Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 217 (12 milliseconds)
English
Persian
outstanding
پرداخت نشده
outstandingly
پرداخت نشده
unpaid
پرداخت نشده
unpolished
پرداخت نشده
Search result with all words
matt
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
accrued interest
بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است
assemble capital stock
سرمایه پرداخت نشده
blank bill
براتی که در ان محل پرداخت قید نشده باشد
deferred liability
بدهیی که درسر رسید پرداخت نشده است
matte
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
outstanding accounts
حسابهای پرداخت نشده
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
unfinanced
مخارج پرداخت نشده
unliquidated obligation
تعهدات پرداخت نشده
unliquidated obligation
هزینههای پرداخت نشده
unobligated
هزینه پرداخت نشده
unobligated
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
Other Matches
unpremediated
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
uncommitted
غیر متعهد نشده تعهد نشده
unborn
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unpicked
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbroke
رام نشده سوقان گیری نشده
unbaoked
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
undisciplined
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unresolved
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
progress payment
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
interim financing
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
untried
امتحان نشده محاکمه نشده
unsought
جستجو نشده کشف نشده
unasked
خواسته نشده پرسیده نشده
unsifted
الک نشده رسیدگی نشده
inconsummate
تکمیل نشده انجام نشده
unset
جایگزین نشده جاانداخته نشده
unredeemed
جبران نشده سبک نشده
irredenta
انجام نشده جبران نشده
uncharged
محسوب نشده رسمامتهم نشده
undirected
رهبری نشده راهنمایی نشده
usance
مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
unintended saving
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
droppage
کسری پرداخت کسر پرداخت
fates
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fate
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
tax evasion
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
ransoms
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
incomplete
انجام نشده پر نشده
unintended investment
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
carnet
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
claim for indemnification
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
ability to pay principle of taxation
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
subscribe
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
dividend warrant
چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
unbowed
خم نشده
uncharged
پر نشده
unsaved
پس انداز نشده
sightless
دیده نشده
unsaturated
اشباع نشده
unset
ثابت نشده
inextinct
نیست نشده
unshod
نعل نشده
inedited
چاپ نشده
unsight
دیده نشده
inedited
منتشر نشده
unsocialized
اجتماعی نشده
unstudied
مطالعه نشده
unsaturate
اشباع نشده
open
واریز نشده
opened
واریز نشده
unseen
مشاهده نشده
unsought
کاوش نشده
unseen
مکشوف نشده
unspotted
ننگین نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.
تا دیر نشده
unnormalized
هنجار نشده
unasked
سوال نشده
unissued
<adj.>
توزیع نشده
autochthonous
جابجا نشده
unpremediated
تصور نشده
intemerate
بی ناموس نشده
innascible
زایده نشده
unfinished
تمام نشده
opens
واریز نشده
unthickened
تغلیظ نشده
unwashed
شسته نشده
unreconstructed
بازسازی نشده
unoccupied
اشغال نشده
vacant
اشغال نشده
imperforate
منگنه نشده
custom uncleared
ترخیص نشده
uncounted
شمرده نشده
non-registered
[not registered]
<adj.>
ثبت نشده
undeterred
<adj.>
منصرف نشده
unbleached
<adj.>
سفیدگری نشده
unquestioned
بحث نشده
unquestioned
بررسی نشده
increate
افریده نشده
unworn
کهنه نشده
unworn
استعمال نشده
in sheets
صحافی نشده
wound less
زخمی نشده
in quires
صحافی نشده
unconnected
وصل نشده
unearned
کسب نشده
unguarded
حراست نشده
unguarded
حساب نشده
unpublished
چاپ نشده
unpublished
نشر نشده
unquestioned
استنتاق نشده
undyed
<adj.>
رنگرزی نشده
unabridged
تلخیص نشده
savaging
رام نشده
savages
رام نشده
savaged
رام نشده
haggard
رام نشده
savage
رام نشده
unadulterated
مخلوط نشده
tenantless
اشغال نشده
the date was not specified
نشده بود
unaccommodated
فراهم نشده
unaccomplished
انجام نشده
unbacked
رام نشده
unbowed
سر کوب نشده
roughdry
اطو نشده
unabridged
کوتاه نشده
unchanged
عوض نشده
uncontrolled
مهار نشده
uncontrolled
کنترل نشده
unalloyed
الیاژ نشده
unbidden
دعوت نشده
uncommitted
تقبل نشده
undisturbed
مختل نشده
unfulfilled
انجام نشده
uninvited
دعوت نشده
unattached
اعزام نشده
unattached
توفیق نشده
unfulfilled
اجرا نشده
outstandingly
تصفیه نشده
outstandingly
وصول نشده
outstandingly
واریز نشده
undeeded
در سندقید نشده
undefined
تعریف نشده
unclaimed
مطالبه نشده
unabated
کاسته نشده
undirected
هدایت نشده
undisiplined
تربیت نشده
unexploded
منفجر نشده
unsung
خوانده نشده
unsung
ستایش نشده
unsung
سروده نشده
unleached
سفید نشده
uncoditioned
شرط نشده
uncoditioned
قطعی نشده
non switched line
خط گزینه نشده
uncut
بریده نشده
outstanding
تصفیه نشده
outstanding
وصول نشده
outstanding
واریز نشده
unmitigated
کاسته نشده
uncharted
اکتشاف نشده
unbroken
رام نشده
unsettled
تصفیه نشده
uncut
قطع نشده
uncut
از هم جدا نشده
uncircumcised
ختنه نشده
uncleared
ترخیص نشده
unlicked
لیسیده نشده
unexamined
<adj.>
کنترل نشده
uninspected
<adj.>
تایید نشده
unverified
<adj.>
ارزیابی نشده
untested
<adj.>
تایید نشده
unaudited
<adj.>
بررسی نشده
unverified
<adj.>
امتحان نشده
unchecked
<adj.>
بررسی نشده
unevaluated
<adj.>
بررسی نشده
unexamined
<adj.>
بررسی نشده
inexact
درست نشده
unaudited
<adj.>
امتحان نشده
untested
<adj.>
امتحان نشده
uninspected
<adj.>
امتحان نشده
uninspected
<adj.>
کنترل نشده
untested
<adj.>
کنترل نشده
unexamined
<adj.>
امتحان نشده
unaudited
<adj.>
تایید نشده
unverified
<adj.>
ممیزی نشده
unchecked
<adj.>
تایید نشده
unexamined
<adj.>
تایید نشده
unevaluated
<adj.>
امتحان نشده
unchecked
<adj.>
امتحان نشده
untested
<adj.>
بازرسی نشده
uninspected
<adj.>
بررسی نشده
uninspected
<adj.>
بازرسی نشده
unexamined
<adj.>
تست نشده
uninspected
<adj.>
تست نشده
untested
<adj.>
تست نشده
unevaluated
<adj.>
بازرسی نشده
unchecked
<adj.>
بازرسی نشده
unverified
<adj.>
تایید نشده
inviolate
نقض نشده
unaudited
<adj.>
بازرسی نشده
unverified
<adj.>
آزمایش نشده
unevaluated
<adj.>
تست نشده
untested
<adj.>
بررسی نشده
unverified
<adj.>
بازرسی نشده
unexamined
<adj.>
بازرسی نشده
undetected
کشف نشده
unaudited
<adj.>
تست نشده
unverified
<adj.>
تست نشده
unverified
<adj.>
بررسی نشده
unchecked
<adj.>
تست نشده
unverified
<adj.>
کنترل نشده
untested
<adj.>
آزمایش نشده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com