Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
achromat
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromato
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
Other Matches
acaro
کلمهء پیشوندی است مشتق ازacarus به معنی
acantho
کلمهء پیشوندی بمعنی خار وخادار میباشد
cardio
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
cardia
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
cardi
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
tetr
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
tetra
پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
adeni
کلمهء پیشوندی است که به معنی
adreno
کلمهء پیشوندی است به معنی
adren
کلمهء پیشوندی است به معنی
aden
کلمهء پیشوندی است که به معنی
adeno
کلمهء پیشوندی است که به معنی
micro
پیشوندی بمعنی
micros
پیشوندی بمعنی
actino
پیشوندی بمعنی
semi
پیشوندی بمعنی : نیم
mal
پیشوندی بمعنی بد و مضر
mac
پیشوندی بمعنی " فرزند"
semis
پیشوندی بمعنی : نیم
macs
پیشوندی بمعنی " فرزند"
hept
پیشوندی بمعنی هفت
hepta
پیشوندی بمعنی هفت
aces
پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
picto
پیشوندی بمعنی عکس وتصویر
igni
پیشوندی است بمعنی اتش
ace
پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
acephalo
پیشوندیست یونانی بمعنی
icosi
پیشوندی بمعنی بیست وبیست تایی
infra
پیشوندی بمعنی زیر و پایین وپست
turbos
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
turbo
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
demi
پیشوندی است بمعنی " نیم " و"نصف "
poly
پیشوندی بمعنی چند و بسیار وبس
pans
قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
arches
: پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
arch-
: پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
arch
: پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
supra
پیشوندی بمعنی بالا و روی ومافوق
over
پیشوندی بمعنی زیادو زیاده و بیش
over-
پیشوندی بمعنی زیادو زیاده و بیش
pan-
قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
pan
قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
polys
پیشوندی بمعنی چند و بسیار وبس
greco
پیشوند بمعنی یونان و یونانی
ante
: پیشوندی است بمعنی- پیش- و- قبل از- و-درجلو-
non
پیشوندی است بمعنی >منفی <یا >خیر< و غیر
aceto
پیشوندی است مشتق ازکلمهء لاتین acetum که به معنی
somnambul
کلمه پیشوندی است بمعنی راه رفتن در خواب
acro
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
acr
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
mis-
پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
mis
پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
hemi
پیشوندی است بمعنی نیم ونصف مانند hemisphereیعنی نیمکره
helminth
کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
helmintho
کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
chain
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chains
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
diabolo
کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
diabol
کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
super
: پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
hyper
پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper-
پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
euphemism
استعمال کلمهء نیکو و مطلوبی برای موضوع یا کلمهء نامطلوبی
euphemisms
استعمال کلمهء نیکو و مطلوبی برای موضوع یا کلمهء نامطلوبی
acr
میباشدو با کلمات ترکیب میشودمانند: Acro-Carpous که بمعنی " دارای میوه در راس " است
acro
میباشدو با کلمات ترکیب میشودمانند: Acro-Carpous که بمعنی " دارای میوه در راس " است
euphemize
استعمال کلمهء نیکو بجای کلمهء زشت
grecism
طرز یونانی فرهنگ یونانی
hellenism
یونانی مابی اداب یونانی
speeches
بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
semantics
1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
