Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
lantern jawed
چانه دراز
lanternjaws
چانه دراز
Other Matches
chin
چانه
ago
چانه
haggling
چانه
mentum
چانه
chins
چانه
chaffer
چانه
haggled
چانه
haggle
چانه
haggles
چانه
haggle
چانه زدن
haggling
چانه زدن
haggles
چانه زدن
haggled
چانه زدن
shaven chin
چانه تراشیده
higgle
چانه زدن
bargained
چانه زدن
collective bargaining
چانه زنی
bargains
چانه زدن
chinned
دارای چانه
bargain
چانه زدن
bargaining
چانه زدن
retreating chin
چانه عقب رفته
bargained
چانه زنی در معامله
lantern jaw
چانه باریک ودراز
bargaining
چانه زنی در معامله
chapfallen
دارای چانه اویزان
lantern jaw
دارای چانه باریک
bargains
چانه زنی در معامله
chin stay
بند زیر چانه
wage bargain
چانه زنی دستمزد
bargain
چانه زنی در معامله
bargaining
داد و ستد چانه زدن
bargained
داد و ستد چانه زدن
bargaining
چانه زنی در معاملات معامله
bargains
داد و ستد چانه زدن
bargain
چانه زنی در معاملات معامله
bargain
داد و ستد چانه زدن
bargains
چانه زنی در معاملات معامله
bargaining theory of wages
نظریه چانه زنی مزدها
bargained
چانه زنی در معاملات معامله
We have a neither bargained nor haggled , and the bride has been brought home.
<proverb>
نه چک زدیم نه چانه عروس آمد تو خانه.
uppercuts
مشتی که اززیر به چانه حریف زده شود
uppercut
مشتی که اززیر به چانه حریف زده شود
soricine
موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
oblong
دراز
dolichomorphic
دراز تن
lengthwise
دراز
longest
دراز
long headed
سر دراز
oblongs
دراز
verbose
دراز
long
دراز
oblongated
دراز
lengthy
دراز
toom
دراز
to piece out
دراز
to be prolonged
دراز
longs
دراز
to eke out
دراز
longer
دراز
long-
دراز
macro
دراز
linear
دراز
longed
دراز
longheaded
دراز سر
longish
دراز
prolix
دراز
bargained
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargain
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargaining
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargains
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
elongation
دراز شدگی
long run
[American E]
<adj.>
دراز مدت
long term
<adj.>
دراز مدت
in the long run
در دراز مدت
long eared
گوش دراز
long-drawn-out
دور و دراز
verbalization
دراز گویی
drag on
<idiom>
دراز کردن
to stretch out
دراز کردن
long bill
نوک دراز
proboscis
پوزه دراز
proboscises
پوزه دراز
at full length
دراز کشیده
inductile
دراز نشو
longhead
کله دراز
longeval
دراز عمر
long wind
دراز نفسی
long billed
نوک دراز
long bone
استخوانهای دراز
long term
دراز مدت
long shunt
شنت دراز
long necked
گردن دراز
long range
دراز مدت
ileum
روده دراز
morella cherry
گیلاس دم دراز
tender fleshed cherry
گیلاس دم دراز
prolongate
دراز کردن
long-time
دراز مدت
blue moon
زمان دراز
streek
دراز کردن
protract
دراز کردن
prolixity
دراز نویسی
pintail
اردک دم دراز
codlin
یکجورسیب دراز
codling
یکجورسیب دراز
couchant
دراز کشیده
oblonated
دراز :درازنا
long run
دراز مدت
weedy
دراز و باریک
oblongs
دراز پهنا
long-term
دراز مدت
longevity
دراز عمری
snipe
نوک دراز
sniped
نوک دراز
snipes
نوک دراز
sniping
نوک دراز
narrowest
دراز وباریک
far fetched
دور و دراز
narrowed
دراز وباریک
far-fetched
دور و دراز
oblong
دراز پهنا
gangling
طولانی و دراز
long life
عمر دراز
stretch
دراز کردن
long-life
عمر دراز
long-winded
دراز نفس
long winded
دراز نفس
narrower
دراز وباریک
extend
دراز کردن
longer-term
دراز مدت
stretched
دراز کردن
lanky
دراز وباریک
stretches
دراز کردن
narrow
دراز وباریک
elongate
دراز شدن
elongating
دراز کردن
elongating
دراز شدن
lengthen
دراز کردن
lengthen
دراز شدن
lengthening
دراز شدن
lengthening
دراز کردن
lengthened
دراز کردن
lengthens
دراز کردن
wader
مرغ دراز پا
elongates
دراز کردن
elongates
دراز شدن
elongate
دراز کردن
lengthened
دراز شدن
string
چسبناک دراز
lengthens
دراز شدن
rangy
ولگرد پا دراز و لاغر
ringtail
تلیله نوک دراز
proboscis monley
بوزینه دراز بینی
prolate
دوک وار دراز
longevous
دارای عمر دراز
paidle
یکجوربیل دسته دراز
longicorn
دارای شاخک دراز
porrect
دراز کردن جلوگذاردن
longhorn
گاو شاخ دراز
longhorn
گوسفند شاخ دراز
chatterboxes
ادم روده دراز
interminably
بطور بسیار دراز
mygale
موش پوزه دراز
chaises longues
نوعی نیمکت دراز
chaise longue
نوعی نیمکت دراز
windbag
نطاق روده دراز
chatterbox
ادم روده دراز
orangoutang
بوزینه دست دراز
orangutan
بوزینه دست دراز
scoldpaceous
مانند نوک دراز
orang-outans
یکجوربوزینه دراز دست
orang-outangs
یکجوربوزینه دراز دست
orang-outang
یکجوربوزینه دراز دست
orang outang
یکجوربوزینه دراز دست
gibbons
میمون دراز دست
gibbon
میمون دراز دست
reach
دراز کردن دست
weeding
دراز و لاغر پوشاک
weed
دراز و لاغر پوشاک
long haul
<idiom>
مسافت دراز یا سفرکردن
scolopax
جنس نوک دراز
secular trend
روند دراز مدت
spindles
دراز و باریک شدن
spindle
دراز و باریک شدن
to live a long life
عمر دراز کردن
to make old bones
عمر دراز کردن
tractile
لوله شو دراز شدنی
longer-term
دوره دراز مدت
daddy-long-legs
بابا لنگ دراز
long-term
دوره دراز مدت
repose
دراز کشیدن غنودن
kick around
<idiom>
دراطراف دراز کشیدن
weeded
دراز و لاغر پوشاک
godwit
نوک دراز ابی
tusks
دندان دراز وتیز
toboggan
سورتمه دراز و باریک
johnboat
قایق دراز و باریک
toboggans
سورتمه دراز و باریک
verbosity
دراز نویسی پرگویی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com