English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
diner out کسیکه بیشتراوقات شام وناهارخودرابیرون ازخانه میخورد
Other Matches
outworker کارگر خارج ازخانه
to kick out of the house ازخانه بیرون کردن
to board out بیرون ازخانه خود غذاخوردن
elements یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
element یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
mediaevalist کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
winding چیزی که پیچ میخورد
worrier کسی یا چیزی که غم میخورد اندیشناک
worriers کسی یا چیزی که غم میخورد اندیشناک
man-eaters جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
whirligig سوسکی که روی اب چرخ میخورد
man eater جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
cannibals جانوری که همجنس خود را میخورد
cannibal جانوری که همجنس خود را میخورد
man-eater جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
kill devil طعمه ساختگی که دراب چرخ میخورد
strippers کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
reefing jacket یکجور نیمتنه چسبان که از دوطرف دکمه میخورد
i sort of feel sick مثل اینکه حالم دارد بهم میخورد
the hall seats one thousand تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
norfolk یکجور نیمتنه گشادمردانه که کمر بند میخورد
cutworm کرمی که گیاهان کوچک راهنگام رسیدن بکف زمین میخورد
dragman کسیکه
one who کسیکه
whom کسیکه
gospeller کسیکه
blessed is he who کسیکه
minimalist کسیکه خرسنداست
stalker کسیکه میخرامد
constructionist کسیکه قانون
long shot کسیکه درمسابقات
introspectionist کسیکه معتقد به
whomso بهر کسیکه
pall bearer کسیکه در همراهی با جنازه
benedick کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
euphuist کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
figurant کسیکه باجمع میرقصد
wonder worker کسیکه معجزه میکند
heliophobe کسیکه ازافتاب بیزاراست
jogger کسیکه اهسته می دود
joggers کسیکه اهسته می دود
misogynists کسیکه از زن بیزار است
misogynist کسیکه از زن بیزار است
scaler کسیکه مقیاس بکارمیبرد
snorter کسیکه خرناس میکشد
tugger کسیکه کوشش وتقلامیکند
rumormonger کسیکه شایعه میسازد
obstructionist کسیکه برای جلوگیری
nobs کسیکه از طبقات بالاباشد
nob کسیکه از طبقات بالاباشد
speller کسیکه لغت را هجی میکند
fillbelly کسیکه درکاری حریص باشد
first nighter کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
fruitarian کسیکه با میوه زندگی میکند .
griper کسیکه مرتب شکایت میکند
gossiper کسیکه شایعات بی اساس میدهد
songwriter کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
fruiter کسیکه درخت میوه میکارد
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
stargazer کسیکه به ستاره ها خیره شده
gunfighter کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
contrapuntist کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
winegrower کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
deadhead کسیکه بدون بلیط سوار
demonist کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
weaner کسیکه بچه را از شیر میگیرد
depositor کسیکه پول در بانک میگذارد
waxer کسیکه موم مالی میکند
elephantiac کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
embracer کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
symposiast کسیکه در بزم شرکت میکند
faunist کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
somnambulistic کسیکه درخواب راه میرود
soliloquizer کسیکه باخود حرف میزند
soliloquist کسیکه باخود حرف میزند
night walker کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker کسیکه شب در خواب راه میرود
non entity کسیکه بودونابوداو یکی است
proselyte کسیکه تازه بدینی واردشود
processionist کسیکه با دستهای راه میافتد
presentee کسیکه چیزی باوعرضه شده
pledger کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
personator کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
paralogist کسیکه قیاس نادرست میسازد
paradoxist کسیکه سخنهای متناقض میگوید
pseudologer کسیکه مرتبا دروغ میگوید
pseudologist کسیکه مرتبا دروغ میگوید
purse bearer کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
hylicist کسیکه معتقد به مادیات است
lobbyer کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
inductee کسیکه وارد خدمت شده
negroid کسیکه خون سیاهان در او باشد
light sleeper کسیکه خوابش سبک است
liveryman کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
malaprop کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
ortorian کسیکه شرکت در خواندن بنماید
sandbagger کسیکه کیسه شن بکار برد
revenant کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
paperhanger کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
cessionary کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
pranksters کسیکه شوخی زننده کند
sitters کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitter کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sweater کسیکه عرق میکند پلوور
ghost-writers کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
libertines کسیکه پابند مذهب نیست
sweaters کسیکه عرق میکند پلوور
autodidact کسیکه پیش خود میاموزد
ghost-writer کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost writer کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
lobbyists کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
prankster کسیکه شوخی زننده کند
scapegoats کسیکه قربانی دیگران شود
lobbyist کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
libertine کسیکه پابند مذهب نیست
browser کسیکه جسته وگریخته میخواند
watcher کسیکه پاسداری و نظارت میکند
falconers کسیکه با شاهین شکار میکند
falconer کسیکه با شاهین شکار میکند
chain-smokers کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
watchers کسیکه پاسداری و نظارت میکند
symposiarch کسیکه جلسهای را اداره میکند
spoilsports کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
progress chaser کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
knobbler کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
hylotheist کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
knocker up کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
demonstrationist کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
colonist کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
spoilsport کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
jailŠetc کسیکه زندان خانه اوشده است
colonists کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
rock scorpion کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
revelationist کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
interpolator کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
irreligionist کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
prisoner at the bar کسیکه در نزد دادگاه متهم است
prison bird کسیکه زندان خانه او شده است
nonunion کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
misanthropist کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
ox man کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
would-be کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
moonlighter کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
mumbler کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
my neighbour at dinner کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
orthoepist کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
irrepressible joy کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
octoroon کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
undertaker کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
milch cow کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
lumberjacks کسیکه الوار وتیر اره میکند
landsman کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
pone کسیکه ورق بازی رابر میزند
loiters :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitering :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loiterer کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitered :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loiter :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
malapropian کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
lumberjack کسیکه الوار وتیر اره میکند
parroter کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
undertakers کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
sadist کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
whitener شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
would be کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
free thinker کسیکه دارای فکر ازاد بوده
the observed of all observers کسیکه توجه همه سوی اوست
dragsman لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
air controlman کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
vacuist کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
ambidexter کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
dabster کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
canonist کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
vouchee کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
death watch پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
engrosser کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
end gatherer کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
arsonist کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
bedder لله کسیکه بچه را خواب میکند
weekender کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
gainer کسیکه سود میبرد استفاده کننده
garreteer کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
smatterer کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
non abstainer کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
color bearer کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
head liner کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
heteroclite کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
wool stapler کسیکه تجارت پشم خام میکند
covenantee کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
hemiplegic کسیکه نیم بدنش فلج است
undertaking کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
sadistically کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
sadistic کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
conventionalist کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
syllogist کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
ordinee کسیکه تازه درجه شماسی گرفته است
panic monger کسیکه با دادن خبرهای بی پروپامردم را دچارهراس میسازد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com