Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
pot boy
پادو فاحشه خانه
Other Matches
potboy
پادو فاشحه خانه
bagnio
فاحشه خانه جنده خانه
call house
فاحشه خانه
brothels
فاحشه خانه
bawdy house
فاحشه خانه
bordello
[American E]
فاحشه خانه
house of ill repute
فاحشه خانه
lupanar
فاحشه خانه
bordel
فاحشه خانه
disorderly house
فاحشه خانه
brothel
فاحشه خانه
whorehouse
فاحشه خانه
leg man
<idiom>
پادو
busboys
پادو
helper
پادو
legman
پادو
peon
پادو
flunkey
پادو
flunkeys
پادو
flunkies
پادو
flunkys
پادو
scullion
پادو
powder momey
پادو
flunky
پادو
shop boy
پادو
lacquey
پادو
footpage
پادو
errand boy
پادو
footmen
پادو
buttons
پادو
busboy
پادو
pages
پادو
paged
پادو
footboy
پادو
lackey
پادو
lackeys
پادو
page
پادو
footman
پادو
whore
فاحشه بازی کردن فاحشه کردن
whores
فاحشه بازی کردن فاحشه کردن
callboy
پادو یا پیشخدمت
bellboy
پادو مهمانخانه
bellboys
پادو مهمانخانه
shop girl
شاگرد پادو
garcon
پسربچه پادو
lady help
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
bellhop
مخفف bopper bell پیشخدمت و پادو مهمانخانه
bellhops
مخفف bopper bell پیشخدمت و پادو مهمانخانه
our neighbour door
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
homebody
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
hound's tooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
houndstooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
tricotine
پارچه زبر لباسی خانه خانه
honeycomb
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
toft
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycombs
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
Honey comb design
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
cellular
لانه زنبوری خانه خانه
weigh house
قپاندار خانه ترازودار خانه
garde manger
سرد خانه اشپز خانه
drab
فاحشه
ribald
فاحشه
drabber
فاحشه
hetaira
فاحشه
tramped
فاحشه
hetaera
فاحشه
molls
فاحشه
drabbest
فاحشه
whore
فاحشه
tramp
فاحشه
cockatrice
فاحشه
besom
فاحشه
courtezan
فاحشه
geishas
فاحشه
moll
فاحشه
tramps
فاحشه
grass widow
فاحشه
callet
فاحشه
whores
فاحشه
geisha
فاحشه
prostitutes
فاحشه
nightwalker
فاحشه
fancy woman
فاحشه
rakehell
فاحشه
prostitute
فاحشه
courtesan
فاحشه
trull
فاحشه
courtesans
فاحشه
harlots
فاحشه
rakehelly
فاحشه
lighto'love
فاحشه
streetwalker
فاحشه
strumpet
فاحشه
loon
فاحشه
scarlet woman
فاحشه
madem
فاحشه
mademe
فاحشه
harlot
فاحشه
quean
فاحشه
cells
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
meretriciously
فاحشه وار
call girls
فاحشه تلفنی
call girl
فاحشه تلفنی
prostitute
فاحشه شدن
fancy man
جنده فاحشه
stallion
معشوقه فاحشه
stallions
معشوقه فاحشه
fancy women
جنده فاحشه
prostitutes
فاحشه شدن
hackster
جنده فاحشه
fancy men
جنده فاحشه
meretricious
وابسته به فاحشه
hackney
فعله فاحشه
meretricious
فاحشه وار
whoreson
فرزند فاحشه
magdalen
فاحشه تائب
slattern
فاحشه وار
John
[American E]
[prostitute's client]
مشتری
[فاحشه ای]
to go to the streets
فاحشه شدن
whoredom
فاحشه بازی
whoremaster
فاحشه باز
harridan
فاحشه از کارافتاده
formula
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
fornicate
: فاحشه بازی کردن
whoremonger
جاکش فاحشه باز
townswoman
دختر شهری فاحشه
pugs
ادم محبوب فاحشه
pug
ادم محبوب فاحشه
nag
فاحشه عیبجویی کردن
fornicating
: فاحشه بازی کردن
fornicates
: فاحشه بازی کردن
magdalen or lene
فاحشه توبه کرده
fornicated
: فاحشه بازی کردن
nags
فاحشه عیبجویی کردن
nagged
فاحشه عیبجویی کردن
wench
فاحشه دختر بازی کردن
wenches
فاحشه دختر بازی کردن
honey comb
خانه خانه کردن
range
یک خانه یا تعدادی خانه
ranged
یک خانه یا تعدادی خانه
ranges
یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
chippy
زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه
[اصطلاح روزمره]
[ اصطلاح تحقیر آمیز]
bimbo
زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه
[اصطلاح روزمره]
[ اصطلاح تحقیر آمیز]
tootsie
زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه
[اصطلاح روزمره]
[ اصطلاح تحقیر آمیز]
goer
زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه
[اصطلاح روزمره]
[ اصطلاح تحقیر آمیز]
grunter
[Australian E]
زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه
[اصطلاح روزمره]
[ اصطلاح تحقیر آمیز]
painted woman
زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه
[اصطلاح روزمره]
[ اصطلاح تحقیر آمیز]
bimbo
فاحشه
[اصطلاح روزمره]
[ اصطلاح تحقیر آمیز]
tootsie
فاحشه
[اصطلاح روزمره]
[ اصطلاح تحقیر آمیز]
chippy
فاحشه
[اصطلاح روزمره]
[ اصطلاح تحقیر آمیز]
goer
فاحشه
[اصطلاح روزمره]
[ اصطلاح تحقیر آمیز]
grunter
[Australian E]
فاحشه
[اصطلاح روزمره]
[ اصطلاح تحقیر آمیز]
painted woman
فاحشه
[اصطلاح روزمره]
[ اصطلاح تحقیر آمیز]
cellulated
خانه خانه
unsheltered
<adj.>
بی خانه
pigeon-holes
خانه
double-fronted
خانه دو در
honeycomb
خانه خانه
materfamilias
زن خانه
lares
خانه
lar
خانه
i was under his roof
در خانه
houseless
بی خانه
her house
خانه ان زن
her house
خانه اش
dwelling
خانه
dwellings
خانه
alveolate
خانه خانه
furnace house
خانه
tersellated
خانه خانه
checkered
خانه خانه
quarterage
خانه
honeycombs
خانه خانه
housing
خانه ها
roommate
هم خانه
roommates
هم خانه
door to door
خانه به خانه
door-to-door
خانه به خانه
pieds-a-terre
خانه
pied-a-terre
خانه
houseroom
جا در خانه
within doors
در خانه
cellular
خانه خانه
cloisonne
خانه خانه
pigeon-hole
خانه
housed
خانه
cell
خانه
shack
خانه
homes
خانه
houses
خانه
house
خانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com