English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 15 (2 milliseconds)
English Persian
broached سنجاق کراوات
broached برش
broached سیخ شکل سیخ
broached بشکل مته
broached سوراخ کن
broached سوراخ کردن
broached نوشابه دراوردن
broached برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
broached تخلف کردن از
broached برقو زدن
broached سوراخ شدن قایق
broached سوراخ کردن قایق
broached درفش سیخ
broached 2 luff
broached ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com