Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
battery cradle
کلاف باتری
Other Matches
skeins
کلاف نخ یا پشم هرچیزی شبیه کلاف پیچیدن
skein
کلاف نخ یا پشم هرچیزی شبیه کلاف پیچیدن
NiCad
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
to jump-start an engine
موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
booster cable
[jumper cable]
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
NiMH
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
straps
کلاف
hank
کلاف
strap
کلاف
hanks
کلاف
mud sill
کلاف
ran
کلاف
cradling
کلاف
skein
کلاف
hasps
کلاف
fetterlock
کلاف
setting
کلاف
settings
کلاف
hasp
کلاف
skeins
کلاف
idle turn
کلاف مرده
filature
کلاف کشی
cradle
کلاف سر ستون
ran
حلقه کلاف .
spreader
پخش کن کلاف
cradled
کلاف سر ستون
cradles
کلاف سر ستون
hanks
کلاف کردن
hank
کلاف کردن
frame of hachsaw
کلاف اره چکی
bundle
بقچه کلاف پشم یا پنبه
clew
بشکل کلاف یاگلوله نخ درامدن
free legged
بدون کلاف پا در مسابقه اسبدوانی
drafting
[کشش کلاف های پشم یا پنبه بوسیله دست یا ماشین که آن را بصورت نوارهای باریک و نهایتا نخ در آورد.]
abrash
دو رنگی شدن زمینه و حاشیه فرش به دلیل استفاده از کلاف های متفاوت پشم و یا رنگرزی نامناسب
hank
طول مشخصی از نخ
[بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
clues
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clue
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
battery charger
باتری پر کن
h.t. battery
باتری ب
b battery
باتری ب
battery copper
مس باتری
storage cell
باتری
heater battery
باتری ا
h.b. battery
باتری ا
filament battery
باتری ا
c battey
باتری سی
battery water
اب باتری
battery charging rectifier
باتری پر کن
battery
باتری
charger
باتری پر کن
batteries
باتری
chargers
باتری پر کن
urban bundle
بقچه شهری
[این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
battery terminal
قطب باتری
battery turntable
میز باتری
battery vise
گیره باتری
burning rack
قاب باتری
storage battery
باتری بارشدنی
battery voltage
ولتاژ باتری
polarization
پلاریزاسیون باتری
battery liquid
الکترولیت باتری
battery mounting
پایه باتری
battery oven
کوره باتری
battery paint
رنگ باتری
battery plate
صفحه باتری
battery polarization
قطبش باتری
battery receiver
رادیو باتری
battery solution
محلول باتری
nickel iron battery
باتری ادیسن
cell cover
درپوش باتری
secondary battery
باتری بارشدنی
gelatine battery
باتری ژلاتینی
gelatine battery
باتری خشک
secondary battery
پیل باتری
gravity battery
باتری وزنی
plante cell
باتری پلانته
ignition battery
باتری استارت
impurities in battery
ناخالصیهای باتری
lighting battery
باتری روشنایی
floating battery
باتری ذخیره
stand by battery
باتری یدکی
voltaic battery
باتری ولتایی
grid of a battery
شبکه باتری
dry battery
باتری خشک
dry storage battery
باتری ژلاتینی
edison
باتری ادیسن
storage cell
پیل باتری
storage battery
باتری انبارهای
starting battery
باتری استارت
standby battery
باتری اضطراری
pillar post of battery
ستون باتری
battery carrier
شاسی باتری
battery case
جعبه باتری
battery cell
پیل باتری
secondary cell
پیل باتری
sediment
درد باتری
battery charging cable
کابل باتری پر کن
battery ammeter
امپرسنج باتری
battery charging plug
دو شاخه باتری پر کن
battery carbon
زغال باتری
battery capacity
فرفیت باتری
battery box
جعبه باتری
rechargeable battery
باتری بارشدنی
air cell a battery
باتری رادیو
acummulator battery
باتری بارشدنی
alkaline battery
باتری قلیایی
sediments
درد باتری
automobile battery
باتری اتومبیل
b. eliminator
جانشین باتری ب
battery acid
اسید باتری
battery charging rheostat
رئوستای باتری پر کن
battery hold down
میانگیردار باتری
battery electrolyte
الکترولیت باتری
solution of battery
الکترولیت باتری
battery filler
سرنگ باتری
battery jar
فرف باتری
isolator for battery plate
