English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
firing stop mechanism وسیله منع اتش ضامن خودکار
Other Matches
permissive action link ضامن مسلح شدن جنگ افزاراتمی ضامن خودکار
automatic pilot وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatize خودکار کردن یک وسیله دستی
astro tracker وسیله ناوبری خودکار نجومی
automated بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
generate استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generates استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generated استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generating استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
anticountermining device وسیله ضد انفجار مین دریایی در اثر ضربه ضامن انفجارضربتی مین
contact burst preclusion ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
master slave manipulator بازو و دست خودکار که به وسیله اپراتوراز فاصله دوری هدایت میشود
antiwatching device ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین
navigation mode روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
safety pins خار ضامن میله ضامن
safety pin خار ضامن میله ضامن
safety stop ضامن اسلحه گیره ضامن
hand سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
handing سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
antirecovery device ضامن ضد جمع اوری مین ضامن ضد باز و بسته کردن مین
interruptor ضامن قطع مدار اشتعال ماسوره ضامن داخلی ماسوره
synchroreceiver دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
automatic error correction تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
safety به ضامن کردن ضامن
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
chains باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
submachinegun مسلسل خودکار یانیمه خودکار
automatics خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
autoloader اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatic خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic check کنترل خودکار بررسی خودکار
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
battery control central مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
aided tracking سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
automated teller machine ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
crawlers وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawler وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
loop آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
peripheral مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
contention وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contentions وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
connectivity توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
device کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
devices کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
tie down وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
daisy chain روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulate کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
trainer وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
daisy chain باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
laser وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
guardless بی ضامن
guarantees ضامن
safety device ضامن
saftey bolt ضامن
safety bolt ضامن
guaranteed ضامن
extender ضامن
toggle ضامن
bondsman ضامن
pawl ضامن
brake ضامن
obligor ضامن
brakes ضامن
braking ضامن
braked ضامن
mainpernor ضامن تن
recognizor ضامن
preventor ضامن
toggles ضامن
keylock ضامن
bailsman ضامن
sponsor ضامن
safer به ضامن
safes ضامن
safes به ضامن
safest ضامن
safest به ضامن
hostages ضامن
hostage ضامن
caution ضامن
cautioned ضامن
cautioning ضامن
cautions ضامن
warranty ضامن
warranties ضامن
safer ضامن
safe به ضامن
safe ضامن
sponsoring ضامن
sponsors ضامن
guarantor ضامن
guarantors ضامن
guarantee ضامن
device ضامن
retainers ضامن
bail ضامن
sureties ضامن
security ضامن
warrantor ضامن
warranter ضامن
latch ضامن
latches ضامن
devices ضامن
surety ضامن
retainer ضامن
outputs اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
link encryption خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
safety wire اشبیل ضامن
safety fork گیره ضامن
safety wire سیم ضامن
answerable ضامن جوابگو
safety lever اهرم ضامن
safety lever دستگیره ضامن
guaranteed ضامن متعهد
safety lock قفل ضامن
guarantees ضامن متعهد
safety lock ضامن اسلحه
safety device دستگاه ضامن
guarantee ضامن متعهد
arming wire سیم ضامن
safety pin اشبیل ضامن
nonboresafe بدون ضامن
safety pins اشبیل ضامن
engage ضامن کردن
ratchet wheel چرخ ضامن
ratchets ضامن دارکردن
joint guarantor ضامن تضامنی
obligate ضامن سپردن
put on safety به ضامن کردن
i will be security for him من ضامن او میشوم
retaining wall دیوار ضامن
arming pin میله ضامن
grommet حلقه ضامن
arming pin خار ضامن
engages ضامن کردن
set screw پیچ ضامن
stand guarantor ضامن شدن
bolt release چفت ضامن
bailsman ضامن حرفهای
bailee ضامن و متعهد
handle ضامن دستگیره
shear pin سیم ضامن
backing pawl ضامن پشتی
ratchet ضامن دارکردن
teaser ضامن مولد
handles ضامن دستگیره
teasers ضامن مولد
voucher ضامن گواه
rowlocks ضامن پارو
depositary نگهدار ضامن
vouchers ضامن گواه
general partner شریک ضامن
rowlock ضامن پارو
to give security ضامن دادن
sear stop ضامن چکاننده
good and svfficient bail ضامن معتبر
detent چفت ضامن
devices فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
lever ratchet چرخ ضامن دار
disarmed از ضامن خارج کردن
disarms از ضامن خارج کردن
firing stop mechanism مکانیسم ضامن اتش
switchblade knife چاقوی ضامن دار
ratchet ضامن چرخ دنده
antisweep device ضامن ضد مین روبی
clasp knife چاقوی ضامن دار
ratchet چرخ ضامن دار
voucher دفتر هزینه ضامن
ratchets ضامن چرخ دنده
extender سیم ضامن مین
vouchers دفتر هزینه ضامن
detent ضامن نگهدارنده مین
detent plunger شیطانک چفت ضامن
ratchets چرخ ضامن دار
backing pawl ضامن پشت بند
disarm از ضامن خارج کردن
rachet چرخ ضامن دار
render safe به ضامن کردن مین
to stand surety for any one ضامن کسی شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com