English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (13 milliseconds)
English Persian
manifolding چند برابر سازی
Search result with all words
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
equality gate برابر سازی
Other Matches
howitzer توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate سه برابر سه برابر کردن
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
splash proof enclosure حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
for در برابر
decuple ده برابر
opposites برابر
versus در برابر
eq برابر با
triple سه برابر
ninefold نه برابر
even <adj.> برابر
tripled سه برابر
opposite برابر
double دو برابر
equal برابر
abreast برابر
squares برابر
sixfold شش برابر
equaling برابر
doubled up دو برابر
equaled برابر
square برابر
equalled برابر
as much a دو برابر
breasts برابر
breast برابر
one hundred times as many صد برابر
one fold یک برابر
sextuple شش برابر
equals برابر
squaring برابر
equalling برابر
squared برابر
triples سه برابر
tripling سه برابر
threefold سه برابر
vs در برابر
two fold دو برابر
identical برابر
tenfold ده برابر
paripassu برابر
tantamount برابر
level with each other برابر
he is twice the man he was دو برابر
homological برابر
three fold سه برابر
symmetric برابر
doubled دو برابر
euqal برابر
bracketed برابر
equipollent برابر
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
identical کاملا" برابر
triplex سه برابر کردن
sevenfold هفت برابر
doubled up : دو برابر دوتا
treble our casualties سه برابر تلفات ما
doubled اندازه دو برابر
triple precision دقت سه برابر
triple precision با دقت سه برابر
doubled دو برابر بزرگتر
sextuple شش برابر کردن
counterweight وزنه برابر
deuce برابر درامتیاز 04
levels سطح برابر
levelled سطح برابر
eight fold هشت برابر
doubled : دو برابر دوتا
dead even دقیقا برابر
leveled سطح برابر
level سطح برابر
doubled دو برابر کردن
against payment در برابر پول
manifold چند برابر
septuple هفت برابر
double اندازه دو برابر
counterweights وزنه برابر
octuple هشت برابر
triply بطور سه برابر
doubled up دو برابر کردن
leveller برابر کننده
parallelling برابر خط موازی
parallelled برابر خط موازی
multiple چند برابر
life long برابر با یک عمر
fivefold پنج برابر
paralleling برابر خط موازی
equalze برابر کننده
antitheses برابر نهاده
antithesis برابر نهاده
paralleled برابر خط موازی
eualize برابر کردن
mustn't برابر است با not must
EC پیشوند برابر با ex-
leveler برابر کننده
water resistant مقاوم در برابر اب
parallels برابر خط موازی
humbled to the dust باخاک برابر
plains صاف برابر
under the same conditions شرایطی برابر
plainest صاف برابر
plainer صاف برابر
plain صاف برابر
peer to each other برابر با یکدیگر
doubled up دو برابر بزرگتر
trebly بطور سه برابر
doubled up اندازه دو برابر
parallelize برابر کردن
equalizer برابر کننده
ge بزرگتر از یا برابر با
equalizers برابر کننده
level out برابر کردن
parallel برابر خط موازی
equals برابر مساوی
trebled سه برابر کردن
equalling برابر مساوی
equalled برابر مساوی
equaling برابر مساوی
millionfold یک میلون برابر
equalization برابر کردن
trebles سه برابر کردن
equaled برابر مساوی
equal برابر مساوی
equivalents برابر مشابه
prallelize برابر کردن
treble سه برابر کردن
equilateral دو پهلو برابر
lifelong برابر یک عمر
money worth برابر پول
reduplicate دو برابر کردن
nip and tuck تقریبا برابر
par برابر کردن
counterbalance نیروی برابر
counterbalanced نیروی برابر
counterbalances نیروی برابر
equivalent برابر مشابه
fair play شرایط برابر
peering برابر بودن با
quintuple پنج برابر
ties برابر شدن
doubler دو برابر کننده
double : دو برابر دوتا
peer برابر بودن با
anti thesis برابر نهاد
tie برابر شدن
quadraple چهار برابر
double دو برابر کردن
peered برابر بودن با
senary شش برابر ششگانه
double دو برابر بزرگتر
trebling سه برابر کردن
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
triples سه برابر چیزی بودن
equipotent دارای اثرات برابر
swelling resistant مقاوم در برابر تورم
equiangular triangle سه پهلو برابر [ریاضی]
equilateral triangle سه پهلو برابر [ریاضی]
resistance to cracking مقاوم در برابر شکستگی
tripled سه برابر چیزی بودن
insulation against vibration حفافت در برابر ارتعاش
resistance to tempering مقاوم در برابر بازپخت
One plus one is [equal] two. یک بعلاوه یک برابر [است با] دو.
lightfast مقاوم در برابر نور
multifold چند برابر چندگانه
premunition مقاومت در برابر مرض
fourfold چهار برابر چهارگانه
voltage doubler دو برابر کننده ولتاژ
reliability ایمنی در برابر خرابی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com