English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
He is jack of all trades . he can cope with any thing . همه فن حریف است
Other Matches
jack-of-all-trades <idiom>
jack of all trades همه فن حریف
jack of all trades همه کاره
Jack of all trades and master of none.. <proverb> همه کاره هیچ کاره است .
Jack of all trades , master of none . همه کاره وهیچ کاره
He is a jack of all trades, but master of none. <idiom> او مرد همه کاره است و هیچ کاره.
cope حریف شدن
cope از عهده برامدن
cope کتیبه
cope برامدن
cope سر دیوار
cope هره
cope رخ بام
cope flask درجه روئی
cope stone سنگ کتیبه
cope stone سنگ سربنا
I have done my homework. I know how to cope . من درسم را روان هستم (می دانم چه؟ کنم )
The minisiter cant cope with it. از دست وزیر اینکار بر نمی آید
I am not up to it . It is beyond my control. I cannot cope . از عهده من خارج است
The position is over his head . he cannot cope with it . این شغل برای سرش خیلی گشاد است ( از توانائی اوبیرون است )
I can handle (cope with) hom. از پس اوبرمی آیم
trades مکاسب
trades unions اتحادیه اصناف
trades unions اتحادیه تجارتی
trades unions اتحادیه بازرگانی
jacks of all trades همه کاره
jacks of all trades همه فن حریف
trades unions اتحادیه تجاری
trades unions اتحادیه کارگری
trades unions اتحادیه صنفی
jack جک زدن
jack up <idiom>
jack جک اتومبیل
jack گوی جک
jack خرک پیچدار
jack پرچم سینه ناو
jack پرچم کوچک ماشین
jack جک چکمه کش
jack ژاک برق
jack فیش برق
jack جک
jack انبر اتصال
jack سرباز
jack خرک
jack گوی اصلی یا هدف
jack بالا بردن
jack up بالا بردن
jack پایه
jack ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
jack ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
jack باربردار قلاب گوشی
quite the thing رعایت کننده سبک روز
he knows a thing or two بی تجربه نیست
no such thing هیچ همچو چیزی نیست
quite the thing متداول
quite the thing موافق سبک روز
to do without any thing ازچیزی صرف نظرکردن بدون چیزی گذران کردن
it is the same thing همان است
it is the same thing یکی است
do one's thing <idiom> انجام کار پر لذت برای شخص
i. for doing any thing عدم صلاحیت در همه کارها
quite the thing مرسوم
quite the thing مطابق بارسم معمول
he knows a thing or two یک چیزی سرش میشود
to p on one thing to another چیزی را به چیز دیگر انداختن
to p off a thing upon anyone کسی را گول زدن
the right way to do a thing راه
the right way to do a thing صحیح برای کردن کاری
the thing is چیزی که هست
that is a thing این امری است علیحده
thing in itself حقیقت غایی
to go at any thing خردخردچیزیراجویدن
thing in itself شی ء درنفس خود
to come by a thing چیزیرابدست اوردن
such and such a thing فلان چیز
to do a thing the right way کاری راچنانکه باید
to do a thing the right way انجام دادن
to do a thing with f. کاری رابه اسانی انجام دادن
to let thing d. کارهارابه پیشامدواگذارکردن
to p in doing a thing در کاری پشت کار داشتن
that is a thing این چیزدیگراست
thing چیز
(not) know the first thing about something <idiom> اطلاعات جزئی داشتن
sure thing <idiom> حتما اتفاق افتادن
any old thing هر چه باشد
sure thing <idiom> مطمئنا ،البته
for one thing اولا
for one thing <adv.> یکی انکه
for one thing <adv.> در یک طرف
thing لباس موجود
thing جامه
thing اشیاء
thing اسباب دارایی
thing کار
thing شی ء
got a thing going <idiom> باکسی نامزد شدن
Such and such a thing. فلان چیز
