|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 11 (2 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
bussing | اتوبوس | ||||
bussing | بااتوبوس رفتن گذرگاه | ||||
bussing | مسیر عمومی | ||||
bussing | رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف | ||||
bussing | مینی بوس | ||||
bussing | باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند | ||||
bussing | اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند | ||||
bussing | خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود | ||||
bussing | گذرگاه | ||||
bussing | مسیر | ||||
bussing | گذر | ||||
Partial phrase not found. |
Recent search history | |
|