Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (14 milliseconds)
English
Persian
ballistic
وضع حرکت گلوله
Search result with all words
ballistic
علم حرکت گلوله
remaining velocity
سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
set forward
جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
terminal ballistics
قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
windage
حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
Other Matches
trend
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sensing
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trends
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
misses
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sabot
کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
fire ball
گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clues
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clue
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
ogive
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
dud
منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof
ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
velocity jump
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
nuclear stalemate
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
square base
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
side spray
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
ballistics of penetration
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
angle of arrival
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course
مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
shell proof
ضد گلوله
pellet
گلوله
shot
گلوله
globes
گلوله
cartridges
گلوله
clue
گلوله نخ
fire ball
گلوله
bullets
گلوله
clues
گلوله نخ
glomerule
گلوله رگ
round
گلوله
gunshots
گلوله
roundest
گلوله
globe
گلوله
bullet
گلوله
rounds
گلوله ها
ball
گلوله
cartridge
گلوله
shots
گلوله
cannon proof
ضد گلوله
gunshot
گلوله
line shot
گلوله در خط
bullet-proof
ضد گلوله
projectile
گلوله
stabile
بدون حرکت بی حرکت
gilding metal
روکش گلوله
clew
گلوله کردن
globus hystericus
گلوله هیستریایی
cannon balls
گلوله توپ
graupel
گلوله برف
drill ammunition
گلوله مشقی
trial shot
گلوله ازمایشی
conglobate
گلوله شدن
to round up
گلوله کردن
bombards
گلوله باران
ball
گلوله توپ
gas shell
گلوله دودانگیز
ball
گلوله کردن
plummets
گلوله سربی
plummet
گلوله سربی
equivalent service rounds
گلوله معادل
illumination round
گلوله منور
tracer shell
گلوله رسام
to toll up
گلوله شدن
hitting
اصابت گلوله
bombard
گلوله باران
hits
اصابت گلوله
bombarded
گلوله باران
hit
اصابت گلوله
bombarding
گلوله باران
clew
گلوله نخ گره
plummeting
گلوله سربی
fixed shell
گلوله متصل
plummeted
گلوله سربی
cannon ball
گلوله توپ
projectile flat
سکوی گلوله
shilleilagh
گلوله شلیلاق
shoot down
با گلوله کشتن
shrapnel shell
گلوله انفجاری
shrapnel
گلوله نارنجکی
shrapnel
گلوله ضد نفر
single shot
گلوله منفرد
loading tray
سینی پر کن گلوله
live round
گلوله جنگی
missile
گلوله موشک
missiles
گلوله موشک
impacts
اصابت گلوله
shrapnel
گلوله افشان
shrapnel
گلوله انفجاری
shell room
انبار گلوله
potshot
گلوله هوایی
plumb bob
گلوله شاقول
piercing shell
گلوله ثاقب
rotating band
کمربند گلوله
ounce of lead
گلوله سربی
fireballs
گلوله انفجاری
fireball
گلوله انفجاری
number of rounds
تعداد گلوله ها
gunshot
زخم گلوله
shells
گلوله توپ
shell fragments
بسک گلوله
shell fragments
قطعات گلوله
shell proof
ضد نفوذ گلوله
impact
اصابت گلوله
smoke projectile
گلوله دودانگیز
beehive
گلوله ضد نفر
beehives
گلوله ضد نفر
slug
گلوله بی شکل
slugged
گلوله بی شکل
bullets
گلوله فشنگ
bullets
گلوله تفنگ
bullet
گلوله فشنگ
bullet
گلوله تفنگ
slugs
گلوله بی شکل
starshell
گلوله منور
illuminating shell
گلوله منور
gunshot wound
زخم گلوله
gun stone
گلوله توپ
sugarplum
گلوله نبات
gunshots
زخم گلوله
marble
گلوله شیشهای
blobs
گلوله حباب
blob
گلوله حباب
smoke round
گلوله دودانگیز
snow ball
گلوله برف
star shell
گلوله نورافشان
delivery
فروریختن گلوله
delivery
پرتاب گلوله
deliveries
فروریختن گلوله
deliveries
پرتاب گلوله
star shell
گلوله منور
line of impact
خط اصابت گلوله
ditto
گلوله در راه
marbles
گلوله شیشهای
gun shot
گلوله توپ
bombardments
گلوله باران
blank cartridge
فشنگ بی گلوله
blank catridge
گلوله سلام
plumb
گلوله سربی
snowballs
گلوله برف
snowballing
گلوله برف
lead
شاقول گلوله
leads
شاقول گلوله
snowballed
گلوله برف
snowball
گلوله برف
lost
گلوله ناپیدا
bullet-proof
ضد گلوله کردن
bullet-proof
پاد گلوله
buckshot
گلوله سربی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com