English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
aluminium cell rectifier یکسوکننده با پیل الومینیمی
Other Matches
aluminium cell lightning arrester برق گیر الومینیمی
aluminium فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
aluminium الومینیم
aluminium الومینیوم
aluminium Al :symb
aluminium layer لایهآلومینیومی
aluminium foil کاغذ الومینیوم
aluminium cement سیمان الومین
rectifier راستگر
rectifier یکسوکننده
rectifier اسباب تقطیر
rectifier وسیله اصلاح
rectifier اصلاح کننده
rectifier یکسو کننده
rectifier یکسو ساز
rectifier یکسوساز
rectifier دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
rectifier دیود [فیزیک] [مهندسی]
rectifier یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
rectifier یکسوساز راستگر
contact rectifier یکسوکننده مجاورتی
ideal rectifier یکسوکننده ایده ال
ignition rectifier یکسوساز بخار جیوهای باالکترودهای اتش زنه
linear rectifier یکسوکننده خطی
controlled rectifier یکسوکننده تنظیم پذیر
arc rectifier یکسوکننده قوسی
arc rectifier یکسو کننده جیوهای
crystal rectifier دیود
grid rectifier یکسوساز شبکه
bridge rectifier یکسو کننده پلوار
field rectifier یکسوساز میدان
electronic rectifier یکسوساز الکترونی
electronic rectifier یکسوکننده الکترونی
electrolytic rectifier یکسوسازی الکترولیتی
commutating rectifier یکسوکننده جابجاگری
electrolytic rectifier یکسوکننده الکترولیتی
direction rectifier یکسوکننده سمتی
vapor rectifier یکسو کننده جیوهای
crystal rectifier دو قطبی بلورین
measuring rectifier یکسوکننده سنجش
plate rectifier یکسوسازاندی
selenium rectifier یکسوکننده سلنیمی
silicon rectifier یکسو کننده سیلیسیمی
bridge rectifier یکسوکننده بریج
selenium rectifier یکسو کنندهء سلنیومی
three phase rectifier یکسو ساز سه فازه
pool rectifier لامپ مایع
pool rectifier یکسوکننده مایعی
vibrating rectifier یکسوکننده لرزشی
rectifier meter سنجه با یکسوکننده
multiphase rectifier یکسوساز چند فازه
meter rectifier یکسوساز دستگاه اندازه گیری
rectifier efficiency بازده یکسوکننده
metal rectifier یکسوساز خشک
pendulum rectifier یکسوساز اونگی
plate rectifier یکسوساز صفحه
burnout of a crystal rectifier سوختن یکسوکننده دیودی
single phase rectifier یکسوکننده یک فازه
surface contact rectifier یکسوکننده سطحی
constant potential rectifier یکسو کننده با ولت ثابت
dry plate rectifier یکسو ساز خشک
dry disc rectifier یکسو ساز خشک
crystal video rectifier یکسوکننده بلورین ویدئو
welded contact rectifier یکسو کننده نقطهای جوش شده
grid current rectifier اشکارساز شبکه
copper oxide rectifier یکسوکننده مس- اکسید
full wave rectifier یکسوکننده تمام موجی
mercury arc rectifier یکسوکننده جیوهای
battery charging rectifier باتری پر کن
alternating current rectifier یکسوکننده
hot chathode rectifier یکسوکننده با کاتد گرم
argon bulb rectifier یکسو کننده ارگنی
half wave rectifier یکسوسازیکراهه یکسوساز نیم موج
half wave rectifier یکسوکننده نیم موج
half wave rectifier یکسوکننده نیم موجی
grid current rectifier یکسوکننده جریان شبکه
mercury vapor rectifier یکسوساز بخار جیوه
gas filled rectifier یکسوکننده گازی
point contact rectifier یکسو کننده نقطهای
mercury vapor rectifier tube یکسو کننده جیوهای
high inverse voltage rectifier یکسوکننده با برگشت قوی
cell باطری
cell اتاقک
tr cell کلید فرگیر
cell حجره
cell یاخته
cell دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cell محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
cell در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
cell پیل
cell پیل خانه باطری
cell تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
cell زندان انفرادی
cell سل
cell خانه
cell ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cell خانه جدول
cell در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cell زندان تکی
cell سلول یکنفری
cell حفره
cell سلول
cell فرف نمونه
cell پیل سلول
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell جزء اصلی باطری
cell خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cell المان
unbalanced cell سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
active cell سل فعال
primitive cell سلول واحد ابتدایی
primary cell پیل ساده
porous cell پیل متخلخل
photoelectric cell فتوسل
photoconductive cell سلول فوتورسانا
photoconductive cell پیل نور- رسانایی
photo cell سلول فتوالکتریک
photo cell پیل نور- برقی
haploid cell یاخته جنسی
active cell سلول فعال
nuclear cell پیل اتمی
nerve cell نرون
nerve cell سلول عصبی
photoelectric cell سلول فتوالکتریکی
photoelectric cell سلول فتوالکتریک
blood cell یاخته خون
solar cell سلول خورشیدی
absorption cell فرف جذب
accumulator cell سلول اکومولاتور
plante cell باتری پلانته
pilot cell پیل راهنما
pigment cell یاخته رنگی
photovoltaic cell مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
photovoltaic cell پیل نور- برقی مجاورتی
photoemissive cell لامپ نور- برقی
nerve cell یاخته عصبی
reference cell پیل مبنا
cell-phone تلفنهمراه
sealed cell حفرهممهور
queen cell حفرهملکه
pollen cell شبکهگرده
plant cell سلولگیاهی
honey cell حفرهعسل
cell wall دیوارهسلولی
cell membrane میتوکندری
condemned cell سلولزندان
to cell phone با تلفن همراه زنگ زدن
Rod cell یاخته استوانه ای [در چشم]
photovoltaic cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
padded cell اتاقک نرم پوشدار
whiteblood cell گویچه سفیدخون گلبول سفید
storage cell باتری
storage cell پیل باتری
storage cell یاخته انباره
standard cell پیل استاندارد
solar cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
selenium cell سلول سلنیومی
sample cell فرف نمونه
reference cell پیل مرجع
storage cell سلول انباره
transformer cell سلول ترانسفورماتور
fuller cell پیل فولر
voltaic cell پیل ولتا
voltaic cell پیل ولتایی
unit cell کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
unit cell سلول واحد
two cell accumulator اکومولاتور دو سلولی اکومولاتور دوبل
stractural cell سلول ساختاری
bunsen cell پیل بونزن
cell assembly مجتمع یاختهای
dry cell پیل
dry cell پیل خشک
dry cell باطری خشک
cell body جسم یاخته
data cell سلول داده
cell animation تحرک سلولی
electrochemical cell پیل الکتروشیمیایی
ependymal cell یاخته اپاندیم
regulating cell پیل اضافی
end cell پیل اضافی
elementary cell پیل اولیه
carbon cell پیل کربنی
cell address آدرس سل
cell address نشانی سل
electrolytic cell فرف برقکافت
electrolytic cell پیل الکترولیز
data cell سلول
data cell یاخته داده
daniell cell پیل دانیل
concentration cell پیل غلظتی
cell relay روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
coductivity cell پیل سنجش رسانندگی
circular cell محفظه گرد
cham cell or of the e. وزیر دارایی
cell vent نفس کش پیل
cell tester تسترباطری
cell tester ازمایشگر باطری
cell reference ارجاع سل
cell receptor گیرنده سلولی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com