Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (7 milliseconds)
English
Persian
caterpillar gate
دریچه چرخ زنجیری
Other Matches
caterpillar
کرم صدپا
caterpillar
تراکتور زنجیری بشکل کرم صد پا حرکت کردن
caterpillar
کرم ابریشم
tent caterpillar
کرم صد پای پیله ساز
caterpillar tracks
وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک"
caterpillar bulldozer
بولدوزر
[ساخت و ساختمان]
[وسایل نقلیه]
caterpillar buldozer
بولدوزر کاترپیلار
caterpillar truck
خودرو هزارپا
caterpillar tractor
تراکتور کاترپیلار
and gate
دریچه و دریچه ضرب منطقی
and gate
مدار AND
gate
مدخل
gate
سوزن اتصال به یک FET
nor gate
دریچه نقیض یا
nor gate
دریچه نایا
not and gate
دریچه نا- و
not gate
دریچه نا
not gate
دریچه نقیض
not or gate
دریچه نا- یا
or gate
دریچه OR
saw gate
چارچوب اره
or gate
دریچه یا
take out gate
دریچه ابگیر ابیاری
down gate
راهگاه پایین دست
Gate
ورودی به باند
gate
یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
gate
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gate
دروازه شروع اسکی
and gate
دریچه و
gate
محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
gate
دروازه
gate
مدخل دریجه سد
gate
وسایل ورود ورودیه
gate
دریچه تنظیم اب در مخزن سد
gate
فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی
gate
در بزرگ
gate
دریچه
gate
قسمت فنری قلاب کوهنوردی
gate
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gate
زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
gate
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gate
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gate
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gate
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
gate
راه تغذیه لشعلث
gate
گیت
gate
دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
gate
دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
gate
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
proselte of the gate
کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
railroad gate
درب ورودی راه اهن
pouring gate
دریچه ریزش
majority gate
دریجه اکثریت
pouring gate
تغذیه قالب
lich gate
سرپوشیده گورستان کلیساکه مرده رادران می گذاشتندتاکشیش بیاید
nonequality gate
دریچه نابرابری
nand gate
دریچه ناو
nand gate
دریچه نقیض و
starting gate
دروازه شروع
sluice gate
ابگیره
sluice gate
اب بند
lich-gate
راهرو سرپوشیده
He was approaching the gate.
او
[مرد]
به دروازه نزدیک شد.
crash the gate
<idiom>
بی دعوت رفتن ،پابرهنه وسط پریدن
gate money
پولبلیطورودیه
wicket gate
دهانهدریچه
upper gate
دروازهبالایی
spillway gate
درخروجآبسطحسد
ring gate
دهانهحلقوی
lower gate
دروازهپائینی
gate-leg
پایهدروازهایشکل
xor gate
دریچه یای ضمنی
waste gate
مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
threshold gate
دریچه استانهای
tainter gate
دریچه لولادار
tainter gate
دریچه قطائی
sluice gate
دریچه
roller gate
دریچه غلطان
lich gate
راهرو
gate keeper
دروازه بان
equivalence gate
دریچه هم ارزی
equivalence gate
دریچه معادل
exclusive nor gate
دریچه نقیض یای انحصاری
exjunction gate
دریچه یای انحصاری
exclusive or gate
دریچه یای انحصاری
flap gate
دریچه یک طرفه
flood gate
ابگیره
flood gate
بندسیلگیر
flood gate
سد دریچهای
equality gate
برابر سازی
equal gate
دریچه برابری
bifurcation gate
دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
blind gate
دروازههای مسیر که دیده نمیشوند
burst gate
لامپ پیام گذار
check gate
دریچه تنظیم
color gate
دریچه پیام رنگی
complement gate
دریچه متمم ساز
cow gate
چراگاه گاو
discharge gate
دریچه تخلیه
elementary gate
دریچه مقدماتی
elementary gate
دریچه ابتدایی
gate crasher
میهمان ناخوانده
gate electrode
الکترود دریچهای
gate hanger
التی که دریچه سد را باز نگه میدارد
gate valve
شیر قطع جریان
gate vessel
شناور درب حوض تعمیرات ناو
golden gate
پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
head gate
دریچه فوقانی کانال
head gate
دریچه بالادست سد
inclusive or gate
دریچه یای شامل
indicator gate
دریچه شاخص
gate tube
لامپ دریچهای
gate transition
شیر فلکه تبدیل
gate valve
شیر کشویی
gate meeting
انجمنی که بادادن ورودیه بدان درایند
gate leaf
بدنه دریچه سد
gate post
تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
logic gate
دروازه منطقی
gate chamber wall
جایگاه حرکت دریچه
jet flow gate
دریچه با سرلوله
gate-leg table
میزپایهدروازهای
gate operating deck
سکوی مانور دریچه ها
The crowd was pressing against the gate .
جمعیت به درورودی فشار می دادند
gate operating platform
سکوی مانور دریچه ها
fixed wheel gate
دریچه قرقرهای با محورثابت
fixed roller gate
دریچه چرخ قرقرهای ثابت
jet flow gate
فشاراین دریچه زیاداست
mitre gate recess
دریچهتنفسشمار
gate operating ring
حلقهورودیعملکننده
master gate valve
مدخلدریچهاصلی
bear tape shutter gate
دریچه شیروانی شکل
maximum gate trigger current
جریان احتراق حداکثر
maximum gate trigger voltage
ولتاژ احتراق حداکثر
memory controller gate array
ارایه درگاه کنترل حافظه
Fortune Knocks at least once at everymans gate.
<proverb>
خوشبختى بالاخره یکبار در خانه هر کس را مى زند.
A creaking gate hang long.
<proverb>
یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد.
insulated gate field effect transistor
ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com