Dictiornary-Farsi | گیرنده اشکارساز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
crystal set	گیرنده اشکارساز


Other Matches

backward	کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards	کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
request	سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requested	سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting	سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests	سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
signalling	1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee	گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
mixers	اشکارساز
second detector	اشکارساز
detectors	اشکارساز
detector	اشکارساز
mixer	اشکارساز
first detector	اشکارساز
fault detector	اشکارساز خطا
ground detector	اشکارساز زمین
ratio detector	اشکارساز نسبت
regenerative detector	اشکارساز تشدیدی
phase discriminator	اشکارساز فاز
contact detector	اشکارساز کنتاکتی
nuclear detector	اشکارساز هستهای
phase detector	اشکارساز فاز
detecting crystal	بلور اشکارساز
detector circuit	مدار اشکارساز
detector tube	لامپ اشکارساز
electrolytic detector	اشکارساز الکترولیتی
precipitating factor	عامل اشکارساز
grid detector	اشکارساز شبکه
maximum detector	اشکارساز حداکثر
current detector	اشکارساز جریان
crystal set	اشکارساز کریستالی
crystal detector	اشکارساز بلورین
lindberg detector	اشکارساز لیندبرگ
linear detector	اشکارساز خطی
frequency demodulator	اشکارساز فرکانس
gas detector	اشکارساز گازی
grid current rectifier	اشکارساز شبکه
video detector	اشکارساز ویدئو
barrier layer detector	اشکارساز لایه سدی
fire detection system	سیستم اشکارساز حریق
flame ionization detector	اشکارساز یونش شعلهای
ground detector	اشکارساز اتصال با زمین
hydrogen flame detector	اشکارساز شعلهای هیدروژن
ground indicator	اشکارساز اتصال با زمین
electron capture detector	اشکارساز الکترون گیراندازی
crankcase mist detector	اشکارساز الودگی روغن
vacuum tube detector	اشکارساز با لامپ خلاء
h.f.d	اشکارساز شعلهای هیدروژنی
f.i.d	اشکارساز یونش شعلهای
sweep potential detector	اشکارساز جاروکننده پتانسیلی
oscillator	تفکیک کننده امواج اشکارساز
impluse modulator	اشکارساز ضربه جریان مدولاتور ایمپولز
insulation detector	دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
prehensorial	گیرنده
adopter	گیرنده
grantee	گیرنده
catchier	گیرنده
catchiest	گیرنده
catchy	گیرنده
receptors	گیرنده
accipient	گیرنده
prehensile	گیرنده
recipients	گیرنده
recipient	گیرنده
touching	گیرنده
sensor	گیرنده
acceptor	گیرنده
getter	گیرنده
barrage reception	سد گیرنده
fetching	گیرنده
reciever	گیرنده
addressees	گیرنده
addressee	گیرنده
consignee	گیرنده
prehensory	گیرنده
reciptacle	گیرنده
receiver	گیرنده
catcher	گیرنده
assignee	گیرنده
payees	گیرنده
receivers	گیرنده
receptor	گیرنده
payee	گیرنده
magnetic deflector	یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
borrowers	قرض گیرنده
borrowers	وام گیرنده
determiner	تصمیم گیرنده
feoffee	گیرنده تیول
communication receiver	گیرنده مخابرات
concluder	نتیجه گیرنده
consignee	گیرنده امانت
