Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
silk hat
کلاه بلند ابریشمی مخصوص مواقع رسمی
Other Matches
sou'wester
کلاه مخصوص مواقع توفانی دریا
tailcoat
کت دامن گرد مخصوص مواقع رسمی
shiner
ستاره کلاه ابریشمی
fire escape
پله کان مخصوص فرار در مواقع حریق
fire escapes
پله کان مخصوص فرار در مواقع حریق
silkaline
پارچه ابریشمی سبک وحریرنمای مخصوص پرده وغیره
tulle
پارچه توری ابریشمی نازک مخصوص روسری ولباس زنانه
high hat
کلاه بلند
shako
کلاه بلند نظامی
hood
باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
foolscap
کلاه شیطانی مخصوص دلقک ها
fool's cap
کلاه شیطانی مخصوص دلقک ها
hoods
باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
bandbox
جعبهء مقوایی مخصوص نگاهداری کلاه
mechlin
توری فریف مخصوص کلاه وتوری دوزی
mask
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
silks
ژاکت و کلاه مخصوص سوارکار یا ارابه ران
masks
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
garbed in silk
جامه ابریشمی پوشیده ملبس بجامه ابریشمی
messaline
پارچه نرم ولطیف ابریشمی ابریشمی
dinner jackets
لباس مخصوص مهمانی رسمی
dinner jacket
لباس مخصوص مهمانی رسمی
ephod
جامه رسمی مخصوص کاهنان یهود
forklift
ماشین مخصوص بلند کردن چیزهای سنگین
mantelletta
شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
phyrgian cap
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry
نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
sometimes
بعضی مواقع
On such ( these ) occasions .
دراینگونه مواقع
To live on borrowed money . To play for time .
این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
We would like to take this opportunity to …
مواقع را مغتنم شمرده ...
stochastic
دارای تغییردر مواقع مختلف
casks
کلاه جنگی کلاه خود
cask
کلاه جنگی کلاه خود
fire escapes
خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
fire escape
خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
get round the law
با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
index number
مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
ahoy
ندا و خبر برای مواقع سلام لفظ
jasey
کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
occasional
وابسته به فرصت یا موقعیت مربوط به بعضی از مواقع یاگاه و بیگاه
Emergeny exit .
پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
clackvalve
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
tout
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
ejection seat
صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
dichogamic
دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
returning
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
dirndl
نوعی دامن بلند با کمر بلند
bill
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bills
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
silken
ابریشمی
silky
ابریشمی
silk tasseled
گل ابریشمی
condoms
ابریشمی
sericeous
ابریشمی
sericate
ابریشمی
condom
ابریشمی
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
officious
نیمه رسمی شبهه رسمی
review
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewed
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing
بازدید رسمی یاسان رسمی
officiary
مامور رسمی مقام رسمی
silk pile
خامه ابریشمی
silk
پارچه ابریشمی
silkiness
خاصیت ابریشمی
silk stocking
جوراب ابریشمی
silk pile
پرز ابریشمی
floss
پنبه ابریشمی
organzine
قیطان ابریشمی
levantine
یکجورپارچه ابریشمی
silk cloth
پارچه ابریشمی
silk
لباس ابریشمی
grogram
صوف ابریشمی
solemn form
در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
modiste
کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
velveteen
مخمل نخی یا ابریشمی
tie silk
پارچه ابریشمی کراواتی
i have a silk rug Štoo
یک قالیچه ابریشمی هم دارم
cotton or silk velvet
مخمل نخی یا ابریشمی
doily
نوعی پارچه ابریشمی
to rustle in silks
جامه ابریشمی پوشیدن
we d. in silks
ما کالای ابریشمی میفروشیم
chiffon
نوعی پارچه ابریشمی
d.s.c.
سیم با دو روکش ابریشمی
double silk covered
سیم با دو روکش ابریشمی
brocade
پارچه ابریشمی گل برجسته
to garb oneself in silk
جامه ابریشمی پوشیدن
doilies
نوعی پارچه ابریشمی
mantua
نوعی پارچه ابریشمی
rubbers
ابریشمی یا کاپوت مالنده یاساینده
tiffany
پارچه توری ابریشمی نازک
ninon
پارچه نرم و مواج ابریشمی
bobbinet
نوعی توری نخی یا ابریشمی
samite
پارچه زربفت ابریشمی سنگین
silk manufactures of home
کالاهای ابریشمی ساخت میهن
shantung
پارچه ابریشمی خشن چینی
rubber
ابریشمی یا کاپوت مالنده یاساینده
scarf
حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
scarfs
حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
near silk
ابریشمی که نزدیک بابریشم اصل است
grosgrain
پارچه ابریشمی خیلی محکم وکلفت
surah
نوعی پارچه ابریشمی زنانه ابریشم مصنوعی
kapok
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
raw silk
ابریشم خام
[ابریشمی که صمغ آن گرفته نشده است.]
exchange devaluation
تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
shot silk
ابریشمی که چون از چند سوبدان نگاه کنندچند رنگ نشان میدهد
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
processed silk
ابریشم پخته
[ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
malines
تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
lampas
کام اماس کام دهان اسب یکجور پارچه ابریشمی گلدار
paduasoy
پارچه ابریشمی راه راه وبادوام که درسده هیجدهم برای جامه بکار می بردند
waste silk
ابریشم گجین
[ابریشمی که از تفاله پیله سوراخ شده بدست می آید و دارای طول های متغیر است و کیفیت مطلوبی ندارد.]
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
sarsenet
پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
crape
نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
sarcenet
پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
head piece
کلاه
ice-cap
یخ کلاه
beau
کج کلاه
capped
کلاه
ice-caps
یخ کلاه
cappa
کلاه
headgear
کلاه
jack a dandy
کج کلاه
aigret
گل کلاه
nightcaps
شب کلاه
nightcap
شب کلاه
ice cap
یخ کلاه
chapeau
کلاه
hat
کلاه
opera hat
کلاه له شو
pretty fellow
کج کلاه
pompom
گل کلاه
bilk
کلاه سر
hats
کلاه
cap
کلاه
panache
پر کلاه
helmet
کلاه اهنی
panama hat
کلاه پاناما
steel cap
کلاه فولادی
pergolas
کلاه فرنگی
summer house
کلاه فرنگی
plumes
پر کلاه زنان تل
helmets
کلاه خود
avant-sorps
کلاه فرنگی
kepi
کلاه کپی
panama hats
کلاه پاناما
welch
کلاه گذاشتن
wigs
کلاه گیس
tricone
کلاه سه ترک
tricorn
کلاه سه ترک
hat
کلاه کاردینالی
uncap
کلاه از سر برداشتن
pavilions
کلاه فرنگی
wig
کلاه گیس
balaclavas
کلاه دوچشمی
balaclava
کلاه دوچشمی
snowcap
برف کلاه
pergola
کلاه فرنگی
hats
کلاه کاردینالی
pavilion
کلاه فرنگی
swindle
کلاه برداری
swindled
کلاه برداری
plume
پر کلاه زنان تل
hood
کلاه خود
steel helmet
کلاه اهنی
swindlers
کلاه گذار
swindler
کلاه بردار
swindler
کلاه گذار
Welsh
کلاه گذاشتن
rain hat
کلاه بارانی
rain cap
کلاه کریلی
trilbies
کلاه شاپو
service cap
کلاه خدمت
swindlers
کلاه بردار
mantles
کلاه توری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com