English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (28 milliseconds)
English Persian
image degradation کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار
Other Matches
radar discrimination قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
image displacement اشتباه تصویر یا خطای تصویربرداری دستگاه
interlook dormant period زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
radar دستگاه رادار
rawinsonde دستگاه راوین رادار هواسنجی
target discrimination قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
volumes قدرت دستگاه مخابراتی
volume قدرت دستگاه مخابراتی
payouts قدرت کار دستگاه
payout قدرت کار دستگاه
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
asdic دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
clattered تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
ergograph دستگاه سنجش قدرت کارعضلانی
zymoscope دستگاه اندازه گیری قدرت تخمیر
inputted انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
input انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
out put حاصل کار قدرت خروجی دستگاه
empowering صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empower صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
radar comouflage استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
consol دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
chaff وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
gadget نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadgets نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
radar scan تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
railing امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railings امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
radar prediction بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
radar return انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
directional radar prediction تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
blips نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blip نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
crystal balls گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal ball گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
trapping اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radar tracking تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
radar trapping اختلال پیدا کردن رادار
guided propagation تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
pip matching روش بصری روانه کردن انتن رادار در ارتفاع و سمت
creativeness قدرت خلاقه قدرت ابداع
homing روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
benumb بی قدرت کردن
radar locating تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
dictatorship of proletariat اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
countervailing power قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
qualifies تعیین کردن قدرت راتوصیف کردن
qualify تعیین کردن قدرت راتوصیف کردن
receptions قدرت پذیرش پذیرایی کردن
reception قدرت پذیرش پذیرایی کردن
diffusion کم کردن از قدرت تخلیه فشار
traction قدرت کشش بکسل کردن
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
to piss off the wrong people <idiom> آدمهای دارای نفوذ و قدرت زیاد را عصبانی کردن
subversion نابود کردن قدرت یک حکومت ازنظرنظامی اقتصادی روانی فرهنگی سیاسی و اجتماعی
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
mangles دستگاه پرس له کردن
mangle دستگاه پرس له کردن
setting up apparatus دستگاه سوار کردن
mangling دستگاه پرس له کردن
to break aset خراب یا ناقص کردن یک دستگاه
radar رادار
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
distortions تق تق صدا دادن وزوز کردن دستگاه
distortion تق تق صدا دادن وزوز کردن دستگاه
rougher دستگاه مخصوص ناصاف کردن اشیا
zamboni دستگاه چهارچرخه برای صاف کردن یخ
corner reflector پریکسوپ رادار
acquisition radar رادار هدفیاب
search radar رادار تجسسی
aerial radar رادار هوایی
crystal ball انتن رادار
acquisition radar رادار هدفیابی
teleran رادار تلویزیونی
counter circuit کنتور رادار
sidelooking airborne radar رادار جانبی
agl رادار هواپیما
surveillance radar رادار مراقبتی
aircraft gun laying رادار هواپیما
crystal balls انتن رادار
radar installation تاسیسات رادار
radar countermeasures اقدامات ضد رادار
radar boresight محوریابی رادار
radar beam پرتو رادار
radome اطاق رادار
radar scope صفحه رادار
radar beacon راهنمای رادار
radar trace علامت رادار
radar trapping اختلال رادار
radarman متصدی رادار
radar alimeter فرازیاب رادار
radar ranging میدان رادار
radar quardship نگهبانی رادار
sensor رادار مراقبتی
radar location موقعیت رادار
radar man متصدی رادار
doppler radar رادار دوپلر
radar equipment تجهیزات رادار
radar engineering مهندسی رادار
radar network شبکه ی رادار
radome برج رادار
radar operator متصدی رادار
doppler radar رادار داپلر
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
reconditions نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
zero beat تنظیم کردن دقیق موج دستگاه وفرکانس ان
reconditioned نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
recondition نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
radar clutter منطقه کور رادار
radar boresight تطابق خط دید رادار
beam width عرض بیم رادار
radar countermeasures پیش گیریهای ضد رادار
screening elevation تراز مانع رادار
surveillance radar رادار تجسس هدف
airborne sensor رادار مراقبتی هوابرد
radar measurement اندازه گیری رادار
sector of search منطقه مراقبت رادار
sidelobe بیم جانبی رادار
acquisition radar رادار اکتشاف هدف
warning radar رادار هشدار دهنده
active sonar رادار دریایی فعال
sector of search منطقه تجسس رادار
raydit رادار اقیانوس نگار
seeker رادار تجسس هدف
radome گنبد انتن رادار
echoes برگشت امواج رادار
echoing برگشت امواج رادار
radar beacon برج دیدبانی رادار
fire control radar رادار کنترل اتش
b scope صفحه کاتد رادار
echoed برگشت امواج رادار
radar scope صفحه دید رادار
sidelooking airborne radar رادار با دید جانبی
radar scan مراقبت بوسیله رادار
radar beacon برج مراقبت رادار
radar screen صفحه تصویر رادار
sbend distortion لرزش تصویر رادار
echo برگشت امواج رادار
calibration تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
altitude delay افت ارتفاع امواج رادار
radar clutter منطقه پوشیده از دید رادار
scan یک دور گردش انتن رادار
azimuth stabilized ppi صفحه رادار با سمت ثابت
scans یک دور گردش انتن رادار
tactical air navigation رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
radar imagery عکاسی به وسیله امواج رادار
scanned یک دور گردش انتن رادار
corner reflector پریکسوپ تنظیم هدف رادار
people sniffer رادار کشف افراد دشمن
loran رادار مسافت سنج دریایی
surface reverbration امواج برگشتی سطحی رادار
beam width عرض ستون امواج رادار
shoran شورن رادار اب نگار بردکوتاه
radar echo علایم روی صفحه رادار
radar altimetry ارتفاع سنجی به وسیله رادار
plan position indicator صفحه رادار ناو یا هواپیما
clutter برفک انداختن صفحه رادار
radar ranging تنظیم تیر به وسیله رادار
radar prediction کسب اطلاعات به وسیله رادار
clara منطقه رادار پاک است
cluttered برفک انداختن صفحه رادار
aspect change تغییرمنظر هدف از دید رادار
blip تصویری بر روی صفحه رادار
clutters برفک انداختن صفحه رادار
blips تصویری بر روی صفحه رادار
aspect رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com