Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (39 milliseconds)
English
Persian
wheat germ
گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود
Other Matches
wheatgerm
گیاهک گندم
soft
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
war head
قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
config.sys
این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
plucks
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucked
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
pluck
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucking
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
demand report
گزارشی که به هنگام نیازتولید میشود
dynamic
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
dynamically
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
hyphens
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
succuba
جنی یا دیو مادهای که هنگام شب بغل خواب مردان میشود
working lead
بار یا نیرویی که ساختمان یاجزیی از ان هنگام کارکردمعمولی متحمل میشود
synchronous
کامپیوتری که در آن هر عمل در هنگام ورود پاس ساعت انجام میشود
recessional hymn
سرودیکه هنگام دست کشیدن کشیشان از عبادت نواخته میشود
initialling
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initial
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialed
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialled
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialing
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initials
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
windrow
تل خاکی که هنگام کارماشینهای راه سازی در کنارجاده تشکیل میشود
twangs
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twang
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanged
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanging
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
privateer
کشتی تجارتی که هنگام جنگ توسط دولت مصادره ومسلح میشود
drop down menu
منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
eye service
خدمتی که فقط هنگام موافبت خوب انجام داده میشود نگاه عاشقانه
infusionism
اعتقاد باینکه روح پیش از تن موجود است و هنگام زاییمان بتن دمیده میشود
autoexec bat
در DOS یک فایل دستهای است که هنگام روشن شدن کامپیوتر یا شروع مجدد کاردستگاه فعال میشود
dib
باسی که هنگام انتقال داده از بخشی از کامپیوتر به دیگری استفاده میشود مثل بین حافظه و CPU
refresher
حق الوکاله اضافی که هنگام جریان دعوی زمانیکه مدت دادرسی از حد معمول تجاوزکند به وکیل داده میشود
gemmule
دکمه گیاهک
acrospire
گیاهک دانه
cookies
فایل کوچکی که هنگام اتصال به یک اینترنت راه دور با استفاده از جستجوگر وصل شده اید ذخیره میشود
cookie
فایل کوچکی که هنگام اتصال به یک اینترنت راه دور با استفاده از جستجوگر وصل شده اید ذخیره میشود
mill
اسیاب کردن
mills
اسیاب کردن
to grind into flour
اسیاب کردن
mill
کارخانه اسیاب کردن
grinds
اسیاب کردن خردکردن
grit
اسیاب کردن ازردن
grind
اسیاب کردن خردکردن
gritted
اسیاب کردن ازردن
milling
عمل اسیاب کردن
mills
کارخانه اسیاب کردن
gritting
اسیاب کردن ازردن
grist
عمل اسیاب کردن
embryo
گیاهک تخم مرحله بدوی
embryos
گیاهک تخم مرحله بدوی
wild card character
نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
sectors
دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
sector
دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
mill
نورد کردن فرز کردن اسیاب
mills
نورد کردن فرز کردن اسیاب
ymck
تعریف رنگ بر پایه چهار رنگ که در نرم افزار DTP هنگام ایجاد فیلم رنگی مختلف برای چاپ استفاده میشود
clear one's ears
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
horned scully
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
embryophyte
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
radio button
شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
