English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
amateur receiver گیرنده اماتور
Other Matches
backward کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
requests سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requested سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
amateur اماتور
unprofessional اماتور
amateurs اماتور
amateurs اماتور غیرحرفهای
amateur اماتور غیرحرفهای
amateur transmitter فرستنده اماتور
arrengement of the reonforcement توزیع اماتور
shamateur اماتور دروغین
shamateur اماتور قلابی
nerd یک اماتور کامپیوتر
nerds یک اماتور کامپیوتر
pro am مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
hunt meeting برنامه مسابقات دو یا دو بامانع برای سوارکاران اماتور
sullivan award جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
walker cup مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
first class cricket مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
signalling 1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
recipient گیرنده
addressees گیرنده
receivers گیرنده
recipients گیرنده
assignee گیرنده
sensor گیرنده
addressee گیرنده
barrage reception سد گیرنده
getter گیرنده
grantee گیرنده
catcher گیرنده
receiver گیرنده
payee گیرنده
consignee گیرنده
payees گیرنده
prehensile گیرنده
catchy گیرنده
catchiest گیرنده
catchier گیرنده
receptors گیرنده
touching گیرنده
accipient گیرنده
receptor گیرنده
reciever گیرنده
prehensory گیرنده
prehensorial گیرنده
reciptacle گیرنده
acceptor گیرنده
fetching گیرنده
adopter گیرنده
consignee گیرنده امانت
baroreceptor گیرنده فشار
crystal set گیرنده اشکارساز
auto radio گیرنده اتومبیل
concluder نتیجه گیرنده
bailee تحویل گیرنده
donee گیرنده هدیه
cessionary انتقال گیرنده
determiners تصمیم گیرنده
cell receptor گیرنده سلولی
beat receiver گیرنده تداخلی
chemoreceptor گیرنده شیمیایی
determiner تصمیم گیرنده
catch of guage گیرنده بارانسنج
bribee رشوه گیرنده
clocker گیرنده وقت
acceptor level تراز گیرنده
communication receiver گیرنده مخابرات
decision maker تصمیم گیرنده
transferee تحویل گیرنده
transceiver فرستنده و گیرنده
tither عشر گیرنده
thermoreceptor گیرنده دمایی
sound probe گیرنده صوتی
single circuit receiver گیرنده یک مداره
revenger انتقام گیرنده
rejuvenescent جوانی از سر گیرنده
receiving set گیرنده رادیویی
receiving set دستگاه گیرنده
receiving antenna انتن گیرنده
radio receiver گیرنده رادیویی
transferee انتقال گیرنده
volumetric receptor گیرنده حجمی
two valve receiver گیرنده دو لامپی
tube receiver گیرنده لامپی
transreceiver فرستنده و گیرنده
proprioceptor گیرنده عضلانی
pledgee رهن گیرنده
grabber hand دست گیرنده
fondler اغوش گیرنده
mechanic recepter گیرنده مکانیکی
feoffee گیرنده تیول
exteroceptor گیرنده برونی
exempted , adressee گیرنده استثنایی
interoceptor گیرنده درونی
interoceptor گیرنده احشایی
enteroceptor گیرنده درونی
enteroceptor گیرنده احشایی
donee هبه گیرنده
donee گیرنده هبه
distilling receiver گیرنده تقطیر
grantee انتقال گیرنده
high fidelity receiver گیرنده رابط
pledgee وثیقه گیرنده
photoreceptor گیرنده نور
pawnee رهن گیرنده
passcatcher گیرنده پاس
opiate receptor گیرنده افیونی
offtake canal کانال گیرنده
nociceptor گیرنده درد
mortgagee رهن گیرنده
loanee وام گیرنده
iterant ازسر گیرنده
itching palm دست گیرنده
inductance گیرنده انرژی
distance receptor گیرنده دوربرد
jams سد گیرنده پاس
decreasing نقصان گیرنده
television receiver گیرنده تلویزیونی
striking موثر گیرنده
strikingly موثر گیرنده
trainee تعلیم گیرنده
receiver دستگاه گیرنده
receiver گیرنده رادیویی
receiver فرف گیرنده
receivers دستگاه گیرنده
receivers گیرنده رادیویی
jam سد گیرنده پاس
receivers فرف گیرنده
comprehensive فرا گیرنده
jammed سد گیرنده پاس
trainees تعلیم گیرنده
borrowers وام گیرنده
acquisitive فرا گیرنده
prepossessing گیرنده جالب
borrower قرض گیرنده
borrower وام گیرنده
payees گیرنده وجه
payee گیرنده وجه
borrowers قرض گیرنده
donee country کشور کمک گیرنده
d.c. reciever گیرنده جریان دائم
receivers دستگاه گیرنده بی سیم
decision making unit واحد تصمیم گیرنده
directional reciever گیرنده جهت دار
feoffee زعیم انتقال گیرنده
mains receiving set دستگاه گیرنده شبکه
annuitant گیرنده مستمری سالیانه
superheterodyne receiver گیرنده سوپر هترودین
overtaking vessel شناوه سبقت گیرنده
receiver output volume شدت صوت گیرنده
receiver gating ولت افزایی گیرنده
radio sextant گیرنده امواج کیهانی
pressure points نقطههای گیرنده فشار
periclinal ازهمه سو شیب گیرنده
transceiver دستگاه گیرنده فرستنده
marginal borrower وام گیرنده نهائی
zero beat تنظیم موج گیرنده
long wave receiver گیرنده موج بلند
iterative ازسر گیرنده تکراری
printing receiving apparatus دستگاه گیرنده ثبات
receiver دستگاه گیرنده بی سیم
consignee گیرنده کالای ارسالی
addresses نشانی گیرنده پیام
alienee گیرنده مال موردانتقال
receptors ستاره مساعد گیرنده
catcher فرفرههای گیرنده محصول
receptor ستاره مساعد گیرنده
holders گیرنده اشغال کننده
color zones مناطق گیرنده رنگ
determinants تصمیم گیرنده عاجز
determinant تصمیم گیرنده عاجز
addressed نشانی گیرنده پیام
platforms رسانگر حامل گیرنده
platform رسانگر حامل گیرنده
borrower عاریه گیرنده مقترض
address نشانی گیرنده پیام
borrowers عاریه گیرنده مقترض
holder گیرنده اشغال کننده
broadcast ارسال داده به چندین گیرنده 2-
broadcasts ارسال داده به چندین گیرنده 2-
receptor دستگاه گیرنده وان حمام
receptors دستگاه گیرنده وان حمام
large hande a دارای دست بگیر گیرنده
carrige forward کرایه به عهده گیرنده کالا
pyrophorous اتش گیرنده مجاورت هوا
prehensive گیرنده دارای قوه قبض
split end گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
remittee گیرنده وجه فرستاده شده
donatory گیرنده بخشش یاهدیه یاهبه
exempted , adressee گیرنده معاف از اجرای دستور
grantee انتقال گیرنده متهب منتقل الیه
omnidirectional گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
price taker خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
responsor دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
aurigae ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com