He says one thing and does another. حرفش با عملش از زمین تا آسمان فرق دارد
for one thing یکی انکه
To be out to do some thing . کمر همت بستن ( کمر انجام کاری را بستن )
he had better p no such thing بهتربودچنین استنباطی نکنند
It comes to the same thing . باز هم همان ؟ یشود
This is just what I want . This is the very thing I want . این دقیقا" همان چیزی است که می خواهم
jack field فضایجک
telephone jack مادگی تلفن
jack spring فنرجک
jack-up platform سکویبالابر
power jack جک
output jack جکخروجی
jack tar ملاح
jack towel حوله بی سروته که دوراستوانه یاغلتکی باشد
jiffy jack جک ازمایشگاهی
lifting jack جک بالابر
man jack نفر
man jack شخص
man jack فرد
motorcar jack بالابر یا جک اتومبیل
roasting jack سیخ کباب گردنده
sawyer's jack خرک اره کشی
headphone jack جایورودهدفن
yellow jack تب زرد
jack plug توپکفیشبرق
to jack up a car خودرویی را جک زدن
yellow jack پرچم قرنطینه کشتی
jack screw خرک پیچدار
boot jack محلقرارگرفتنکفشبرایواکسزدن
hammer jack جکچکش
pallet jack جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
telephone jack جک تلفن
smoke jack سیخ گردان
screw jack جک پیچی
sawyer's jack خرک چوب بری
jack plane رنده دستگاه
jack tar ملوان
jack-knifes چاقوی بزرگ جیبی
car jack جک اتومبیل
jack box جعبه اتصال
jack box جعبه تقسیم تلفن
jack frost لولوی زمستانی
jack frost بابایخی
jack-in-the-boxes جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack-knife چاقوی بزرگ جیبی
jack hammer مته چکشی
jack-in-the-boxes علی ورجه
jack hammer این مته با هواکار میکند
jack hammer مته دجبر
cheap jack دوره گرد
jack hammer مته ضربهای مته چکشی
jack in office ادم باد درسرکه تازه بمقام
jack in office رسیده است
floor jack اهرم فرعی
jack-in-the-box علی ورجه
jack-in-the-boxes نوعی اتش بازی
jack boot چکمه ساق بلند
jack-knifed چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifing چاقوی بزرگ جیبی
jack-knives چاقوی بزرگ جیبی
jack a dandy ادم خودساز
every man jack هرکس
Union Jack پرچم سینه
jack a dandy جلف
jack a dandy کج کلاه
jack and gill دونامه نماینده ........
apple jack عرق سیب
Union Jack پرچم ملی انگلیس
hydraulic jack جک هیدرولیکی
articulated jack جک مفصلی
jack arch طاق افقی
high jack دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
banana jack مادگی در رادیو برای دوشاخه
built in jack جک مخصوص نصب
firing jack جک اتش
firing jack جک تیر
jack johnson د راصطلاح عامه سربازها نارنجک بزرگ المانی
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
jack-in-the-box جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack on both sides شریک دزدورفیق قافله
jack screw پیچ تنظیم
jack in the box علی ورجه
jack in the box نوعی اتش بازی
jack screw پیچ بالابرنده
jack salmon اردک ماهی چشم سفید امریکا
jack plane رنده بزرگ
jack plane رنده درشت تراش
jack roll چرخ چاه
jack pot دربازی پوکر) پول میان که بازی کردن دست رامنوط بداشتن ....میسازد
jack pudding لوده
jack pudding مسخره
jack o' lent هدف
every man jack همه کس
jack ring خاموت
jack o' lent تمثال یهودای اسخر یوطی اماج
jumping jack عروسک خیمه شب بازی
jack-in-the-box نوعی اتش بازی
jack ring طوق جک
jack staff میله پرچم سینه
jack snipe یلوه
jack mackerel ماهی ازاد کالیفرنیا
jack knife خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
jack snipe نوک درازه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com