لایی باتری
battery syringe
سرنگ باتری
hold down for batteryseparator
میانگیردار باتری
battery insulator
عایق باتری
battery insulator
میانگیر باتری
battery isolator
لایی باتری
battery electrode
الکترود باتری
discharger for battery
باتری خالی کن
batterty cover
سرپوش باتری
battery liquid
مایع باتری
battery discharger
باتری خالی کن
battery current
برق باتری
reversed battery plate
صفحه باتری معکوس
nickel iron battery
باتری نیکل-اهن
plate puller
انبر صفحه باتری
overdischarge of battery
تخلیه فرساینده باتری
overfilling of battery
سرشار کردن باتری
plate press
پرس صفحه باتری
plante battery plate
صفحه باتری پلانته
to charge the battery
باتری را بار کردن
plunge battery
باتری با الکترد شناور
porosity of battery plate
تخلخل صفحه باتری
twenty four hour charge rate
امپر مجاز باتری
train lighting battery
باتری روشنایی ترن
thin plate battery
باتری صفحه نازک
backs
که یک باتری پشتیبان دارد
discharge
خالی کردن باتری
universal receiver
رادیو برق و باتری
shedding of battery plate
ریزش صفحه باتری
separator
میان گیر باتری
back
که یک باتری پشتیبان دارد
carbon battery plate
صفحه باتری کربنی
battery hydrometer
چگالی سنج باتری
cell connector
رابط پیل باتری
closed circuit battery
باتری با مدار بسته
batteries
که یک باتری پشتیبان دارد
pasted plate
صفحه باتری خمیری
faure plate
صفحه باتری خمیری
dry storage battery
باتری انبارهای خشک
battery steamer
کوره باتری بخاری
cutout relay
رله باتری پرکن
cementation
سیمانی شدن باتری
cell tester
ولت سنج باتری
battery resistance
مقدار مقاومت باتری
battery jar spacer
لایی فرف باتری
battery connector
رابط پیل باتری
group of battery plates
دسته صفحات باتری
local action
تخلیه موضعی باتری
area of battery plate
سطح صفحه باتری
hardened battery plate
صفحه باتری سخت
ampere hour efficiency of storage batter
بازده باتری انبارهای
heater battery
باتری گرم کننده
battery still
دیگ تقطیر باتری
lead acid battery
باتری سرب- اسید
idle voltage of battery
ولتاژ هرز باتری
battery
که یک باتری پشتیبان دارد
The battery is discharged (emptied).
باتری خالی شده است.
glass separator
میان گیر شیشهای باتری
accumulator
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
power pack
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
total discharge
تخلیه الکتریکی عمیق
[در باتری]
The battery is dead.
باتری خالی شده است.
The battery is dead.
باتری تمام شده است.
replenish
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenished
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenishes
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenishing
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
low tension battery
باتری فشار ضعیف رادیو
cranking capacity of battery
فرفیت راه اندازی باتری
forming of battery plates
اماده سازی صفحات باتری
cathode
ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
The engine runs by a battery.
این موتور با باتری کار می کند.
cathodes
ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
battery
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
batteries
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
invisible
مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
dry cell battery
باتری ای که قابل شارژ مجدد نیست مقایسه شودباRechergeable Battery
luggable
کامپیوتر شخصی قابل حمل که باتری اش معمولا تمام نمیشود.
The capacity of a battery is typically expressed in milliamp-hours.
ظرفیت باتری به طور معمول در میلی آمپر در ساعت بیان می شود.
to jump-start someone's car
کمک برای روشن کردن
[خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
suspend
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspends
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspending
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com