Dictiornary-Farsi | پرورش واموزش دختران | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 117 (7 milliseconds)

English	Persian
f.education	پرورش واموزش دختران


Other Matches

catechization	تعیم واموزش
catechisation	تعلیم واموزش
sericulture	پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
automatic data processing system	سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
education	پرورش اموزش و پرورش
girls guides	پیشاهنگی دختران
girl guides	دختران یشاهنگ
the girl guardians	بزرگترهای دختران
the girls of the period	دختران امروزی
rabbitry	محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
girl guide	عضو پیشاهنگی دختران
finshing school	مدرسه تکمیلی دختران
chaperon	همراه دختران جوان رفتن
chaperons	همراه دختران جوان رفتن
chaperones	همراه دختران جوان رفتن
chaperone	همراه دختران جوان رفتن
hyades	حوریان دریایی دختران اطلس وپرستاران دیونیسوس
duenna	زن سالمندی که مراقب دختران وزنان جوان است
nereid	هریک ازپنجاه حوری دریایی که دختران نروس بوده اند
intelligence process	جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
culture	پرورش
culturing	پرورش
training	پرورش
fosterage	پرورش
floriculture	پرورش گل
breeding	پرورش
cultivation	پرورش
upbringing	پرورش
nourishment	پرورش
nurturing	پرورش
cultures	پرورش
pedagogy	پرورش
nurture	پرورش
nurtured	پرورش
nurtures	پرورش
character training	پرورش منش
germiculture	پرورش میکروب
silviculture	پرورش جنگل
unbred	پرورش نیافته
ser	پرورش نوغان
self culture	پرورش نفس
self cultivation	پرورش نفس
pisciculture	پرورش ماهی
p.exercise	پرورش بدنی
ostreiculture	پرورش صدف
mental discipline	پرورش ذهنی
mariculture	پرورش دریازیان
swannery	محل پرورش قو
body-building	پرورش اندام
fostered	پرورش دادن
data processing	پرورش اطلاعات
fosters	پرورش دادن
process	پرورش دادن
processes	پرورش دادن
foster	پرورش دادن
breeding	پرورش حیوانات
body building	پرورش اندام
fostering	پرورش دادن
education	اموزش و پرورش
bring up	پرورش دادن
aviculture	پرورش مرغ
educationists	متخصص اموزش و پرورش
special education	اموزش و پرورش استثنایی
rosarian	پرورش دهنده گل سرخ
educational	مربوط به اموزش و پرورش
silviculturist	ویژه گر پرورش جنگل
falconers	پرورش دهنده شاهین
ser	پرورش کرم ابریشم
educationalist	کارشناس اموزش و پرورش
falconer	پرورش دهنده شاهین
viniculture	پرورش انگور شراب
educationalists	کارشناس اموزش و پرورش
educationist	کارشناس اموزش و پرورش
educationist	متخصص اموزش و پرورش
educationists	کارشناس اموزش و پرورش
education department	اداره آموزش و پرورش
child rearing practices	شیوههای پرورش کودک
comparative education	اموزش و پرورش تطبیقی
culture of bees	پرورش یا تربیت زنبور
calf machine	دستگاه پرورش عضله
guardian by nurture	قیم بعلت پرورش
animal husband	پرورش جانوران اهلی
apiculture	پرورش زنبور عسل
nature nurture controversy	مجادله سرشت- پرورش
poulterer	پرورش دهنده طور
piscicultural	مربوط به پرورش ماهی
manpower development	پرورش نیروی انسانی
sericulturist	پرورش دهنده کرم ابریشم
beekeeper	پرورش دهندهء زنبور عسل
apiarian	مربوط به پرورش زنبور عسل
apiarist	پرورش دهندهء زنبور عسل
incubators	محل پرورش اطفال زودرس
incubator	محل پرورش اطفال زودرس
upbringing	روش اموزش و پرورش بچه
sericultural	وابسته به پرورش کرم ابریشم
hennery	مزرعه یا محل پرورش مرغ
haute ecole	پرورش اسب در سطح عالی
ranches	در مرتع پرورش احشام کردن
ranch	در مرتع پرورش احشام کردن
thremmatology	علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
wooler	جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
orthogenesis	اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
apicultural	مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
alma mater	مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
foliage plant	گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
inbreed	پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
green thumbed	کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
livestock	مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
live stock	مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
beef cattle	گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد
linebreeding	پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
standard bred	اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
general grant	کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
automatic data processing	پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
develops	بسط دادن پرورش دادن
develop	بسط دادن پرورش دادن