English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4 milliseconds)
English Persian
pastries کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
pastry کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
Other Matches
pepo کدو و خیار ومانند انها
doughnut نان شیرینی گرد ومانند حلقه
doughnuts نان شیرینی گرد ومانند حلقه
notobranchiate در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
shortbread کماج
pastry cook کماج پز
spongecake کماج
cubbing شکارتوله خرس ومانند ان
flummery فرنی وحریره ومانند ان
helve دسته تیشه ومانند ان
hacienda بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
to catch a likeness چیزیرادیدن ومانند انرادرست کردن
metage اندازه گیری بارزغال سنگ ومانند ان
frostwork نقش شبنم یخ زده بر روی پنجره ومانند ان
footlights ردیف چراغهای جلو صحنه نمایش ومانند ان
mops چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
mopping چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
mop چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
mopped چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
they انها
yond انها
those انها
most of them بیشتر انها
one of them یکی از انها
the most that i can do بیشتر انها
many of them بسیاری از انها
who are they? انها کی هستند
neither of them know هیچکدام از انها نمیدانند
i saw none of them هیچکدام از انها را ندیدم
to pass muster در بازدیدارتش و مانند انها
many of them عده زیادی از انها
he rolled them by سواره از پهلوی انها رد شد
pastry شیرینی
patisseries شیرینی
saccharinity شیرینی
sweet stuff شیرینی
bonbon شیرینی
loveliness شیرینی
mellifluence شیرینی
amiability شیرینی
amiability or amiableness شیرینی
sweetmeat شیرینی
confetti شیرینی
patisserie شیرینی
pastries شیرینی
nicy شیرینی
sugar candy شیرینی
confection شیرینی
lolipops شیرینی
goodies شیرینی
love liness شیرینی
sweetness شیرینی
marzipan شیرینی
melodiousness شیرینی
sugar شیرینی
goody شیرینی
sugars شیرینی
confections شیرینی
i alone bear the brunt of it خدمت انها بر من واجب می اید
they are of a doubtful paterni اصل انها معلوم نیست
they are cured by nature طبیعت انها را درمان میکند
extends بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
extending بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
extend بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
it is a pity of them دل ادم برای انها میسوزد
they came to a rupture میانه انها بهم خورد
curtesy زوج از انها ارث می برد
brass bands ادوات انها از برنج باشد
they were badly officered افسران انها خوب نبودند
podiatry دانش ناخوشیهای پاودرمان انها
brass band ادوات انها از برنج باشد
logroll غلتاندن الوار وانداختن انها به اب
confectionary شیرینی سازی
blintz نوعی شیرینی
box suitmeats جعبه شیرینی
sugared شیرینی زده
wafers شیرینی پنجرهای
wafer شیرینی پنجرهای
custard pie یکجور شیرینی
tuck شیرینی مربا
cooky شیرینی بیسکویت
tucks شیرینی مربا
ingratiation خود شیرینی
blintze نوعی شیرینی
costs arabicus قسط شیرینی
corn ball شیرینی چس فیل
baked meat نان شیرینی
bakemeat نان شیرینی
kissing comfit شیرینی معطر
cooky شیرینی خشک
freshness شیرینی بی نمکی
elecampane نوعی شیرینی
tucking شیرینی مربا
crackers یکجور شیرینی
cookie شیرینی بیسکویت
sweet tooth علاقمند به شیرینی
sweet tooth شیرینی دوست
sweetmeat شیرینی جات
cookie شیرینی خشک
cookies شیرینی بیسکویت
confectioner شیرینی فروش
puff pastry شیرینی پفکی
cracker یکجور شیرینی
confectioners شیرینی فروش
cookies شیرینی خشک
their principal food is rice خوراک عمده انها برنج است
crackleware فروفی که سطح انها ترک داریامودارمینماید
pelage پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
the exercised thier veto انها حق وتوی خود را اعمال کردند
corrective maintenance جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
onomastics علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
grosbeak سهره و سینه سرخ و مانند انها