speech
بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
slice
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
spelling checker
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spellchecker
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
antonyms
کلمهء متضاد
jussive
کلمهء امری
apposition
کلمهء وصفی
antonym
کلمهء متضاد
hellenize
یونانی کردن یونانی ماب کردن
adverts
توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
advert
توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
dictionaries
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
alliterate
چند کلمهء نزدیک بهم را با یک حرف اغاز کردن
prefixes
پیشوندی
prefix
پیشوندی
mal
پیشوندی که معنی بد
nano
پیشوندی به معنای 01 به توان 9-
prefix notation
نشان گذاری پیشوندی
nano
پیشوندی به معنای یک بیلیونیم
acoustico
پیشوندی است به معنی
atto
پیشوندی به معنای 01 به توان 81-
hecto
پیشوندی به معنای یکصد
t
پیشوندی برای یک تریلیون
tera
پیشوندی برای 01 به توان 21
hecto
پیشوندی معادل 01 به توان 2
tera
پیشوندی به معنای یک تریلیونیم
giga
پیشوندی معادل 01بتوان 9
pythagorean
یونانی
grecian
یونانی
Greek
یونانی
Greeks
یونانی
ads
پیشوندی است لاتین به معنی
pico
پیشوندی به معنای 01 به توان منفی 21
ad
پیشوندی است لاتین به معنی
counter-
پیشوندی به معنای مخالف یاضد
graecism
اصطلاح یونانی
graecism
فرهنگ یونانی
Greek architecture
معماری یونانی
poison hemlock
شوکران یونانی
hellenization
یونانی شدن
pyrrhonism
فلسفه یونانی
hellenism
اصطلاح یونانی
hellene
یونانی خالص
greek text
متن یونانی
key pattern
زبانه یونانی
greek gift
هدیه یونانی
grecize
یونانی وارکردن
labyrinthine fret
نقش یونانی
key pattern
زنجیره یونانی
grecism
اصطلاح یونانی
larchagaric
اگاریکون یونانی
phihellenic
یونانی دوست
aphrodite
ونوس یونانی
paronymous
مشتق
formant
مشتق
anti derivative
ضد مشتق
parasyntetic
مشتق
paronym
مشتق
derivatives
مشتق
derivative
مشتق
offshoots
مشتق
offshoot
مشتق
crepidoma
سکو
[در ساختمان یونانی]
mu
نام حرف یونانی
solon
سولن مقنن یونانی
greed orthodox
کلیسای ارتدکس یونانی
he is of greek origin
اصلش یونانی است
phi
حرف ف درالفبا یونانی
planform
قهرمان یونانی جنگ تروا
lambdoidal
حرف لام در یونانی
he is of greek origin
اصلا یونانی است
he has small greek
کمی یونانی میداند
grecize
یونانی ماب کردن
derive
مشتق شده از
differential equations
معادلات مشتق
differentiator
مشتق گیر
second derivative
مشتق دوم
diphyletic
مشتق از دو نیا
formative
کلمه مشتق
differentiating
مشتق گرفتن
differentiates
مشتق گرفتن
differentiate
مشتق گرفتن
derived field
فیلد مشتق
derivation
مشتق گیری
spiritous
مشتق ازالکل
derive
مشتق کردن
to d. itself
مشتق شدن
derives
مشتق کردن
derives
مشتق شده از
deriving
مشتق کردن
deriving
مشتق شده از
autologous
مشتق از خود
calcic
مشتق ازاهک
silicic
مشتق از سیلیس
derivations
مشتق گیری
denominator
مشتق کننده
branches
مشتق شدن
denominators
مشتق کننده
parial derivative
مشتق جزئی
parasyntetic
مشتق و مرکب
branch
مشتق شدن
differentiation
مشتق گیری
all-
: بمعنی
all
: بمعنی
allo
بمعنی
co-
پیشوندی بمعنای 09 درجه منهای مقدار مذکور
Co
پیشوندی بمعنای 09 درجه منهای مقدار مذکور
amphi
[پیشوندی به معنی هر دو طرف یا جلو عقب مثل هم]
zeus
زاوش رئیس خدایان یونانی
betas
دومین حرف الفبای یونانی
omega
اخرین حرف الفبای یونانی
alpha
حرف اول الفبای یونانی
alphas
حرف اول الفبای یونانی
nu
سیزدهمین حرف الفبای یونانی
beta
دومین حرف الفبای یونانی
gammas
حرف سوم الفبای یونانی
ajax
قهرمان یونانی جنگ تروا
tenuis
علامت مکث و وقفه در یونانی
ihs
مخفف کلمه یونانی عیسی
gamma
حرف سوم الفبای یونانی
theseus
قهرمان یونانی فاتح امازون ها
deltas
حرف چهارم زبان یونانی
choragic
[مطعلق به رهبران کر دسته یونانی]
delta
حرف چهارم زبان یونانی
epsilon
پنجمین حرف الفبای یونانی
epicurus
نام فیلسوف یونانی که معتقد
erato
غزل و شعر عشقی یونانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com