English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
writable instruction set computer طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
Other Matches
computer instruction دستورالعمل کامپیوتر
computer instruction set مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
computer managed instruction اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
computer assisted instruction اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
computer aided instruction learning computeraugmented
complex instruction set computer کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
reduced instruction set computer طرح CPU که مجموعه دستورات
reduced instruction set computer کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای کاسته شده
writable نوشتنی
writable قابل درج
no op instruction دستورالعمل بی اثر
do nothing instruction دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
I/O instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
instruction اموزش
instruction دستوره
instruction درس
instruction مقرر
instruction راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instruction تعلیم
instruction دستور
instruction دستور عمل
instruction راهنمایی کردن
instruction دستور کار
instruction کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
instruction دستورالعمل
instruction راهنمایی
jump instruction دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
repetition instruction دستوالعمل تکرار
macro instruction درشت دستور
restart instruction دستور المل بازاغازی
micro instruction ریز دستورالعمل
repetition instruction دستورالعمل تکرار
jump instruction موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
jump instruction موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
jump instruction پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
jump instruction دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
laying instruction دستور نصب
letter of instruction دستورالعمل انجام کار
logic instruction دستورالعمل منطقی
shift instruction دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
macro instruction درشت دستورالعمل
logical instruction دستورالعمل منطقی
looping instruction دستورالعمل حلقه زنی
machine instruction دستورالعمل ماشین
remedial instruction اموزش ترمیمی
religious instruction اموزش دینی
pause instruction دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
n address instruction دستور العمل با N نشانی
transfer instruction دستور العمل انتقال
operating instruction دستور کار
operating instruction مقررات کار
n plus one address instruction دستوری که از
one address instruction دستورالعمل یک ادرسه
n plus one address instruction آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است
next instruction register ثباتی در CPU که حاوی محل ای است که دستور بعدی باید ذخیره شود
no operation instruction OPERATION NO
no operation instruction دستور برنامه نویسی که کاری انجام نمیدهد
pop instruction دستورالعمل بازیابی از پشته
mounting instruction مقررات نصب
quasi instruction شبه دستورالعمل
push instruction دستورالعمل نشاندن
pull instruction دستورالعمل بازیابی
pseudo instruction شبه دستورالعمل
programmed instruction دستورالعمل برنامه ریزی شده
programmed instruction اموزش برنامهای
mounting instruction دستور نصب
program of instruction برنامه تدریس
program of instruction برنامه اموزش
privileged instruction دستورالعمل ممتاز
presumptive instruction دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
non operable instruction دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد
instruction word کلمه دستورالعمل
halt instruction دستورالعمل توقف
instruction cycle چرخه دستورالعمل
instruction cycle سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction drawings نقشههای تفضیلی اجرائی
instruction film فیلم اموزشی
actual instruction دستور العمل واقعی
instruction for assembly مقررات نصب
instruction foramt قالب دستورالعمل
instruction length طول دستورالعمل
arithmetic instruction دستورالعمل حسابی
arithmetic instruction دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
jump instruction هدایت CPU به بخش دیگر برنامه
instruction counter شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
individualized instruction اموزش انفرادی
stop instruction دستورالعمل توقف
four address instruction نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
four address instruction معمولا: محل دو عملوند
four address instruction دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس
forwarding instruction دستورات حمل
entry instruction دستورالعمل دخول
instruction code رمز دستورالعمل
instruction film فیلم درسی
dummy instruction دستورالعمل ساختگی
discrimination instruction دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
instruction code کددستورالعمل
instruction lookahead پیش بینی دستورالعمل
four address instruction دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
waste instruction دستوری که عملی انجام نمیدهد.
computerized instruction اموزش کامپیوتری
null instruction دستورالعمل پوچ
unmodified instruction دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
two address instruction قالب دستور که حاوی محل دو عملوند است و نتیجه در محل یکی از عملوندها ذخیره می شوند
two address instruction دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
instruction pipeline کانال اطلاعات
instruction register ثبات دستورالعمل
instruction repertoire موجودی دستورالعمل
instruction set مجموعه دستورالعمل
three address instruction دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
instruction time زمان دستورالعمل
call instruction دستورالعمل فراخوانی
instruction material مواد درسی
decision instruction دستورالعمل تصمیم
decision instruction دستورالعمل تصمیمی
branch instruction دستورالعمل انشعاب
conditional instruction دستورالعمل شرطی
current instruction دستورالعمل جاری
instruction mix اختلاط دستورالعمل
instruction control unit واحد کنترل دستورالعمل
assembly language instruction دستورالعمل زبان اسمبلی
multiple address instruction دستورالعمل چند ادرسه
input/output instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
signal operation instruction دستور کار مخابرات
conditional jump instruction دستورالعمل پرش شرطی
machine instruction set مجموعه دستورالعمل ماشین
variable instruction length دستورالعمل با طول متغیر
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
My Computer نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
computer ماشین حساب کامپیوتر
computer حسابگر الکترونی
computer کامپیوتر
computer ماشین متفکر
computer ماشین حساب
computer اکامپیوتر
computer رایانه
computer ماشین الکترونیکی
computer شمارنده
a stand-alone computer یک رایانه مستقل
transportable computer پس و پیش کردن
two address computer کامپیوتر دو ادرسه
two address computer کامپیوتربا دو نشانی
virtual computer کامپیوتر مجازی
There's a jinx on this computer. این رایانه جادو شده.
micro-computer خرد کامپیوتر
micro-computer ریزرایانه
micro-computer ریزکامپیوتر
computer table میزکامپیوتر
programmed computer کامپیوتر برنامه ریزی شده
human computer امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
hybrid computer کامپیوتر دو رگه
hybrid computer کامپیوترترکیبی
computer memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
ibm computer کامپیوتر ای بی ام
ibm computer ماشین حساب ای بی ام
incremental computer وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
incremental computer کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
independent computer manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
infected computer کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
computer memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
object computer کامپیوتر مقصود
one address computer کامپیوتریک ادرسه
one chip computer کامپیوتر یک تراشهای
pocket computer کامپیوتر جیبی
multiaccess computer کامپیوتر با دسترسی چند گانه
portable computer کامپیوتر قابل حمل
microprogrammable computer کامپیوتر ریزبرنامه پذیر
ruggedized computer کامپیوتر بادوام
network computer نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
one address computer کامپیوتر یک نشانی
object computer OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
notebook computer یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
notebook computer که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
notebook computer کامپیوتر کوچک قابل حمل
nonesequential computer کامپیوتر غیر ترتیبی
office computer کامپیوتر اداری
on board computer کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
one address computer دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
one address computer ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
mainframe computer مانند تعداد عملوند همزمان
mainframe computer سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
mainframe computer استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
laptop computer کامپیوتر دستی یا کیفی
stand alone computer کامپیوتر مستقل
synchronous computer کامپیوتر همگام
computer revolution تحول کامپیوتر
synchronous computer کامپیوترهمزمان
talking computer کامپیوتر سخنگو
target computer کامپیوتر هدف
three address computer کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
source computer کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
source computer کامپیوتر منبع
satellite computer کامپیوتر ماهوارهای
second generation computer کامپیوتر نسل دوم
self adapting computer کامپیوتر خود وفق
serial computer کامپیوتر نوبتی
serial computer کامپیوتر سری
serial computer کامپیوترنوبتی
sequential computer کامپیوتر ترتیبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com