English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (16 milliseconds)
English Persian
boomerang چوب خمیدهای که پس ازپرتاب شدن نزد پرتاب کننده برمیگردد
boomeranged چوب خمیدهای که پس ازپرتاب شدن نزد پرتاب کننده برمیگردد
boomeranging چوب خمیدهای که پس ازپرتاب شدن نزد پرتاب کننده برمیگردد
boomerangs چوب خمیدهای که پس ازپرتاب شدن نزد پرتاب کننده برمیگردد
Other Matches
lunger پرتاب کننده
caster پرتاب کننده
launcher پرتاب کننده
launcher سکو پرتاب کننده
launcher حمله کننده وسیله پرتاب
ejector وسیله پرتاب کننده پوکه به خارج
catapults سنگ قلاب اژدرانداز پرتاب کننده
catapulted سنگ قلاب اژدرانداز پرتاب کننده
catapult سنگ قلاب اژدرانداز پرتاب کننده
catapulting سنگ قلاب اژدرانداز پرتاب کننده
destruct خرابی عمدی موشک قبل ازپرتاب ان
retard درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retarding درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retards درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
one and one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one plus one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlon مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
shot putters شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putter شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
throw ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throws ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
provisional ball گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
refire time زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
deathlon مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
delivery error اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
weapon delivery پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
automatic toss روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
hurled پرتاب
shoved پرتاب
shoves پرتاب
launches پرتاب
jetting پرتاب
shoving پرتاب
putting پرتاب
launched پرتاب
launch پرتاب
hurls پرتاب
jaculation پرتاب
shove پرتاب
put پرتاب
pitch پرتاب
jet پرتاب
detrusion پرتاب
jets پرتاب
pitches پرتاب
hurl پرتاب
puts پرتاب
launching پرتاب
jetted پرتاب
throw پرتاب
shyer پرتاب
shying پرتاب
throwing پرتاب
toss پرتاب
tossed پرتاب
throws پرتاب
shy پرتاب
shyest پرتاب
tossing پرتاب
tosses پرتاب
shied پرتاب
shies پرتاب
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
pounce پرتاب استامپ
jettisons پرتاب کردن
foin پرتاب کردن
pitches پرتاب کردن
shot put پرتاب وزنه
pounced پرتاب استامپ
skeet پرتاب کردن
throw in پرتاب اوت
fired پرتاب راکت
free throw پرتاب ازاد
shoots پرتاب کردن
tilted شتاب پرتاب
launcher سکوی پرتاب
chuck پرتاب توپ
chucked پرتاب توپ
delivery پرتاب توپ
chucks پرتاب توپ
chucks پرتاب نادرست
pitch پرتاب کردن
referee throw پرتاب داور
shoot پرتاب کردن
project پرتاب کردن
threw پرتاب کرد
tilt شتاب پرتاب
throwing apparatus لوازم پرتاب
weight throw پرتاب وزنه
jaculate پرتاب کردن
javelin throw پرتاب نیزه
throwing the javelin پرتاب نیزه
deliveries پرتاب گلوله
deliveries پرتاب توپ
bowshot تیر پرتاب
launching site محل پرتاب
paradrop پرتاب با چتر
pounces پرتاب استامپ
launching angle زاویه پرتاب
projected پرتاب کردن
pouncing پرتاب استامپ
projects پرتاب کردن
upthrow پرتاب ببالا
let fly پرتاب کردن
chuck پرتاب نادرست
propelling charge خرج پرتاب
delivery پرتاب گلوله
conversions پرتاب ازاد
air extraction پرتاب بار
airball پرتاب خطا
shoving پرتاب شدن
small ball پرتاب بی حالت
hot hand پرتاب موفق
shoves پرتاب شدن
forward cast پرتاب نخ ماهیگیری
shoved پرتاب شدن
base ejection پرتاب شونده از ته
shove پرتاب شدن
discus throwing پرتاب دیسک
fires پرتاب راکت
fire پرتاب راکت
discus throw پرتاب دیسک
projection پرتاب طرح
projections پرتاب طرح
propellants خرج پرتاب
propellant خرج پرتاب
charity shot پرتاب ازاد
sharity stripe خط پرتاب ازاد
charity line خط پرتاب ازاد
unsling پرتاب کردن
aerial delivery پرتاب هوایی
thrusts پرتاب کردن
conversion پرتاب ازاد
thrusting پرتاب کردن
thrust پرتاب کردن
jettison پرتاب کردن
jettisoned پرتاب کردن
propellant charge خرج پرتاب
foul line خط پرتاب ازاد
chucked پرتاب نادرست
pelt پرتاب کردن
put پرتاب وزنه
fling افکندن پرتاب
flinging افکندن پرتاب
hammer throw پرتاب چکش
arm thrust پرتاب دست
puts پرتاب وزنه
putting پرتاب وزنه
throwing the hammer پرتاب چکش
flings افکندن پرتاب
slung پرتاب شده
over- 6 یا 8 پرتاب توپ
rocketry فن پرتاب موشک
over 6 یا 8 پرتاب توپ
pelts پرتاب کردن
pelted پرتاب کردن
throw-ins پرتاب اوت
throw-in پرتاب اوت
jettisoning پرتاب کردن
torpedo launch پرتاب اژدر
tilts شتاب پرتاب
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
rocket launchers سکوی پرتاب موشک
deliveries توپ پرتاب شده
jettison پرتاب کردن به بیرون
missiles اسلحه پرتاب کردنی
launching pads باند پرتاب موشک
missile اسلحه پرتاب کردنی
pads سکوی پرتاب رسانگر
launching pads سکوی پرتاب موشک
pad سکوی پرتاب رسانگر
stoccata پرتاب با ضربه شمشیر
jettisoned پرتاب کردن به بیرون
hoop-las بازی پرتاب حلقه
rocket launcher سکوی پرتاب موشک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com