English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 251 (25 milliseconds)
English Persian
controller کنترل کننده
controllers کنترل کننده
Search result with all words
controller نافر کنترل کننده
controllers نافر کنترل کننده
basic بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basics بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
layout 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layouts 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
peripheral مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
administrator شخص یا نرم افزار کنترل کننده و پیشبرنده
administrators شخص یا نرم افزار کنترل کننده و پیشبرنده
air raid reporting control ship گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
aircontroller کنترل کننده هوایی
auto lean مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
auto rich مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
channel controller کنترل کننده مجرا
cluster controller کنترل کننده گروهی
communications controller کنترل کننده ارتباطات
control buoy بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد
control member عضو کنترل کننده
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
control ship ناو کنترل کننده عملیات دریایی
controller card کارت کنترل کننده
disk controller کنترل کننده گرده
disk controller کنترل کننده دیسک
disk controller card کارت کنترل کننده دیسک
disk operating system کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
drum controller کنترل کننده درام
dual channel controller کنترل کننده دو کاناله
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
floppy disk controller کنترل کننده فلاپی دیسک
freddie اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
ground control دستگاه کنترل کننده زمینی
Hayes Corporation تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
herwitz bishops فیلهای کنترل کننده دو قطر مجاورشطرنج
homing adaptor تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
input output controller کنترل کننده ورودی- خروجی
line printer controller کنترل کننده چاپگر خطی
loop control variable متغییر کنترل کننده حلقه
mechanical mouse mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
micro controller ریز کنترل کننده
open loop system مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
peripheral controller کنترل کننده جانبی
peripheral controller کنترل کننده جنبی
print controller کنترل کننده چاپ
processor تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود
silicon controlled restifier یکسو کننده کنترل شده سیلیکانی
spelling checker کنترل کننده حروف لغات
tidal sluice مجرای کنترل کننده جزر و مد
vasomotor کنترل کننده رگها
Other Matches
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
control statement حکم کنترل دستور کنترل
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
controlled net شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
fire control کنترل کردن اتش کنترل اتش
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
control code کد کنترل
check-ups کنترل
minor control کنترل کم
control کنترل
controlling کنترل
line control کنترل خط
controls کنترل
rein کنترل
check-up کنترل
takeover اعمال کنترل
unevaluated <adj.> کنترل نشده
organization control کنترل سازمانی
unchecked <adj.> کنترل نشده
strokes ضربه با کنترل
carriage کنترل چاپگر
automatic control کنترل خودکار
price control کنترل قیمت
control structure ساخت کنترل
digital control کنترل دیجیتالی
stroking ضربه با کنترل
control key کلید کنترل
electronic control کنترل الکترونیکی
carriages کنترل چاپگر
electric control کنترل الکتریکی
penstock دریچه کنترل اب
control system سیستم کنترل
control unit واحد کنترل
control surface سطح کنترل
frame کنترل هایی
check-ups کنترل کردن
remote control unit ریموت کنترل
traffic control کنترل ترافیک
teleguidance ریموت کنترل
stroke ضربه با کنترل
pilot lamp لامپ کنترل
check-up کنترل کردن
unaudited <adj.> کنترل نشده
stroked ضربه با کنترل
control language زبان کنترل
zapper [coll.] ریموت کنترل
remote control ریموت کنترل
control pannel تابلوی کنترل
asynchronous control کنترل ناهمگام
birth control کنترل موالید
get along <idiom> کنترل کردن
control port درگاه کنترل
control procedure رویه کنترل
direct control کنترل مستقیم
controllability قابلیت کنترل
arms control کنترل سلاح
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com