Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Other Matches
data link control
کنترل اتصال داده
synchronous data link control
کنترل پیوند دادهای همگام
high level data link control
کنترل پیوند دادههای سطح بالا
logical
مجموعه پروتکل IBM که امکان ارتباط در شبکه SNA فراهم میکند. W,W,LU حاوی کنترل بخش هستند
logical
تابع بررسی یکسان بودن دو سیگنال منط قی
logical
نمایش گرافیکی قط عات منط قی
logical
یچ بسته
logical
خطا در طراحی برنامه که باعث جهش یا عملیات نادرست شود
logical
استدلالی
logical
منطقی
logical
LU ارتاط بین وسایلی و LU را فراهم میکند و یک پروتکل peer-to-Reer است
logical
تابعی که از چندین عملگر منط قی مثل AND و OR تشکیل شده است
logical
معادل وضعیت منط قی درست یا یک
logical
آنچه از منط ق در عملیاتش استفاده میکند
logical
EEEI استاندارد بیان پروتکل ارسال در سطح اتصال داده
logical
معادل وضعیت منط قی نادرست یا صفر
logical
گرافیکی که حاوی اطلاعات رنگ مورد نیاز است
logical
یری توان پردازش موتور واسط
logical
مسیر Token در بین لایههای هر گره . در توپولوژی فیزیک FDDI حلقه منط قی را تحت تاثیر قرار نمیدهد
logical
ال
logical
واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
logical
حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
logical not
نقص منطقی
logical
مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
logical value
ارزش منطقی
logical value
مقدار منطقی
non logical
غیر منطقی
logical
ای خالی با صفر پر می شوند
logical
حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
logical not
نفی منطقی
logical function
تابع منطقی
logical unit
واحد منطقی
logical multiply
ضرب منطقی
logical cognition
شناخت منطقی
logical trace
رد منطقی
logical symbol
علامت منطقی
logical design
طرح منطقی
logical sum
جمع منطقی
logical decision
تصمیم منطقی
logical state
حالت یک منطقی
logical 0 state
حالت صفر منطقی
logical add
جمع منطقی
logical shift
تغییر مکان منطقی
logical error
خطای منطقی
logical connective
رابط منطقی
logical connector
رابط منطقی
logical comparison
مقایسه منطقی
logical representation
نمایش منطقی
logical instruction
دستورالعمل منطقی
logical operation
عمل منطقی
logical design
طراحی منطقی
logical difference
تفاضل منطقی
logical drives
گردانندههای منطقی
logical empiricism
منطق عملی
logical empiricism
فلسفه عملی
logical expression
مبین منطقی
logical file
پرونده منطقی
logical file
فایل منطقی
logical operation
عملکرد منطقی
logical operations
عملیات منطقی
logical operator
عملگر منطقی
logical record
رکورد منطقی
logical record
مدرک منطقی
logical reasoning
استدلال منطقی
logical fallacy
سفسطه منطقی
logical product
رکورد منطقی
logical positivism
اثبات گرایی منطقی
logical positivism
فلسفه عملی
logical design
طراحی نطقی
logical positivism
منطق عملی
logical format
قالب بندی یا فرمت منطقی
logical connective
رابط های منطقی
[ریاضی]
[زبان شناسی]
logical operators
رابط های منطقی
[ریاضی]
[زبان شناسی]
logical conjunction
عطف منطقی
[ریاضی]
A logical remark has no answer.
<proverb>
یرف یساب جواب ندارد .
logical data design
طرح داده منطقی
logical unit number
شماره منطقی دستگاه
link
اتصال
link
حلقه زنجیر
link
حلقه زنجیر نوار فشنگ
link
نوار
link
شاخه رابط
link up
عمل الحاق
link
رکابی
link
برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
link
پیوند دادن
link
ملحق شدن دو یکان
link
رابط
link
عضو اتصال
link
نقطه الحاق
link
طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
link
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
link
دستور ترکیب یک لیست از فایلهای جداگانه با هم
link
لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
link
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
link
تابع نرم افزاری که امکان ارسال داده بین برنامههای ناسازگار میدهد
link
مسیر ارتباطی یا کانال بین دو قطعه یا وسیله
link
اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
link
پیوند
link
ارتباط
link
الحاق ملحق
link
به هم پیوستن
link-up
پیوستن
link-up
عمل الحاق
link up
پیوستن
link
دادهای که در فایل یا برنامه کاربردی دیگری به آن مراجعه شده است
link
دانه زنجیر پیوند
T link
اتصال سریع و طولانی داده
link
بند
link
میدان گلف
link
زنجیر قلاب
T link
که میتواند داده تا چند مگابیت در ثانیه منتقل کند
link
بهم پیوستن
link
جفت کردن
link
پیونددادن
link
حلقه
link
متصل کردن
fuse link
رابط فیوز
saddle link
حلقه زین دار
causal link
رابطه سببیت
sleeve link
دکمه زنجیری
cold link
پیوند سرد
cold link
پیوند دستی
common link
حلقه معمولی
line link
خط اصلی
radio link
پیوند رادیویی
communications link
پیوند مخابراتی
communication link
اتثال ارتباطی
communication link
رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
communication link
تسلسل مخابراتی
communication link
پیوند ارتباطی
the connecting link
علت
data link
پیوند داده
link attached
راه دور
link attached
دور دست
link attached
دور
link trainer
دستگاه پروازاموز
link road
راه فرعی
link register
ثبات پیوند
data link
راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
intermediate link
حلقه میانی
data link
ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
fusible link
اتصال گداختنی
fusible link
اتصال کوچک در یک PLA که میتواند وسیله را موقتا به برنامه وصل کند
fusible link
عضو ذوب شونده
fuse link
فشنگ فیوز
fuse link
فیوز باز
coupler link
لینک اتصال
coupler link
عضو اتصال
link bar
میله اتصال
link belt
نوار فشنگ
data link
محور مخابرات
end link
حلقه پایانی
end link
حلقه انتهایی
dynamic link
پیوند پویا
drag link
عضو کشش
drag link
اتصال کششی
data link
تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
data link
اتصال داده
link fuse
فیوز باز
link encryption
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
link chain
زنجیر اتصال
link chain
زنجیر رابط
link boy
مشعل دار
link belt
تسمه اتصال
link belt
تسمه رابط
link belt
نوار حلقهای جداشونده فشنگ
data link
پیوند دادهای
to link hands
دست بهم دادن
compression link
حلقهاتصال
cuff link
دکمهسرآستین
cutter link
اتصال
warm link
پیوند گرم
lifting link
اتصالدنده
link-ups
عمل الحاق
split link
چاکشاخهایرابط
acetylene link
پیوند استیلنی
link-ups
پیوستن
acetylenic link
پیوند استیلنی
link verb
افعالربطیمثلAppear,Be,Seem
track link
اتصالشیار
missing link
حلقه مفقوده
permissive action link
ضامن مسلح شدن جنگ افزاراتمی ضامن خودکار
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
infra red link
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
micro to mainframe link
اتصال ریزکامپیوتر به کامپیوتر اصلی
data link escape
گریز اتصال دادهای
radio data link
ارتباط کامپیوتری با بی سیم ارسال اطلاعات با بی سیم
link route segments
راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه
link lift vehicle
حمل و نقل بار و پرسنل به صورت یکپارچه حمل یکپارچه
open link fuse
فیوز باز
dynamic link library
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
control
نظارت
control
کنترل کردن مهار کردن
control
کنترل بازبینی
control
کاربری
control
کنترل
control
نظارت کردن
control
مهار
control
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com