English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (23 milliseconds)
English Persian
leno یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
Other Matches
hundreds and thousands یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
wisha برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
boring tubes لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
bathometer دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
fucus رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
blacktop موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
aquaplane قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
gasogene مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
hypodermic syringe کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
inoculum مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
balbriggan یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
flag stones تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
stop bath ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
roller bandage نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
poetaster is pejorative word شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
laniard طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
windlass ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
bow compass نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
windlasses ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
serinette ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
listerine یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
dry pack مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
chuck جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
caliper نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
gluteus یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
splint نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
bock یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
chucked جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucks جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
calliper نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
court plume پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
vibrators منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrator منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
coffin جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
bolsters کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolstered کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolster کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
coffins جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
langridge اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrel اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrage اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
land plaster صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
monochord الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
smoke blanket پرده پوشش دود برای استتاراز دید هوایی
character یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
characters یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
hyphen برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
hyphens برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
opalite ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
amalgams الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
carbon seal وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
amalgam الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
puncuation نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
jute کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
anti blush tinner ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
acrylic lacquer لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
aluminum wool رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
neck or nothing یا سر میرود یا کلاه می اید
busbies یکجور کلاه پوستی
busby یکجور کلاه پوستی
apostrophes که درموارد زیر بکار میرود
apostrophe که درموارد زیر بکار میرود
lakh سدهزار در شممردن روییه بکار میرود
lampron چراغ فیتلهای که درچراغانی بکار میرود
studs زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
fuller's earth خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
iceneumon یکجور پرده بال انگلی) در این 00
pecten پرده تماشاخانه یکجور صدف دو کپه
baby siphon سیفون کمکی که در هوابند ابی بکار میرود
crosse چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
bay leaf برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
curtains پرده پوشش
screens پرده پوشش
screening, screenings پرده پوشش
screen پرده پوشش
screened پرده پوشش
propety man متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
property master متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
baseboard چوب یا تختهای که بعنوان ستون یا پایه بکار میرود
nuggar بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
aniseed تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
saddle cover رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
biretta یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
Molotov cocktails بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
mashy نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
kelvin tube لوله کلوین که جهت اندازه گیری عمق اب بکار میرود
manrope طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
Molotov cocktail بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
thyratron پریود تخلیه که بعنوان سویچ رله یا ژنراتور بکار میرود
the smoking gun شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
in flagrante delicto شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
landdau یکجور گردونه چهارچرخه که پوشش ان دارای دو قسمت است
megascope یکجور فانوس شعبده که تصویرهای بزرگ روی پرده می اندازد
parang یکجور کارد غلاف دارکه malay ها بکار می برند
kittereen یکجور گردونه تک اسبه که درwest indies بکار میبرند
toluene مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
jelutong ماده رزینی درخت شاهدانه ک ه بجای صمغ ادامس بکار میرود
distemper ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
goggles عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
valences لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
valances لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
valance لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
muslin یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
rollpin پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
nitrobenzene ابگونهای که بوی روغن بادام تلخ میدهدو درساختن رنگهای جوهری بکار میرود
hi فریاد خوش امد مثل هالو وچطوری و همچنین بجای اهای بکار میرود
rhatany ریشه یکجور گیاه در امریکای جنوبی که در ساختن داروهای ... بکار میبرند
smoke screen پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
cellulose acetate ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
steeve خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
game theory این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
pitot pressure فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
antisubmarine screen پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
design stress resultant تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
gauziness شباهت به گارس یاتنزیب
indusium پرده یا پوشش روی میوه غلاف میوه
ornamentally برای ارایش
toilet cover رو میزی برای میز ارایش
sand shoes یکجور گیوه برای رفتن در شن زار
dental floss نخی که برای پاک کردن فواصل بین دندانهابکار میرود
drier ترکیباتی از فلزات که برای تسریع در خشک شدن رنگهابکار میرود
down پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
future promissory زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
false work تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
froe ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
forrel یکجور پوست که برای جلدکردن دفترهای حساب بکارمیرود
forel یکجور پوست که برای جلدکردن دفترهای حساب بکارمیرود
it is good for spring wear برای پوشش
palmyra یکجور نخل درهندو سیلان که برگ ان برای بوریابافی بکارمیرود
platting حصیر بافته برای کلاه سازی
cloche کلاه تنگ وچسبان برای خانم ها
cloches کلاه تنگ وچسبان برای خانم ها
jardiniere جعبهای که گل دران سبز کرده و برای ارایش اطاق می گذارند
maud یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
smoke curtain پرده دود برای استتار از دیدزمینی
extra cover پوشش اضافی برای بل گرفتن
dustcover پوشش محافظ برای یک ماشین
enclosures پوشش محافظ برای وسیلهای
enclosure پوشش محافظ برای وسیلهای
mantling مواد لازم برای پوشش
jobot توری یا چین چینی که برای ارایش درسینه بند زنانه میگذارند
parcel paper یکجور کاغذ خرمایی رنگ ومخکم که برای پیچیدن بستههای پستی بکارمیرود
petersham یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
newmarket یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
cases پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
case پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
stepper چیزی که برای پله بکار می رود
dry plasma etching روشی برای ایجاد یک پوشش روی یک قرص
sleeves پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
sleeve پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
object computer OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
polyonymy بکار بردن چند نام برای یک چیز
pulsatilla شیره شقایق که برای دارو بکار می رود
polyonging بکار بردن چند نام برای یک چیز
applied برای هدف معین بکار رفته کاربسته
white line خط سفیدی که برای تمایز وتشخیص بکار رود
it is of no use to us بکار ما یا بدرد ما نمیخورد سودی برای ما ندارد
software mointor برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
cassettes پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassette پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
boasted : خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
cullet خرده شیشهای که برای خمیرشیشه گری بکار می رود
boast : خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
muller سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
excipient مادهای که برای جذب یاترقیق داروئی بکار برند
boasts : خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
oxide اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
scalper پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
oxides اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
maneuvering vent شکاف بالای پوشش بالن برای رها کردن هوا
wet blanket پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
wetting مایعی که برای تر ساختن یاخمیر کردن چیزی بکار رود
gibberish اصطلاحی که برای بیان لازم نبودن داده بکار می رود
buff stick بدان پیچیده است و برای پرداخت کردن بکار میبرند
wet blankets پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
check sum جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
nixie tube یک لامپ خلاء که برای نمایش اعداد ناخوانا بکار می رود
glengarry نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
dimity دمیاطی :پارچه نخی سفت باف وراه راه که برای پرده بکارمیبرند
dipstick میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
slandered درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandering درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
dipsticks میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
additions رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
winching پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
winches پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
nundinal letter حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
winched پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
slander درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
power house building ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
z 0 یک تراشه پردازنده 8 بیتی که به عنوان مبنایی برای ریزکامپیوترها بکار می رود
addition رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
slanders درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
decking تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
winch پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
cassettes چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
cassette چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
junk ریسمان پاره که برای بافتن بور یا درست کردن پوشال بکار می رود
putty powder گرد قلع و سرب که برای پاک کردن شیشه و فلز بکار می برند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com