Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (12 milliseconds)
English
Persian
answer
پاسخ به یک سوال
answered
پاسخ به یک سوال
answering
پاسخ به یک سوال
answers
پاسخ به یک سوال
Search result with all words
answer
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answers
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
queried
که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
queries
که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
query
که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
querying
که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
Other Matches
reply
[answer]
پاسخ نامه ای
[پاسخ به پیام پست الکترونیکی ]
[پاسخ زبانی دفاعیه]
voice answer back
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
originate
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
questioned
سوال
inquiry
سوال
questions
سوال
question
سوال
quaere
سوال
inquiries
سوال
question mark
علامت سوال
questioners
سوال کننده
questioner
سوال کننده
questionable
قابل سوال
queries
پرس و جو سوال
querying
پرس و جو سوال
leading questions
سوال تلقینی
unasked
سوال نشده
essay question
سوال انشایی
floorer
سوال مشکل
leading question
سوال تلقینی
queried
پرس و جو سوال
question marks
علامت سوال
query
پرس و جو سوال
stichomythia
سوال وجواب در نفری
questionable results
نتایج سوال برانگیز
to overwhelm with questions
سوال پیچ کردن
pose a question
سوال مطرح کردن
raise a question
مطرح کردن سوال
heckle
سوال پیچ کردن
heckled
سوال پیچ کردن
heckles
سوال پیچ کردن
heckling
سوال پیچ کردن
questionable
سوال برانگیز مشکوک
catechism
کتاب سوال وجواب دینی
appose
مورد سوال واقع شدن
on faith
<idiom>
بدون هیچ سوال یا اثباتی
to p any one with question
کسی را سوال پیچ کردن
catechisms
کتاب سوال وجواب دینی
to pelt somebody with questions
کسی را سوال پیچ کردن
posing
سوال پیچ کردن باسئوال گی رانداختن
poses
سوال پیچ کردن باسئوال گی رانداختن
posed
سوال پیچ کردن باسئوال گی رانداختن
pose
سوال پیچ کردن باسئوال گی رانداختن
it is inexpedient to reply
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
litanies
مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب
litany
مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب
five fundamental economic questions
پنج سوال اساسی اقتصادی : چه چیز تولید شود
do
این کلمه درابتدای جمله بصورت علامت سوال میاید
menu display
روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
reply
پاسخ
rebutter
پاسخ رد
answered
پاسخ
responsions
پاسخ
replies
پاسخ
in reply to
در پاسخ
responded
پاسخ
negative reply
پاسخ رد
respond
پاسخ
replication
پاسخ
replying
پاسخ
responds
پاسخ
answering
پاسخ
replied
پاسخ
answerback
در پاسخ
answers
پاسخ
in answer to
در پاسخ به
representation
[statement]
پاسخ
no
: پاسخ نه
response
[commentary]
پاسخ
reaction
[answer, commentary]
پاسخ
item of written comment
پاسخ
counterplea
پاسخ رد
response
پاسخ
answer
پاسخ
statement
پاسخ
responses
پاسخ
answers
: پاسخ دادن
calculation
پاسخ تقریبی
operandum
ابزار پاسخ
movement response
پاسخ حرکت
moro response
پاسخ مورو
original response
پاسخ ابتکاری
answers
: جواب پاسخ
manipulandum
ابزار پاسخ
responds
پاسخ دادن
an a answer
پاسخ مثبت
anatomy response
پاسخ کالبدی
answer mode
حالت پاسخ
answerback
