Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2 milliseconds)
English
Persian
On the free market .
دربازار آزاد
Search result with all words
free market
بازار ازاد
free market economy
اقتصاد بازار ازاد
free market system
نظام بازار ازاد
Other Matches
market
بازار فروش
[اقتصاد]
in the market for
<idiom>
خواستن یا آماده خرید چیزی شدن
market value
ارزش
market
فروختن
market
در بازار دادوستد کردن
market
درمعرض فروش قرار دادن
market
مرکزتجارت
off-market
<adj.>
خارج از بورس
[فروخته شده ]
market
به بازار عرضه کردن
market
محل داد وستد
down-market
رجوع شود به downscale
outside market
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
market value
قیمت بازار
market value
ارزش بازاری
market value
در بازار قیمت بازار
market value
قیمت مناسب برای خریداروفروشنده
market
بازار
target market
بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
spot market
بازار معاملات نقدی
the market is dull
بازار راکد است
labour market
متقاضیکار
the market is dull
بازار کساداست
to make a market of
معامله کردن
to make a market of
با کالای دیگرمعاوضه کردن
to rig the market
با احتکارویکجاخریدن کالاافزایش وکاهش مصنوعی دربهای کالافراهم کردن
wage market
بازار دستمزد
widening of market
گسترش بازار
cattle market
محلفروشاحشام
spot market
بازار نقدی
flea market
<idiom>
بازارمکاره (بازارکهنه فروشها)
commodity market
بازار کالای مصرفی
domestic market
بازار داخلی
dead market
بازار کم فروش
dead market
بازار کساد
credit market
بازار اعتباری
cornering the market
خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
cornering the market
قبضه نمودن بازار
commodity market
بازار کالا
capital market
بازار سرمایه
buyers market
بازار خرید
buyer's market
بازار مناسب برای خریدار
buyer's market
بازاری که درکنترل خریدارست
easty market
بازاراست تا
exchange market
بازار داد و ستد
market garden
مزرعهکاشتسبزیجاتومیوهجاتجهتفروش
market gardener
باغکار سبزیکار
market gardening
شغلسبزیکاریوکاشتمیوه
To depress the market .
بازار را کساد کردن
There is no market for it in Iran .
درایران مصرفی ندارد
foreign market
بازار خارج
commodity market
بازار مواد اولیه
carpet market
بازار فرش
falling market
بازار رو به زوال
fair market
بازار مکاره
fair market
هفته بازار
exchange market
بازار اسعار
buyer's market
بازار خرید
futures market
بازار خرید و فروش سلف
market forces
عوامل موثردر بازار
market freedom
ازادی بازار
market freedom
ازادی تجاری
market functions
وفائف بازار
market imperfection
نقص بازار
market imperfection
ناقص بودن بازار
market information
اطلاعات و دادههای بازار
market leader
پیشقدم در بازار
market leader
پیشرو بازار
market leader
دارای رهبریت بازار
market mechanism
طرز کار بازار
market mechanism
مکانیسم بازار
market forces
نیروهای بازار
market failure
شکست بازار نارسائی بازار
gold market
بازار طلا
home market
بازار داخلی
home market
بازار داخل کشور
idols of the market
اوهام ناشی از سخن وامیزش
imperfect market
بازار ناقص
labor market
بازار کار
loan market
بازار وام
market acceptance
پذیرش کالا توسط بازار
market appraisal
سنجش بازار
market channels
مجاری توزیع
market demand
تقاضای بازار
market equilibrium
تعادل بازار
market failure
ناتوانی بازار
market opportunity
فرصت بازار
market oriented
بازاری
market oriented
در جهت بازار
market trends
روندهای بازار
market trust
بازار انحصاری
narrow market
بازار محدود
oil market
بازار نفت
organized market
بازار سازمان یافته
perfect market
بازار کامل
price market
وضع کردن قیمت در انحصار
rig the market
با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
securities market
بازار اوراق بهادار
security market
بازار اوراق بهادار
seller's market
بازار فروشنده
seller's market
بازاری که در ان اختیار معامله وتصمیم گیری در دست فروشنده است
sharing the market
تقسیم بازار
market system
نظام بازار
market structure
بنیان بازار
market structure
ساخت بازار
market overt
بازار اشکار
market overt
بازار عمومی محل خرید و فروش درفضای باز
market penetration
نفوذ به بازار
market price
قیمت بازار
market prices
قیمتهای بازار
market prices
قیمتهای تعیین شده در بازار
market review
بررسی بازار
market survey
بررسی بازار
market risk
خطر بازار
market segmentation
تقسیم بازار
market segmentation
تجزیه بازار
market share
سهم بازار
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
soft market
بازار با تقاضای خوب
bullish market
بازار رو به رونق
market research
بررسی بازار
over-the-counter market
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
flea market
سمساری
flea market
بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
market place
بازار
stock market
بورس سهام وارز
stock market
بورس کالاهای مختلف
black market
بازار سیاه
black market
دربازارسیاه معامله کردن
market places
بازار
Common Market
فرانسه لوکزامبورگ و هلند
Common Market
بلژیک
Common Market
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
market economies
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economies
اقتصاد بازار
market economy
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
off-market purchases
خرید در بیرون از بورس
market research
تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
money market
بازار پول
market research
بازارپژوهی
to place on the market
فروختن
to put on the market
فروختن
to place on the market
درمعرض فروش قرار دادن
market research
تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
to put on the market
درمعرض فروش قرار دادن
to place on the market
به بازار عرضه کردن
market economy
اقتصاد بازار
to put on the market
به بازار عرضه کردن
bearish market
بازار رو به افول
financial market
بازار مالی
open market
بازار ازاد
open market
بازار باز
open market
بازار ازاد بازاری که دارای رقابت کامل میباشد
Common Market
بازار مشترک
bullion market
بازار شمش
Common Market
جامعه اقتصادی اروپا
bullish market
بازار احتکاری
break into the market
در بازار رسوخ کردن
bull the market
بازار را گرم کردن
curb market
[American E]
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
market clearing price
قیمت تعادل در بازار
market grades and grading
طبقه بندی بازار
black market operations
عملیات بازار سیاه
open market rate
نرخ بازار ازاد
aggregate market supply
عرضه کل بازار
market directed economy
اقتصاد مبتنی بر بازار
The gold market is booming .
بازار طلااینروزها گرم است
kerb market
[British E]
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
the islamic inspector of the market
محتسب
market demand schedule
صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
open market operations
عملیات بازار ازاد
dual labor market
بازار کار دوگانه
aggregate market demand
تقاضای کل بازار
open market operation
عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
market rate of interest
نرخ بهره بازار
demand and supply market
بازار عرضه و تقاضا
open market price
قیمت بازار ازاد
foreign exchange market
بازار ارز
mass market product
محصول پر فروش
developed market economy countries
کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
developed market economy countries
کشورهای مرفه
He eats bread at the ruling market price.
<proverb>
نان را به نرخ روز مى خورد .
free will
اختیار
free will
ازادی اراده
free will
اختیاری
free
فاقد
free
جایز
free
ازادکردن
free
بخشودن
free
پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free in and out
بدون هزینه تخلیه و بارگیری
free
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free
موجود در دیسک یا حافظه
free
پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free for all
داد وبیداد
free for all
زدوخوردهمگانی
free will
طیب خاطر
free
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free
تحویل
free will
اراده ازاد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com