Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English
Persian
rice paper
کاغذ نازک
Search result with all words
foreign letter paper
کاغذ چاپاری نازک
glassine
نوعی کاغذ نازک شفاف یانیمه شفاف که هوا یا روغن از ان نمیتواند عبور کند
onion skin
یکجور کاغذ نازک
onionskin
کاغذ نازک زرورق
oxford india paper
یکجور کاغذ نازک چاپ کردنی
Other Matches
sprocket feed
محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
tractor feed
روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
friction feed
تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
skip
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skips
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheet
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheets
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skipped
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
plotter
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotters
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
sprocket holes
مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
NCR paper
کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
flows
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
pages
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
scratch paper
کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
cable weft
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
toner
که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
feed
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
sidelay
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
slimmed
نازک
tender
نازک
slim
نازک
tinnily
نازک
egg shell
نازک
soft-hearted
نازک دل
eggshells
نازک
eggshell
نازک
slimmest
نازک
tenderhearted
<adj.>
دل نازک
slimming
نازک
slims
نازک
soft hearted
نازک دل
ethereal
نازک
finest
نازک
tenderhearted
دل نازک
thinned
نازک
touchiest
دل نازک
touchier
دل نازک
thin
نازک
frail
نازک
tenderest
نازک
young ice
یخ نازک
gossamer
نازک
thinners
نازک
perone
نازک نی
tendered
نازک
frailer
نازک
frailest
نازک
tenuous
نازک
fragile
نازک
fined
نازک
fine
نازک
tender hearted
دل نازک
tender hearted
نازک دل
svelt
نازک
tendering
نازک
attenute
نازک
feather edged
لب نازک
papyraceous
نازک
softhearted
نازک دل
thins
نازک
thinnest
نازک
touchy
دل نازک
gold leaf
زرورق نازک
folia
طبقات نازک
folium
طبقه نازک
thinly
به طور نازک
verglas
قشر نازک یخ
finespun
نازک رشته
hairline rule
خط بسیار نازک
lambkino
بچه نازک
squeamishness
نازک طبعی
cardboard
مقوای نازک
small stuff
طناب نازک
picksome
نازک نارنجی
shim
بوش نازک
scale board
تخته نازک
radicle
فرعی نازک
pellicle
غشاء نازک
pellicle
پوسته نازک
tanyphonia
نازک صدایی
tenderhefted
دل نازک دل رحیم
cord
طناب نازک
cords
طناب نازک
thready
نازک چسبناک
thin skinned
نازک نارنجی
thin skinned
پوست نازک
thin film
لایه نازک
thin film
غشای نازک
slats
تخته نازک
slat
تخته نازک
delicate
نازک بین
tenderization
نازک سازی
patsy
نازک نارنجی
soft
مهربان نازک
mull
ململ نازک
filmed
پرده نازک
film
پرده نازک
thins
نازک کردن
card board
مقوای نازک
thinned
نازک شدن
spared
نحیف نازک
spare
نحیف نازک
d. constitution
وجود نازک
racking
طناب نازک
thins
نازک شدن
thinnest
نازک شدن
thinnest
نازک کردن
softer
مهربان نازک
softest
مهربان نازک
thinner
نازک کننده
joinery
نازک کاری
thin
نازک کردن
thin
نازک شدن
thinned
نازک کردن
thinners
نازک کردن
thinners
نازک شدن
d. touch
نازک کاری
fine spun
نازک ریسته
attenuating
نازک کردن
finishing
نازک کاری
feather edge
لبه نازک
attenuates
نازک کردن
extenuate
نازک کردن
attenuate
نازک کردن
fine draw
نازک کردن
attenuated
نازک کردن
featheredge
لبه نازک
attenuate
ضعیف شدن نازک
touchier
نازک نارنجی حساس
gold leaf
ورقه طلای نازک
strip
ماده طولانی نازک
deposition
سطح با یک لایه نازک
hair stroke
نازک کاری درخوشنویسی
masterstroke
نازک کاری هنری
peeling
پارچه لباسی نازک
touchy
نازک نارنجی حساس
shear thinning
نازک شدن برش
French stick
قرصدراز نازک نان
field point
سر تیر بسیار نازک
niminy piminy
نازک نارنجی و ژستی
gauzy
نازک وسوراخ سوراخ
masterstrokes
نازک کاری هنری
metal foil
ورق نازک فلزی
flat colour
رنگ نازک مستوی
marline
طناب علفی نازک
oxide skin
قشر نازک اکسید
magnetic thin film
فیلم نازک مغناطیسی
fleshings
جامه نازک تن نما
magnetic thin film
غشاء نازک مغناطیسی
laminar
دارای ورقههای نازک
laminal
دارای ورقههای نازک
splint bone
استخوان ساق نازک نی
depositions
سطح با یک لایه نازک
veneer
لایه نازک چوب
thin skinned
دارای پوست نازک
thin plate battery
باتری صفحه نازک
thin layer chromatography
کروماتوگرافی لایه نازک
thin film memory
حافظه غشایی نازک
seams
رگه نازک معدن
thin film circuit
مدار غشایی نازک
seam
رگه نازک معدن
wires
هادی فلزی نازک
attenuating
ضعیف شدن نازک
attenuates
ضعیف شدن نازک
feathured-edged
لبه نازک شده
toile
پارچه کتان نازک
stave
شیارهای نازک چوب
scruff
پرده نازک غشاء
touchiest
نازک نارنجی حساس
thin walled cylinder
استوانه جدار نازک
tissue paper
دستمال کاغذی نازک
attenuated
ضعیف شدن نازک
wire
هادی فلزی نازک
tin foil
ورق نازک قلع
shallots
پیاز کوچک لوله نازک
tinfoil
حلبی ورقه نازک قلعی
peg
دربالا پهن ودرپایین نازک
shallot
پیاز کوچک لوله نازک
lamina
لایه نازک پهنک برگ
elaborateness
نازک کاری استادی در کار
lamin
لایه نازک پهنک برگ
jam nut
نوعی مهره قفلی نازک
hard to please
نازک نارنجی سخت راضی شو
he is thinly dressed
لباس نازک پوشیده است
fibulas
استخوان نازک نی قصبه صغری
fibulae
استخوان نازک نی قصبه صغری
pegs
دربالا پهن ودرپایین نازک
elaborately
ازروی صنعت و نازک کاری
magnetic thin film memory
حافظه فیلم نازک مغناطیسی
tiffany
پارچه توری ابریشمی نازک
voile
پارچه نازک لباسی زنانه
squeamish
سخت گیر نازک نارنجی
fibula
استخوان نازک نی قصبه صغری
delicacies
نازک بینی خوراک لذیذ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com