Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
Other Matches
subunits
یکانهای وابسته
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
component forces
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
field services
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
armed services
قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associated
وابسته وابسته کردن
associating
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
station list
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
pyrexial
وابسته به تب
congenerous
وابسته
pyretic
وابسته به تب
elfin
وابسته به جن
commissarial
وابسته به
comprador
وابسته
contingents
وابسته
cantabrigian
وابسته به
carpal
وابسته به مچ
cephalic
وابسته به سر
riverrine
وابسته به
pyrexic
وابسته به تب
subordinate
وابسته
contingent
وابسته
subordinated
وابسته
subordinating
وابسته
sexual organs
وابسته به
pertaining
وابسته
affiliated
وابسته
hanger on
وابسته
monitorial
وابسته به
thereof
وابسته به ان
israelitish
وابسته به
interdependent
وابسته
federating
وابسته
federates
وابسته
federated
وابسته
federate
وابسته
adjective
وابسته
adjectives
وابسته
akin
وابسته
levitical
وابسته به
attendants
وابسته
attendant
وابسته
pertinent
وابسته
plantar
وابسته به کف پا
dependant
وابسته
dependants
وابسته
diphtheric
وابسته به
pertianing
وابسته
elysian
وابسته به
aquatic
وابسته به اب
febile
وابسته به تب
affiliating
وابسته
of kin
وابسته
affiliates
وابسته
affiliate
وابسته
related
وابسته
attributable
وابسته به
attache
وابسته
relevant
وابسته
messianic
وابسته به
germane
وابسته
attached
وابسته
dependent
وابسته
syncop
وابسته به غش
appurtenant
وابسته
tuitionary
وابسته به
subordinates
وابسته
thereof=of that
وابسته به ان
correspondents
وابسته
correspondent
وابسته
belonging
وابسته ها
relative
وابسته
wedded
وابسته
gregorian
وابسته به گریگوری
gular
وابسته به مری
gutturo nasal
وابسته بگلووبینی
haemic
وابسته بخون
planetary
وابسته به سیاره
homeric
وابسته به هومر
humnanist
وابسته به بشردوستی
nasal
وابسته به منخرین
hematic
وابسته به خون
hippocratic
وابسته به طب بقراط
focal
وابسته بکانون
nasal
وابسته به بینی
horatian
وابسته به هوراس
oratorical
وابسته به سخنرانی
gnomonic
وابسته به شاخص
pessimistic
وابسته به بدبینی
floricultural
وابسته به گلکاری
folkish
وابسته به فولکلور
connubial
وابسته به زناشویی
marines
وابسته به دریانوردی
marine
وابسته به دریانوردی
maritime
وابسته بدریانوردی
naval
وابسته به کشتی
folklorish
وابسته به فولکلور
gasolinic
وابسته به بنزین
geomantic
وابسته به رمالی
galilean
وابسته به گالیله
gerontic
وابسته به پیری
glandulose
وابسته به غدد
glandulous
وابسته به غدد
mission
وابسته به ماموریت
materialistic
وابسته به مادیات
hunnish
وابسته به هونها
infusorial
وابسته به نمرویان
investigatory
وابسته به رسیدگی
seminal
وابسته به منی
ethnic
وابسته به نژادشناسی
inflexional
وابسته به صرف
inferential
وابسته به استنتاج
ethnicity
وابسته به نژادشناسی
human
وابسته بانسان
inhibitive
وابسته به جلوگیری
municipal
وابسته بشهرداری
internuptial
وابسته به عروسی
interferential
وابسته به دخالت
intercollegiate
وابسته بکالج ها
inspectoral
وابسته به بازرس ها
vital
وابسته بزندگی
vital
وابسته به زندگی
scientific
وابسته بعلم
inner directed
درون وابسته
humans
وابسته بانسان
indonesian
وابسته به اندونزی
iatric
وابسته به پزشکی
hypochondriacal
وابسته به تهیگاه
social
وابسته بجامعه
hygroscopic
وابسته به نم نما
hydrological
وابسته به خواص اب
hydrologic
وابسته به اب شناسی
hyperbolic
وابسته به هذلولی
natatory
وابسته به شنا
icarian
وابسته به ایکاروس
ichthyic
وابسته به ماهی
indic
وابسته به هند
structural
وابسته به ساختمان
structural
وابسته به بنا
structurally
وابسته به ساختمان
structurally
وابسته به بنا
incorporative
وابسته به الحاق
idiographic
وابسته به مجاز
subversion
وابسته به خرابکاری
interoceptive
وابسته به احشاء
avian
وابسته به مرغان
aortal
وابسته بشاهرگ
communistic
وابسته بکمونیسم
missions
وابسته به ماموریت
aortic
وابسته بشاهرگ
commercial attache
وابسته تجاری
commercial attache
وابسته تجارتی
archimedean
وابسته به ارشمیدس
army attache
وابسته نظامی
antichristian
وابسته به دجال
compunctious
وابسته به پشیمانی
cuticular
وابسته به پوست
cufic
وابسته به کوفه
corneal
وابسته به قرنیه
congestive
وابسته به تراکم
air attache
وابسته هوایی
altitudinal
وابسته به اوج
analphabetic
وابسته به بیسوادی
anginal
وابسته به گلودرد
army attache
وابسته زمینی
commercial attache
وابسته بازرگانی
cephalalgic
وابسته بسردرد
cellulosic
وابسته بسلولز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com