tzigane وابسته به کولیهای مجار یاموزیک انها
it filled their hearts with t ترس زیاد دردل انها انداخت
marshmallow نوعی شیرینی خمیرمانند
marshmallows نوعی شیرینی خمیرمانند
Too much sweetnes cloys. شیرینی زیاد دل را می زند
fondants شیرینی ای که در دهان اب میشود
french pastry شیرینی اردینه فرانسوی
to have a sweet tooth شیرینی دوست بودن
patisseries مغازهی شیرینی پزی
confectionary شیرینی ساز قنادی
shine up to <idiom> خود شیرینی کردن
kuchen نان شیرینی کاکائودار
douceur شیرینی وفرافت رفتار
insinuator خود شیرینی کننده
fondant شیرینی ای که در دهان اب میشود
insinuative مبنی بر خود شیرینی
ingratiatingly ازراه خود شیرینی
marchpane نان شیرینی بادامی
ingratiated خود شیرینی کردن
buttercups نوعی شیرینی کوچک
minting شیرینی معطر با نعناع
custard یکجور شیرینی یا فرنی
nougat شیرینی بادام دار
ingratiating خود شیرینی کردن
ingratiates خود شیرینی کردن
puff paste نان شیرینی پف کردن
sweetshop شیرینی فروشی قنادی
confectionery صنعت شیرینی سازی
mint شیرینی معطر با نعناع
minted شیرینی معطر با نعناع
ratafee نان شیرینی بادامی
ratafia نان شیرینی بادامی
mints شیرینی معطر با نعناع
ingratiate خود شیرینی کردن
tart نان شیرینی مربایی
tarts نان شیرینی مربایی
buttercup نوعی شیرینی کوچک
patisserie مغازهی شیرینی پزی
paste نوعی شیرینی چسباندن
pasted نوعی شیرینی چسباندن
pasties شیرینی میوه دار
bagel نان شیرینی حلقوی
to pick thanks خود شیرینی کردن
pastes نوعی شیرینی چسباندن
pasty شیرینی میوه دار
pasting نوعی شیرینی چسباندن
age grouping طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
interdenominational وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
legumen حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
they rate as tonic drugs انها جزو داروهای نیروبخش بشمار میروند
vendor rating رده بندی فروشندگان براساس سابقه انها
turret guns توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
neck wear کراوات و یقه و مانند انها گردن پوش
benday جداکردن دومنطقه بوسیله ایجادشیار بین انها
pile group دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
porter house جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
bakeries دکان نانوایی یا شیرینی پزی
floating island جزیره شناور ومصنوعی شیرینی
bakery دکان نانوایی یا شیرینی پزی
elf dock شیرینی که اززنجبیل شامی سازند
doughboy نان شیرینی میوه دار
croissants نان شیرینی هلالی شکل
puff pastry شیرینی دارای خامهی پف کرده
frosting رویه خامهای کیک یا شیرینی
bakemeat شیرینی اردی غذای پخته
Wont you have sweets (candies) شیرینی میل نمی کنید ؟
baked meat شیرینی اردی غذای پخته
long life itemes اقلامی که عمر قانونی انها 5سال یا بیشتر باشد
pragmatics مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
land shark کسیکه ملوانان رادردریاغارت میکندیابمال انها انگل میشود
liquid consonants حروف گنگی که صدای انها روان و نرم مینماید
slow moving کالاهایی که فروختن انها مدت زیادی طول میکشد
cunclude تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
dispatching priority شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
diachrony تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
expired appropriation اقلامی که مدت اعتبار توزیع انها گذشته باشد
bead roll صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
computer literacy دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
check flight پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
I clinched a lucrative deal. معامله چربی ( شیرینی ) انچام دادم
pastilles قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
patty نان شیرینی میوه داریاگوشت دار
pastille قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
cybercafe نیز قهوه و شیرینی در آن موجود است
icing شکر و تخم مرغ روی شیرینی
patties نان شیرینی میوه داریاگوشت دار
pattie نان شیرینی میوه داریاگوشت دار
to make up to any one پیش کسی خود شیرینی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com