exteroceptor	گیرنده برونی
exempted , adressee	گیرنده استثنایی
interoceptor	گیرنده درونی
interoceptor	گیرنده احشایی
enteroceptor	گیرنده درونی
enteroceptor	گیرنده احشایی
decision maker	تصمیم گیرنده
distance receptor	گیرنده دوربرد
distilling receiver	گیرنده تقطیر
donee	گیرنده هبه
donee	گیرنده هدیه
clocker	گیرنده وقت
determiners	تصمیم گیرنده
acceptor level	تراز گیرنده
grantee	انتقال گیرنده
grabber hand	دست گیرنده
cell receptor	گیرنده سلولی
amateur receiver	گیرنده اماتور
auto radio	گیرنده اتومبیل
bailee	تحویل گیرنده
baroreceptor	گیرنده فشار
beat receiver	گیرنده تداخلی
fondler	اغوش گیرنده
bribee	رشوه گیرنده
catch of guage	گیرنده بارانسنج
cessionary	انتقال گیرنده
chemoreceptor	گیرنده شیمیایی
donee	هبه گیرنده
tither	عشر گیرنده
thermoreceptor	گیرنده دمایی
television receiver	گیرنده تلویزیونی
sound probe	گیرنده صوتی
single circuit receiver	گیرنده یک مداره
revenger	انتقام گیرنده
rejuvenescent	جوانی از سر گیرنده
receiving set	گیرنده رادیویی
receiving set	دستگاه گیرنده
receiving antenna	انتن گیرنده
striking	موثر گیرنده
strikingly	موثر گیرنده
nociceptor	گیرنده درد
radio receiver	گیرنده رادیویی
proprioceptor	گیرنده عضلانی
trainee	تعلیم گیرنده
transceiver	فرستنده و گیرنده
transferee	تحویل گیرنده
prepossessing	گیرنده جالب
acquisitive	فرا گیرنده
volumetric receptor	گیرنده حجمی
two valve receiver	گیرنده دو لامپی
tube receiver	گیرنده لامپی
transreceiver	فرستنده و گیرنده
transferee	انتقال گیرنده
trainees	تعلیم گیرنده
receiver	دستگاه گیرنده
borrower	وام گیرنده
passcatcher	گیرنده پاس
opiate receptor	گیرنده افیونی
high fidelity receiver	گیرنده رابط
comprehensive	فرا گیرنده
mechanic recepter	گیرنده مکانیکی
loanee	وام گیرنده
iterant	ازسر گیرنده
borrower	قرض گیرنده
itching palm	دست گیرنده
decreasing	نقصان گیرنده
inductance	گیرنده انرژی
payee	گیرنده وجه
payees	گیرنده وجه
mortgagee	رهن گیرنده
pawnee	رهن گیرنده
offtake canal	کانال گیرنده
receivers	فرف گیرنده
receivers	گیرنده رادیویی
jam	سد گیرنده پاس
pledgee	رهن گیرنده
photoreceptor	گیرنده نور
receivers	دستگاه گیرنده
jammed	سد گیرنده پاس
receiver	فرف گیرنده
receiver	گیرنده رادیویی
jams	سد گیرنده پاس
pledgee	وثیقه گیرنده
iterative	ازسر گیرنده تکراری
radio sextant	گیرنده امواج کیهانی
superheterodyne receiver	گیرنده سوپر هترودین
donee country	کشور کمک گیرنده
printing receiving apparatus	دستگاه گیرنده ثبات
periclinal	ازهمه سو شیب گیرنده
overtaking vessel	شناوه سبقت گیرنده
receiver gating	ولت افزایی گیرنده
transceiver	دستگاه گیرنده فرستنده
feoffee	زعیم انتقال گیرنده
pressure points	نقطههای گیرنده فشار
marginal borrower	وام گیرنده نهائی
mains receiving set	دستگاه گیرنده شبکه
long wave receiver	گیرنده موج بلند
zero beat	تنظیم موج گیرنده
receiver output volume	شدت صوت گیرنده
addresses	نشانی گیرنده پیام
receiver	دستگاه گیرنده بی سیم
annuitant	گیرنده مستمری سالیانه
alienee	گیرنده مال موردانتقال
platform	رسانگر حامل گیرنده
receptors	ستاره مساعد گیرنده
receptor	ستاره مساعد گیرنده
borrowers	عاریه گیرنده مقترض
borrower	عاریه گیرنده مقترض
holders	گیرنده اشغال کننده

crystal set

گیرنده اشکارساز