English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
single circuit receiver گیرنده یک مداره
Other Matches
backward کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
requests سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requested سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
signalling 1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
addressees گیرنده
recipients گیرنده
addressee گیرنده
catcher گیرنده
prehensorial گیرنده
barrage reception سد گیرنده
adopter گیرنده
assignee گیرنده
recipient گیرنده
grantee گیرنده
receivers گیرنده
consignee گیرنده
receiver گیرنده
getter گیرنده
sensor گیرنده
prehensory گیرنده
accipient گیرنده
payees گیرنده
receptors گیرنده
catchiest گیرنده
catchy گیرنده
fetching گیرنده
payee گیرنده
receptor گیرنده
catchier گیرنده
reciever گیرنده
acceptor گیرنده
reciptacle گیرنده
touching گیرنده
prehensile گیرنده
concluder نتیجه گیرنده
crystal set گیرنده اشکارساز
borrowers وام گیرنده
borrowers قرض گیرنده
consignee گیرنده امانت
decision maker تصمیم گیرنده
amateur receiver گیرنده اماتور
donee گیرنده هبه
determiners تصمیم گیرنده
bailee تحویل گیرنده
baroreceptor گیرنده فشار
beat receiver گیرنده تداخلی
bribee رشوه گیرنده
catch of guage گیرنده بارانسنج
auto radio گیرنده اتومبیل
transreceiver فرستنده و گیرنده
cell receptor گیرنده سلولی
cessionary انتقال گیرنده
determiner تصمیم گیرنده
chemoreceptor گیرنده شیمیایی
clocker گیرنده وقت
communication receiver گیرنده مخابرات
acceptor level تراز گیرنده
distance receptor گیرنده دوربرد
opiate receptor گیرنده افیونی
transferee انتقال گیرنده
transferee تحویل گیرنده
transceiver فرستنده و گیرنده
tither عشر گیرنده
television receiver گیرنده تلویزیونی
sound probe گیرنده صوتی
revenger انتقام گیرنده
rejuvenescent جوانی از سر گیرنده
receiving set گیرنده رادیویی
receiving set دستگاه گیرنده
receiving antenna انتن گیرنده
tube receiver گیرنده لامپی
volumetric receptor گیرنده حجمی
two valve receiver گیرنده دو لامپی
radio receiver گیرنده رادیویی
proprioceptor گیرنده عضلانی
pledgee رهن گیرنده
grantee انتقال گیرنده
grabber hand دست گیرنده
fondler اغوش گیرنده
feoffee گیرنده تیول
exteroceptor گیرنده برونی
exempted , adressee گیرنده استثنایی
interoceptor گیرنده درونی
interoceptor گیرنده احشایی
enteroceptor گیرنده درونی
enteroceptor گیرنده احشایی
donee هبه گیرنده
donee گیرنده هدیه
high fidelity receiver گیرنده رابط
inductance گیرنده انرژی
pledgee وثیقه گیرنده
photoreceptor گیرنده نور
pawnee رهن گیرنده
passcatcher گیرنده پاس
offtake canal کانال گیرنده
nociceptor گیرنده درد
mortgagee رهن گیرنده
mechanic recepter گیرنده مکانیکی
loanee وام گیرنده
iterant ازسر گیرنده
itching palm دست گیرنده
distilling receiver گیرنده تقطیر
jammed سد گیرنده پاس
prepossessing گیرنده جالب
acquisitive فرا گیرنده
decreasing نقصان گیرنده
receiver فرف گیرنده
receivers دستگاه گیرنده
receivers گیرنده رادیویی
receivers فرف گیرنده
comprehensive فرا گیرنده
thermoreceptor گیرنده دمایی
jams سد گیرنده پاس
jam سد گیرنده پاس
striking موثر گیرنده
receiver گیرنده رادیویی
borrower قرض گیرنده
strikingly موثر گیرنده
borrower وام گیرنده
payees گیرنده وجه
payee گیرنده وجه
receiver دستگاه گیرنده
trainee تعلیم گیرنده
trainees تعلیم گیرنده
receiver gating ولت افزایی گیرنده
consignee گیرنده کالای ارسالی
pressure points نقطههای گیرنده فشار
radio sextant گیرنده امواج کیهانی
periclinal ازهمه سو شیب گیرنده
color zones مناطق گیرنده رنگ
printing receiving apparatus دستگاه گیرنده ثبات
overtaking vessel شناوه سبقت گیرنده
iterative ازسر گیرنده تکراری
feoffee زعیم انتقال گیرنده
receivers دستگاه گیرنده بی سیم
donee country کشور کمک گیرنده
long wave receiver گیرنده موج بلند
annuitant گیرنده مستمری سالیانه
receiver دستگاه گیرنده بی سیم
mains receiving set دستگاه گیرنده شبکه
marginal borrower وام گیرنده نهائی
directional reciever گیرنده جهت دار
decision making unit واحد تصمیم گیرنده
d.c. reciever گیرنده جریان دائم
receiver output volume شدت صوت گیرنده
platform رسانگر حامل گیرنده
transceiver دستگاه گیرنده فرستنده
alienee گیرنده مال موردانتقال
zero beat تنظیم موج گیرنده
receptor ستاره مساعد گیرنده
addressed نشانی گیرنده پیام
receptors ستاره مساعد گیرنده
addresses نشانی گیرنده پیام
address نشانی گیرنده پیام
holder گیرنده اشغال کننده
superheterodyne receiver گیرنده سوپر هترودین
platforms رسانگر حامل گیرنده
catcher فرفرههای گیرنده محصول
determinant تصمیم گیرنده عاجز
determinants تصمیم گیرنده عاجز
borrowers عاریه گیرنده مقترض
borrower عاریه گیرنده مقترض
holders گیرنده اشغال کننده
receptor دستگاه گیرنده وان حمام
donatory گیرنده بخشش یاهدیه یاهبه
broadcast ارسال داده به چندین گیرنده 2-
broadcasts ارسال داده به چندین گیرنده 2-
exempted , adressee گیرنده معاف از اجرای دستور
receptors دستگاه گیرنده وان حمام
large hande a دارای دست بگیر گیرنده
pyrophorous اتش گیرنده مجاورت هوا
prehensive گیرنده دارای قوه قبض
carrige forward کرایه به عهده گیرنده کالا
split end گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
remittee گیرنده وجه فرستاده شده
responsor دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
aurigae ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
omnidirectional گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
grantee انتقال گیرنده متهب منتقل الیه
high fidelity دستگاه گیرنده عالی وخوش صدا
auriga ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
to address نشانه گیرنده را روی پاکت گذاشتن
price taker خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
backward ارسال داده که توسط گیرنده کنترل میشود
backwards ارسال داده کنترل شده توسط گیرنده
universal transmitter asynchronousreciver فرستنده /گیرنده ناهمزمان جامع
route مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
routes مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
blind transportation ارسال پیام بدون توجه به گیرنده یااخذجواب
communication مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
reversed سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
reversing کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
reverses سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
reverses کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
backwards کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
reversed کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com