English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
singlestick چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
Other Matches
masks کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
mask کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
practice ammunition مهمات مخصوص تمرین هدف
submarine sanctuaries مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
dry sum تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
emergency drill تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
escrime شمشیربازی
fence شمشیربازی
fences شمشیربازی
master off استاد شمشیربازی
escrime شمشیربازی کردن
field of play پیست شمشیربازی
salle d'armes زمین شمشیربازی
fencing مسابقه شمشیربازی
strip سطح پیست شمشیربازی
shinai خیزران شمشیربازی ژاپنی
lanista شمشیرباز اموزگار شمشیربازی
guard line خط اغاز مسابقه شمشیربازی
ground judge داور زمین شمشیربازی
inside lines خطوط حمله شمشیربازی
fencing time زمان مسابقه شمشیربازی
piste زمین شمشیربازی 2 در 41متر
president مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
presidents مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
kendo شمشیربازی ژاپنی باخیزران و با هر دو دست
fence off کوشش برای کسب مقام نخست شمشیربازی
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
novice جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
novices جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
tilted شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
foiled مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
tilt شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilts شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
foiling مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
guarding حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guards حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guard حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
rehearsals تمرین
ure تمرین
actions تمرین
action تمرین
work out تمرین
drilling تمرین
rehearsal تمرین
drill تمرین
drilled تمرین
trains تمرین
drills تمرین
trained تمرین
train تمرین
exercises تمرین
exercise تمرین
practice تمرین
exercised تمرین
use تمرین
uses تمرین
rehearsals تمرین از بر خواندن
mules اتومبیل تمرین
staging تمرین اب خاکی
staging تمرین کردن
woodshed تمرین کردن
practising ورزش تمرین
rehearsals تمرین نمایش
maneuver تمرین نظامی
rehearsal تمرین از بر خواندن
practises ورزش تمرین
circuit training تمرین دایرهای
woodsheds تمرین کردن
mule اتومبیل تمرین
combatdrill تمرین رزمی
gymnastical تمرین زورخانهای
combat exercise تمرین رزمی
rehearsing تمرین کردن
rehearses تمرین کردن
rehearsed تمرین کردن
rehearse تمرین کردن
joint exercise تمرین مشترک
training تعلیم و تمرین
practicing ورزش تمرین
practice تمرین کردن
battle drill تمرین رزم
evolution تمرین عالی
practice effect اثر تمرین
rehearser تمرین کننده
service practice تمرین اموزشی
practice period دوره تمرین
pratique تمرین عملی
behavior rehearsal تمرین رفتار
mobilization exercise تمرین بسیج
mass practice تمرین فشرده
massed practice تمرین بی وقفه
negative practice تمرین منفی
overtrain تمرین بیش از حد
physical exercise تمرین بدنی
physical exercise تمرین ورزشی
practice ورزش تمرین
practice teaching تمرین معلمی
workshop practice تمرین کارگاهی
drill تمرین کردن
exercises تمرین دادن
fartlek تمرین دو استقامت
warm down تمرین سبک
drill تمرین مته
exercize تمرین تکلیف
dry run تمرین جنگی
exercise term اسم تمرین
unspaced practice تمرین بی فاصله
experience تمرین دادن
experiencing تمرین دادن
exercise تمرین دادن
try-out تمرین نهایی
try-outs تمرین نهایی
practise ورزش تمرین
field exercise تمرین صحرایی
workout تمرین شدید
workouts تمرین شدید
work out <idiom> تمرین کردن
field exercise تمرین رزمی
wind sprint تمرین دو سریع
fore exercise تمرین مقدماتی
training time زمان تمرین
exercised تمرین دادن
formal exercise تمرین صوری
work out تمرین امادگی
exercisable قابل تمرین
drills تمرین مته
experiences تمرین دادن
drilling تمرین نظامی
training distance مسافت تمرین
drills تمرین کردن
exercise code word رمز تمرین
rehearsal تمرین نمایش
gunning تمرین تیراندازی
drilled تمرین کردن
drilled تمرین مته
skeet انداختن تمرین تیراندازی
punch ball گلابی تمرین بوکس
shadow ball تمرین گوی اندازی
sand bag سستی عمدی در تمرین
drilling تمرین نظامی کردن
gyms محل تمرین بوکس
gym محل تمرین بوکس
speedbag گلابی تمرین بوکس
rehearsal تمرین کردن عملیات
flash card ورقه تمرین بصری
practises ممارست تمرین کردن
practising ممارست تمرین کردن
fire drill تمرین اطفاء حریق
command post exercise تمرین پاسگاه فرماندهی
drill marching تمرین پیاده روی
dojang سالن تمرین تکواندو
distributed practice تمرین فاصله دار
headharness کلاه تمرین بوکس
headguard کلاه تمرین بوکس
head gear کلاه تمرین بوکس
combat firing تمرین تیراندازی رزمی
directed exercise تمرین هدایت شده
practise ممارست تمرین کردن
practicing ممارست تمرین کردن
multiple drill تمرین چندکاره یا مختلط
multiple drill تمرین چند یکانی
moom poolgi تمرین کردن تکواندو
mobilization exercise تمرین بسیج نیروها
backboard دیوار تمرین تنیس
mass practice تمرین بدون استراحت
map exercise تمرین روی نقشه
live exercise تمرین با تیر جنگی
live exercise تمرین رزمی حقیقی
big bag کیسه شن تمرین بوکس
heavy bag کیسه شن تمرین بوکس
fire drills تمرین اطفاء حریق
controlled exercise تمرین کنترل شده
rehearsals تمرین کردن عملیات
toss ball against a wall تمرین ابشار با دیوار
work out برنامه یک جلسه تمرین
weight program تمرین وزنه برداری
exercises ورزش تمرین کردن
triceps extension تمرین تقویت ماهیچه سه سر
exercised ورزش تمرین کردن
exercise ورزش تمرین کردن
punching bags کیسه شن تمرین بوکس
practice ممارست تمرین کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com