعین
measurement of benefits and costs اندازه گیری منافع و هزینه ها
maxwell wien bridge پل اندازه گیری ماکسول-وین
times اندازه گیری زمان یک عملیات
length measuring instrument دستگاه اندازه گیری طول
standard error of measurement خطای معیار اندازه گیری
time اندازه گیری زمان یک عملیات
gas meter دستگاه اندازه گیری گاز
watts واحد اندازه گیری الکتریسیته
impedance measuring set دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance meter دستگاه اندازه گیری امپدانس
disruptive voltage measuring apparatus دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
instrument direction سمت اندازه گیری شده
coupling measuring set دستگاه اندازه گیری اتصالی
cynometer دستگاه اندازه گیری امواج
induction instrument دستگاه اندازه گیری القائی
induction movement دستگاه اندازه گیری القائی
industrial instrument دستگاه اندازه گیری صنعتی
entropy واحد اندازه گیری ترمودینامیک
micrometry اندازه گیری با ذره سنج
meter rectifier یکسوساز دستگاه اندازه گیری
instrument board تابلوی وسائل اندازه گیری
watt واحد اندازه گیری الکتریسیته
instrumental error خطای دستگاه اندازه گیری
measurement uncertainty خطای اندازه گیری [ریاضی]
measuring transformer meter کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
electrostatic instrument دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
yards واحد اندازه گیری = 3 فوت
metric system دستگاه اندازه گیری متری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com