Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
stratification
چینه بندی
Search result with all words
stratification
تشکیل طبقات زمین چینه بندی
Other Matches
stratify
چینه چینه کردن
enclosure
چینه
layers
چینه
layer
چینه
rough waller
چینه کش
cobs
چینه
cob
چینه
folium
چینه
bait
چینه
baited
چینه
baits
چینه
stratum
چینه
fault
چینه
straticulate
چینه چینه
faults
چینه
enclosures
چینه
faulted
چینه
pise
چینه
pise wall
چینه
provine
چینه
ingluvies
چینه دان
inclosure
چینه کشیدن
clay wall
دیوار چینه
craw
چینه دان
stratigraphy
چینه شناسی
stratification
تشکیل چینه
the inner layer
چینه درونی
inclose
چینه کشیدن
folia
جمع چینه
to encircle with a wall
دیوار یا چینه کشیدن
enclosures
چینه کشی حصار
interbedded
خوابیده در میان چینه ها
stratigrapher
دانشمند چینه شناس
hedger
چینه ساز حصارکش
enclosure
چینه کشی حصار
outcrop
فهور چینه درسطح زمین
outcrops
فهور چینه درسطح زمین
crop
حاصل دادن چینه دان
cropped
حاصل دادن چینه دان
crops
حاصل دادن چینه دان
enclosing
به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
stratigraphy
وضع وساختمان طبقات زمین چینه شناسی
enclose
به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
encloses
به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
intercalated strata
چینه هایی که ازروی بی ترتیبی در میان چینههای دیگرقرارگرفته باشند
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
laggin
اب بندی کردن اب بندی ناوها
classifications
طبقه بندی رده بندی
lineaments
طرح بندی صورت بندی
lineament
طرح بندی صورت بندی
wording
جمله بندی کلمه بندی
classification
طبقه بندی رده بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparently
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
groups
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
group
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification
طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classifications
طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
funiculars
بندی
articular
بندی
waterproofing
اب بندی
nailed up
سر هم بندی
lapping
اب بندی
mud sill
ته بندی
queuing
صف بندی
seals
اب بندی
vanation
رگ بندی
funicular
بندی
snack
ته بندی
snacks
ته بندی
seal
اب بندی
humidity insulation
نم بندی
neuration
رگ بندی
commisural
بندی
queing
صف بندی
trimerous
سه بندی
patching
سر هم بندی
humidity insulation
اب بندی
laced
بندی
taping
ته بندی
alignment
صف بندی
striation
خط بندی
hermetic sealing
اب بندی
sealing off
اب بندی
commissural
بندی
alignments
صف بندی
taxonomies
طبقه بندی
triangulation
مثلث بندی
taxonomy
طبقه بندی
ranks
رتبه بندی
ring clossure
حلقه بندی
packaged
بسته بندی
packages
عدل بندی
rhyme scheme
قافیه بندی
packages
بسته بندی
reticulation
شبکه بندی
triangularization
مثلث بندی
regimentalation
گروه بندی
ranked
رتبه بندی
rank
رتبه بندی
packaged
عدل بندی
queuing theory
نظریه صف بندی
gambled
شرط بندی
phantasma
چشم بندی
juggle
چشم بندی
rootage
ریشه بندی
wagering
شرط بندی
patchery
سرهم بندی
tabulate
جدول بندی
tabulated
جدول بندی
sealing wax
موم اب بندی
formulation
صورت بندی
underpin
پی بندی کردن
typification
سنخ بندی
typification
طبقه بندی
package
عدل بندی
premunition
پیش بندی
totalization
جمع بندی
underpins
پی بندی کردن
pluralization
جمع بندی
underpinned
پی بندی کردن
tabulates
جدول بندی
package
بسته بندی
stratification
قشر بندی
single sling
باربردار یک بندی
syllabication
هجا بندی
shuttering
تخته بندی
syllabicity
هجا بندی
syllabification
هجا بندی
systemization
طبقه بندی
shoring
شمع بندی
self dramatization
بخود بندی
skelton
استخوان بندی
snow job
سرهم بندی
summation
جمع بندی
stratification
لایه بندی
stratification
طبقه بندی
steining
طوقه بندی
staping
مرحله بندی
gamble
شرط بندی
somatotyping
سنخ بندی تن
subsumption
رده بندی
gambles
شرط بندی
tabulation
جدول بندی
segmentation
قطعه بندی
sealing joint
اتصال اب بندی
seal bars
میلههای اب بندی
grades
درجه بندی
scheme of colour
رنگ بندی
scheduling queue
صف زمان بندی
partitioning
جزء بندی
sealing
اب بندی کردن
paging
صفحه بندی
toe protection
پاشنه بندی
to take a snack
ته بندی کردن
to pin up
بی بندی کردن
tariff classification
تعرفه بندی
terracing
تراس بندی
to make a mess of
سر هم بندی کردن
sealings
بتونه اب بندی
grade
درجه بندی
sealing screw
پیچ اب بندی
to make a muddle of
سر هم بندی کردن
to mull a mull of
سر هم بندی کردن
to nails up
سر هم بندی کردن
sealing liquid
مایع اب بندی
trelliswork
داربست بندی
quotas
سهمیه بندی
colonnade
ستون بندی
colonnades
ستون بندی
groupage
دسته بندی
rationing
جیره بندی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com