to take counsel of one'spillow
شب هنگام اندیشه در چیزی کردن
top
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
boot
خراب کردن توپ هنگام گرفتن ان
to consult one's pillow
هنگام شب پیش خود اندیشه کردن
to cry wolf too often
کردن هنگام راست بودن هم کسی باورنکند
noil
خرده پشمی که هنگام شانه کردن میریزد
plegaphonia
گوش کردن صدای سینه هنگام دق خشکنای
imposition of hands
هنگام دادن ماموریت روحانی بکسی یادعا کردن به وی
shadow RAM
ROM به یک قطعه RAMسریع تر در هنگام روشن کردن کامپیوتر
piezoelectric
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
swagger cane
عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
paralleling
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
paralleled
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallelled
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallel
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallelling
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallels
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
kermit
پروتکل ارسال فایل هنگام بار کردن داده با مودم
milling
اسیاب
millrace
اب اسیاب
mill
اسیاب
mill race
اب اسیاب
mills
اسیاب
milldam
سر اسیاب
water mill
اسیاب
sectors
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
millstones
سنگ اسیاب
millwright
اسیاب ساز
flier
پره اسیاب
millstone
سنگ اسیاب
molar
دندان اسیاب
hand mill
اسیاب دستی
gristmill
اسیاب غلات
grindstone
سنگ اسیاب
quern
اسیاب دستی
grindstones
سنگ اسیاب
molar tooth
دندان اسیاب
fliers
پره اسیاب
mealmen
کارگر اسیاب
cheek tooth
اسیاب کننده
edge mill
اسیاب غلطکی
grinder
دندان اسیاب
mill dam
بند اسیاب
water mill
اسیاب ابی
mill race
جوی اسیاب
millrace
جوی اسیاب
milldam
بند اسیاب
mill wright
اسیاب ساز
grinders
دندان اسیاب
flyer
پره اسیاب
sectorial
دندان اسیاب
jaw tooth
دندان اسیاب
headrace
تنوره اسیاب
triturator
اسیاب کننده
windmills
اسیاب بادی
head race
تنوره اسیاب
windmill
اسیاب بادی
flyers
پره اسیاب
ball mill
اسیاب ساچمهای
corn flower
گل گندم
wheat
گندم
cash crops
گندم جو
cornflower
گل گندم
cornflowers
گل گندم
centaurea
گل گندم
grain
یک گندم
hard hyphen
خط کجی که به هنگام هجی کردن مورد نیاز بوده وهمیشه چاپ می گردد
anchor block
بلوکهایی که جهت مهار کردن لوله هنگام نصب کار گذاشته میشوند
paddies
برنج اسیاب نکرده
nether millstone
سنگ زیرین اسیاب
stamping mill
اسیاب سنگ کوبی
mill wheel
چرخ یا پره اسیاب
tubercle
برامدگی دندان اسیاب
vane of windmill
پره اسیاب بادی
flume
ناودان جوی اسیاب
mill circle
چرخ اسیاب ژیمناستیک
grinders
سنگ رویی اسیاب
grinder
سنگ رویی اسیاب
sail arm
پره اسیاب بادی
stamp mill
اسیاب سنگ کوبی
paddy
برنج اسیاب نکرده
premolar
دندان اسیاب کوچک
crapping
گندم سیاه
pug
خاشاک گندم
to winnow the grain
گندم راباددادن
frit fly
مگس گندم
crap
گندم سیاه
wheatear
سنبله گندم
corn chandler
گندم فروش
wheat rust
زنگ گندم
wheat chaff
کاه گندم
pugs
خاشاک گندم
crapped
گندم سیاه
buckwheat
گندم سیاه
cornmeal
ارد گندم
parched corn
گندم بریان
parched corn
گندم برشته
wheat bread
نان گندم
buck wheat
گندم سیاه
wheatgerm
جنین گندم
wholewheat
گندم خالص
wholewheat
گندم ناب
tawniness
گندم گونی
husker
گندم پاک کن
flails
گندم کوب
moory
گندم گون
musteline
گندم گون
grain field
گندم زار
corn weevil
شپشه گندم
sheaf
دسته گندم
jointworm
کرم گندم
corn field
گندم زار
grain rust
زنگ گندم
tawnier
گندم گون
flailing
گندم کوب
flail
گندم کوب
wheaten bread
نان گندم
bran
پوست گندم
tawny
گندم گون
flailed
گندم کوب
wheaten
برنگ گندم
french wheat
گندم سیاه
saracen corn
گندم سیاه
wheaten
وابسته به گندم
tawniest
گندم گون
windmills
هر چیزی شبیه اسیاب بادی
grind
اسیاب شدن سخت کارکردن
premolar
مربوط بدندانهای اسیاب کوچک
windmill
هر چیزی شبیه اسیاب بادی
grinds
اسیاب شدن سخت کارکردن
hessian fly
حشره گندم خوار
groats
گندم یاجوپوست کنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com