English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
air target material program برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی
Other Matches
target program برنامه مقصود
target program برنامه هدف
army material program برنامه تهیه اماد نیروی زمینی
army ready material program برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
material چیز
material کالا
material ماتریال
material مصالح ساختمان
material مربوط جسم
material مقتضی
material اصولی مناسب
material اساسی
material جنس مصالح
material ماده کار
material اسناد
material قوا
material نیرو
material کلی جسمی
material عمده
material مواد
material مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود
material مادی
material جنس
material ماده
material مصالح
material مادی جسمانی
material مهم
known target هدف معلوم
known target هدف شناخته شده یا مشخص
target هدفی که می خواهید به آن برسید
target تخته هدف
target نقطه برداشت یا قرائت
target سپر
target اماج
target مدت زمانی که برنامه هدف اجرا میشود
target کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
target دیسکی که روی آن فایل کپی میشود
target گل
target هدف فرود هدف شمشیرباز
target سینه حریف
target سیبل
target حد و مرز
target پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
target برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
target حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
target هدف مشخص
target تیر نشانه
on target بالای اماج زمان روی هدف
on target روی هدف
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target نشانگاه
target هدف
target نشان
target هدف گیری کردن
composite material مواد مرکب
court material دادگاه نظامی
direct material مواد مستقیم
radioactive material مواد رادیواکتیو
durable material مواد با عمر زیاد
emitted material ماده گسیلیده
engineering material موادمهندسی
fatigue of material فرسودگی مواد
ferroelectric material ماده فروالکتریک
ferromagnetic material هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
fissionable material مواد شکافت پذیر
fixed material مواد پایدار
instruction material مواد درسی
durable material مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
cohesive material چسباننده
cohesive material مواد چسبنده چسبنده
cohesive material مواد چسبا
bill of material صورت قطعات
bill of material فهرست مواد
binding material مصالح چسبنده
practice material مواد تمرینی
building material مصالح ساختمان
building material مصالح ساختمانی
bulk material اماد حجیم
bulk material اماد یک جا
bulk material امادقوال
bulk material مواد اولیه حجیم
by product material فراورده فرعی
captured material وسایل اغتنامی
captured material وسایل گرفته شده از دشمن
cladding material فلز روکش
classified material مدارک طبقه بندی شده
instructional material مواد اموزشی
insulating material نارسانا
mineral material ماده معدنی
mineral material ماده کانی
roofing material مواد روکش دار سقف
salvage material اقلام بازیافتی
material to happiness لازمه خوشی
material testing ازمایش مصالح
selected material لایه فرم
material mass جرم مادی
material incentives محرکهای مادی
material dispersion پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
material damage خسارت مادی
material costs هزینههای مواد
material control کنترل مواد
material incentives انگیزههای مادی
material balance موازنه مواد
refractory material ماده نسوز
selected material لایه بدنه راه
n type material ماده نوع "ان "N
insulating material ماده عایق
insulating material جسم عایق
insulating material مواد عایق
insulating material ماده ایزوله کننده
synthetic material ماده مصنوعی
synchronous material ماده مصنوعی
surplus material ماده اضافی
substitute material مواد جانشینی
isotropic material ماده همسانگرد
jointing material مواد پرکننده
keying material مواد اصلی رمز
keying material مواد موردلزوم برای رمز کردن کلمات
refractory material ماده دیرگداز
muffling material مواد میرایی
salvage material اقلام حراجی
active material موادی که خاصیت تجزیه دارند
raw material ماده خام
tightening material مواد عایق کننده
Does this material wash well? آیا این جنس قابلیت شستشودارد؟
material conditional شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
material implication شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
engineering material مصالح مهندسی
raw material مواد خام
tightening material مواد اب بندی کننده
active material مواد عامل
active material ماده موثر
aetna material ماده اتنا
air material ماتریل هوایی وسایل هوایی
tilt material روپوش
tilt material روکش
war material تجهیزات جنگی
ablating material سپر حرارتی
material consequence شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
waste material مصالح وازده
air material اماد هوایی
back up material مواد پشت بند
war material وسایل جنگی
backing material مواد محافظ
barrier material مواد لازم برای ساختن موانع
bed material رسوبات بستر
primary material مواد اولیه فرش [همچون نخ و رنگ]
target captain عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
transient target هدف موقت هدف درحال حرکتی که مدت کمی در میدان دید قرار می گیرد
target array نیمرخ هدف
target allocation واگذاری هدف
target computer کامپیوتر هدف
fleeting target هدف متحرک و زودگذر هدفی که با سرعت حرکت میکند
target chart نقشه هدفهای بمباران هوایی
triplane target هدف کش زیرابی
target cap گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
target angle زاویه هدف
target aquisition سیستم هدف یابی
target array نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
target arrow تیر مخصوص تیراندازی
target audience جماعت هدف تبلیغات
fresh target هدف جدید
target audience گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند
target audience افراد مورد نظر
target archery مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
off target hit ضربه بی ارزش شمشیرباز
target aquisition سیستم تجسس هدف
target behavior رفتار اماج
target area منطقه هدف
target bow کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
target allocation سهمیه بندی هدف
strategic target هدف مهم نظامی
silhouette target سایه هدف
record as target ثبت اماج
record as target ثبت کردن بعنوان هدف
record as target اماج را ثبت کنید
target-oriented <adj.> مقصد گرا
target-oriented <adj.> هدف دار
opportunity target هدف ناگهانی
point target اماج نقطهای
point target هدف کوچک
planned target اماج طرح ریزی شده هدف پیش بینی شده
planned target هدف طرح ریزی شده
target-oriented <adj.> هدف گرا
pinpoint target هدف دقیق تعیین شده
To hit the target. بهدف خوردن
linear target هدفهای خطی
linear target هدفهای درخط
lost target تیر خطا
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
opportunity target هدفی که غیرمنتظره فاهر میشود
silhouette target هدف مصنوعی هیولای هدف
silhouette target ادمک
target price قیمت مورد نظر
scheduled target اماج طبق برنامه
target areas ناحیههدف
soft target هدفبدوندفاع
pinpoint target هدف نقطهای
target date زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
target programm برنامه هدف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com