پاسخ برگشتی
anticipatory response
پاسخ انتظاری
discriminatory response
پاسخ افتراقی
color response
پاسخ رنگ
emitted response
پاسخ صدوری
conditioned response
پاسخ شرطی
consummatory response
پاسخ پایانی
content response
پاسخ محتوایی
correct response
پاسخ درست
right answer
پاسخ درست
distal response
پاسخ دوربرد
frequency respone
پاسخ فرکانس
answering
: پاسخ دادن
respond
پاسخ دادن
answered
: پاسخ دادن
responded
پاسخ دادن
answered
: جواب پاسخ
irresponsive
پاسخ ندهنده
impluse response
پاسخ ایمپولز
image response
پاسخ تصویر
w response
پاسخ کلی
answering
: جواب پاسخ
delayed response
پاسخ درنگیده
solutions
پاسخ یک مشکل
response time
زمان پاسخ
early answer
پاسخ زود
running rate
اهنگ پاسخ
pleas
پاسخ دعوی
rejoinder
پاسخ دفاعی
responsorial
پاسخ دهنده
rejoinders
پاسخ دفاعی
response threshold
استانه پاسخ
response strength
نیرومندی پاسخ
solution
پاسخ یک مشکل
come up with
<idiom>
یافتن پاسخ
voice answer back
پاسخ سمعی
vaccum response
پاسخ غیابی
whole response
پاسخ کلی
vab
پاسخ سمعی
plea
پاسخ دعوی
answer
: پاسخ دادن
answerable
پاسخ دار
answer
: جواب پاسخ
to make a response
پاسخ دادن
to definitive answer
پاسخ قطعی
oracles
پاسخ مبهم
response set
امایه پاسخ
response rate
سرعت پاسخ
response latency
نهفتگی پاسخ
preparatory response
پاسخ مقدماتی
reflection response
پاسخ قرینه
oracle
پاسخ مبهم
response amplitude
دامنه پاسخ
rejoined
در پاسخ گفتن
rejoins
پاسخ دادن
rejoining
پاسخ دادن
rejoins
در پاسخ گفتن
rejoining
در پاسخ گفتن
rejoined
پاسخ دادن
rejoin
پاسخ دادن
rejoin
در پاسخ گفتن
response generalization
تعمیم پاسخ
response equivalence
هم ارزی پاسخ
response duration
مدت پاسخ
position response
پاسخ مکانی
replier
پاسخ دهنده
response differentiation
تفکیک پاسخ
response intensity
شدت پاسخ
popular response
پاسخ رایج
returned
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
shading response
پاسخ سایه روشن
s r model
الگوی محرک- پاسخ
visual righting response
پاسخ تعادل دیداری
interrogator responsor
دستگاه پرسش- پاسخ
inquiry system
سیستم پرسش- پاسخ
response time
زمان پاسخ دهی
return a negative
پاسخ منفی دادن
stimulus response theory
نظریه محرک- پاسخ
pilomotor response
پاسخ سیخ شدن مو
he returned a negative
پاسخ منفی داد
to answer in the a
پاسخ مثبت دادن
response hierarchy
سلسله مراتب پاسخ
psychogalvanic response
پاسخ گالوانیکی- روانی
stimulus response model
الگوی محرک- پاسخ
modulation frequency response
پاسخ فرکانس مدولاسیون
white space response
پاسخ به بخش سفید
galvanic skin response
پاسخ برقی پوست
surrebutter
اخرین پاسخ خواهان
the answer is in the negative
پاسخ ان منفی است
stimulus response psychology
روانشناسی محرک- پاسخ
open ended question
پرسش باز پاسخ
s r psychology
روانشناسی محرک- پاسخ
high frequency responce
پاسخ فرکانس بالا
i pause for a reply
منتظر پاسخ هستم
pure color response
پاسخ خالص رنگ
ucr
پاسخ غیر شرطی
unconditioned response
پاسخ غیر شرطی
electrodermal response
پاسخ برقی پوست
answer
[to something]
پاسخ
[به چیزی]
[راه حل]
solving
یافتن پاسخ یک مشکل
rejoined
پاسخ دفاعی دادن
solve
یافتن پاسخ یک مشکل
solved
یافتن پاسخ یک مشکل
solves
یافتن پاسخ یک مشکل
phone
پاسخ به تماس در تلفن
calculation
پاسخ به یک مشکل در ریاضی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com